امروز در صفحه گردشگری مان به مشهد میرویم. همانجا که نمیشود رفت و حرم امام رضا را زیارت نکرد. ممکن است زمان زیادی را بخواهید در مشهد بمانید، پس خوب است با مقاصد گردشگری آنجا هم آشنا شوید. یکی از جاذبه های تاریخی مشهد را امروز برایتان توصیف میکنیم که شاید راجع به آن تا امروز نشنیده باشید و آن خانه داروغه مشهد است. خانه ای قدیمی که میتواند خاطره ای جذاب از سفرتان به مشهد در گوشه ذهنتان حک کند.
خانه تاریخی داروغه یادگاری از دوران قاجار است. در زمینی به مساحت ۶۱۰ مترمربع و در بافت اطراف حرم بنا شده است. نشانه هایی از معماری روس دارد و در مهر ماه ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران هم به ثبت رسیده است.
این خانه بازمانده ای از آخرین مرحله معماری سنتی ایران است. اما به همراه آجرهای قالبی در شکل های مختلف، کاشی های هفت رنگ، تزئینات چوبی زیر سقف ها، تندیس های گچی در نمای رو به حیاط که همه و همه نشانه های معماری روسی هستند. طرح تراس و پله های دوطرفه، ارسی ها و برخی تزئینات خانه داروغه مشهد معماری شرقی را به نمایش گذاشته است.
شاید جالب باشد که بدانید خانه داروغه اولین جایی بود که در شهر مشهد صاحب حمام خصوصی شد. اولین شومینه مشهد نیز در این خانه قرار دارد. نشانه هایی از معماری روسی داشته و نانوایی و سرداب هم از عجایب آن است. در کوچه داروغه، دو خانه تاریخی دیگر هم هست که گفته میشود در گذشته به همراه یکدیگر، مجموعه ای بودند که به هم راه داشتند.
امکاناتی که گردشگران در این خانه به آن دسترسی دارند
این خانه از نظر زیبایی شما را حسابی مجذوب خواهد کرد و یک عصر سرد پاییزی را برایتان به یک ساعت خاطره انگیز و دلپذیر تبدیل میکند. می توانید دمی را در قهوه خانه سنتی آنجا بیاسائید و لذت ببرید.
وقتی به خانه داروغه مشهد وارد میشوی، گویا به لوکیشن یک سریال قدیمی پا گذاشته ای و همه چیز دکور است. اما پس از چندی خواهی دید که اینجا حیاطی شگفت انگیز و زیباست که روحت را تازه میکند. با آن تزئینات دیدنی و چشم نواز. یک حوض و باغچه کوچک هم دارد که فضایی شبیه به خانه فاموری تهران را ایجاد کرده است. با رنگ آمیزی زیبا و خیره کننده که بسیاری عکس های خاطره انگیزی را به شما هدیه خواهد کرد. زیربنایش حدود ۱۱۰۰ مترمربع است و معماری آن به سه طرف ساخت شهرت دارد. در ضلع شمالی، جنوبی و شرقی حیاط، ساختمانی در دو طبقه بنا شده و یک ضلع غلامرو هم دارد.
خانه داروغه بسیار هوشمندانه ساخته است. در دو طرف حیاط، دو بخش تابستان نشین و زمستان نشین بنا شده، در صورتی که در سایر خانه ها قسمتی از حیاط به زمستان نشین و تابستان نشین اختصاص داده میشود. در زمستان نشین نه فقط وسایل گرما ساز گذاشته اند بلکه مطبخ یا همان آشپزخانه نیز در طبقه زیرین آن ها قرار گرفته است. راستی بخاری دیواری و پنجره های دو جداره هم در آن تعبیه شده که جزء عجایب این ساختمان است. اولین شومینه مشهد نیز در این خانه قرار دارد.
در قسمت تابستان نشین، اتاق های بادگیر، حوض آب و سبک معماری کاملاً سنتی را میبینیم، به طوری که در آن با استفاده از نیروی آب، باد، آفتاب و … نیازهای سرمایشی یک بنای بزرگ را بدون هیچ هزینه ای برطرف ساخته اند.
در مدتی که در حال نوشتن مطالب گردشگری در مجله دلتا هستم عبارت «محمد (ص) شمع جمع آفرینش» را برای اولین بار است که در بنایی میبینم. در بخش غربی خانه داروغه، ایوان ستون داریاست که بر پیشانی اش، با کاشی این عبارت را نقش کرده اند. در سمت شمال حیاط نیز ایوان زیبای دیگری وجود دارد که چهار ستون آجرکاری دارد و به صورت رو به رو وَ متقارن، جلوی ایوان قرار گرفته و تا کف حیاط امتداد دارند. در دو سوی ایوان هم پله هایی مورب دیده میشود که نرده هایی کنار آنها کشیده شده است.
یوسف خان هراتی در دوره قاجار دستور ساخت این خانه را صادر کرد. آخرین داروغه مشهد و نخستین رئیس نظمیه بعد از مشروطه بود. در واقع این خانه به عنوان یک منزل شخصی توسط معماران روسی ساخته و محلی شد برای پذیرایی میهمان های رسمی صاحبخانه. تا حدود ۳۰ سال پیش هم هنوز کاربرد مسکونی داشته است.
از سال ۱۳۶۱ این خانه به صورت متروکه رها شده بود، اما از آنجا که در محدوده طرح بهسازی و نوسازی مرکز شهر مشهد قرار داشت بناهای قدیمی یک به یک تخریب شدند و جای خود را به ساختمان های جدید دادند. اما از کل این بافت فقط ۴۱ بنا باقی ماندند که خانه داروغه هم یکی از آنها بود.
خانه داروغه در حال فرو ریختن را با هدف حفظ اصالت هویت فرهنگی شهر و منطقه، جلوگیری از تخریب عنصر بصری تاریخ مشهد و نمایش بخشی از هنر معماری به زائران و مسافران مرمت کرده اند. نمایشی از زندگی گذشتگان که مرمت کاران، بخش های جدید را طوری ساخته اند که به اصالت بنا خدشه ای وارد نشود و با فضاهای اداری و موزه پذیرای علاقه مندان شد. بزرگترین و زیباترین خانه مرمت شده در محدوده مرکزی شهر مشهد، که متخصصان رشته های معماری، باستان شناسی، مرمت و … در کنار بسیاری مسافران و گردشگران از آن بازدید میکنند.
آدرس: مشهد، خیابان نواب صفوی، راسته حوض مسگران، کوچه داروغه
اتوبوس: باید سوار اتوبوس هایی شوید که از بلوار وحدت می گذرند، در نزدیکی بلوار ولایت از اتوبوس پیاده شوید و به سمت خانه پیاده بروید.
تاکسی: از آنجا که خانه داروغه در نزدیکی حرم قرار دارد، می توانید برای سر زدن به آن با تاکسی هایی بروید که از نزدیکی حرم عبور میکنند.
برای خواندن مطالب بیشتر گردشگری و ایرانگردی به مجله دلتا مراجعه کنید.
گردشگرها دو دسته هستند. یک آن هایی که به سفر و نقاط گردشگری میروند تا آرامش را تجربه کنند؛ و دو کسانی که به نقاط گردشگری میروند اما برای اینکه با بازی های هیجان انگیز روح خود را تازه کرده و یک پرس آدرنالین نوش جان کنند. این ها همان هایی هستند که یکهو تصمیم میگیرند روی لب یک ساختمان پشتک بزنند و یا به یک پارک وحشت رفته و هراس را تجربه کنند. اما در این بین عده ای هم هستند که طرفدار ورزش های هیجان انگیزند و اتفاقاً منتظر برخی فصول سال میمانند تا برای انجام این ورزش ها راهی سفر شوند. مانند آفرود بازان یا آفرود سواران.
تمامی فصل پاییز، اوایل بهار و اوایل زمستان همیشه برای این دسته از افراد زمان های خوشی است. چرایی اش را امروز با هم به آن میپردازیم و از شما همراهان صفحه گردشگری دعوت میکنیم که با مجله دلتا بمانید، با این ورزش و بازی هیجان انگیز آشنا شوید و در سفر هایتان به آن بپردازید. همچنین میتوانید مطالب زیر را بخوانید تا دیگر ورزش های هیجان انگیز را هم بشناسید.
درواقع آفرود سبکی از رانندگی است. ورزشکاران با ماشین های دو دیفرانسیل در مسیر های سخت با پستی و بلندی های شدید رانندگی کرده و خود را به مقصد میرسانند. میتوانند از مسیر های دشوار و مناطق صعب العبور بگذرند و در مناطقی که برای خوردو های معمولی مناسب نیست به راحتی حرکت کنند. البته باید به شما بگویم داشتن سواری های آفرود فقط لازمه این تفریح هیجان انگیز نیست بلکه رانندگانی که در آفرودینگ شرکت می کنند باید آفرود باز حرفه ای بوده و علاوه بر داشتن مهارت از قدرت تصمیم گیری و تمرکز بالایی هم برخوردار باشند.
آفرود (OFF ROAD) در انگلیسی یعنی خارج از جاده. به سواری هایی اتلاق میشود که میتوانند مسیرهایی را بپیمایند که جاده ندارند. مثل بیابان، مثل جنگل، مثل شن های صحرا و… در اصطلاح به آن ها خودرو های بیابان گرد هم میگویند.
آفرود در مکان های مختلف برگزار میشود، تقریباً همه جا. از زمین های گل آلود و تپه های شنی گرفته تا بیابان های باتلاقی و زمین های رمل و کوهستان و کویر و… حالا متوجه شدید چرا بیشتر آفرود بازان منتظر فصول پر باران هستند؟
چه خوش خبری، اینکه: در ایران با توجه به تنوع طبیعت و آب و هوای متغییر در فصول مختلف، زمینه مناسبی برای گذراندان زمانی خوش با این تفریح برای علاقه مندان فراهم است. که البته برای رانندگی در هر کدام از این زمین ها باید قوانین مخصوص خودش را رعایت کنید. راستی از جمله این خودرو ها انواع خانواده جیپ، لندکروز، تویوتا و دیگر سواری های شاسی بلند همگی مناسب هستند.
جواب «هردو» است. هرچند خیلی ها آفرود سواری را برای هیجان بالا و نفس گیر بودن آن، تفریحَش میدانند. ولی باید بدانید آفرود سواری یک ورزش است با کلی طرفدار و مسابقات بین المللی. تا جایی که فدراسیون اتومبیل رانی و جهانگردی این مسابقات را برگزار کرده و جوایزی ارزشمند هم به برندگان اهدا میکند. اما نکته مهم اینکه داشتن پیست های امن و فضای آموزشی مناسب در این رشته ورزشی حرف اول را میزند.
در ایران هم مسابقات آفرود سواری در همه نقاط مناسب آب و هوایی برگزار میشود. در کلاس های مختلف. هرچند به دلیل نداشتن امکانات کافی، از جمله پیست ویژه و نداشتن بودجه دولتی معمولاً مسابقات آفرود با مشکلاتی روبروست، اما این رشته ورزشکاران و قهرمانان زیادی را در مسابقات داخلی و بین المللی به خود دیده است.
همانطور که گفتیم آفرود سواری یک رشته ورزشی است اما در تمام طبیعت گردی ها برای لذت سفر و عبور از مسیر های دشوار، کلی به درد گردشگران میخورد. حتی در بحث صحرا نوردی و بیابان گردی که اصلاً لازمه رفتن به کویر، داشتن خودرو های آفرود است. خیلی از جوانان این علاقه مندی را به دید مسابقه نگاه نمیکنند و فقط با آن صرفاً دل به طبیعت میزنند. برخی برگزار کنندگان تورهای گردشگری هم با توجه به شرایط اقلیمی مقصد خود، بخش آفرود سواری را به خدمات تور اضافه کرده و آن را هیجان انگیزتر میکنند. در مطلب “بریم آفرود سواری ، کویر ورزنه” در همین مجله میبینید که آفرود حتی بخشی از تفریحات کویر است. همچنین میتوانید در مجله دلتا و سپس صفحه گردشگری آن کلمه آفرود را جستجو کنید تا تمام مقاصدی را که میتوانید به آفرود بروید بیابید.
برای اینکه بتوانید یک آفرود سوار حرفه ای شوید حتماً نیاز به یک خودروی دو دیفرانسیل دارید و البته تجهیزات و لوازم جانبی آن که اصلاً کم هزینه نخواهد بود. اما اگر فقط میخواهید یک آفرود سواری را تجربه کنید میتواید به پیست های این رشته ورزشی رفته و پس از آموزش لازم، همانجا به سواری بپردازید.
به علاوه باید از یک مشاور متخصص هم کمک بگیرید. او به شما میگوید که اگر بخواهید یک خودرو ساده برای سواری خودتان داشته باشید چه نوع آن را انتخاب کنید و چطور سواری تان را مجهز کنید.
زمانی که خودم این سوال را پرسیدم، مربی پاسخ داد: ممکن است شما یک خودرو ۲۵۰ میلیونی بخرید و با آن مسابقه دهید. اما ممکن است شما یک سواری ۵۰ میلیونی بخرید و طوری آن را مجهز کنید که به اندازه همان خودرویِ ۲۵۰ میلیونی از آن لذت ببرید.
پس به نظرم راهنمایی گرفتن از یک آفرود باز حرفه ای لازمه انجام این ورزش یا تفریح هیجان انگیز است. مهارت رانندگی داشتن هم از سوی دیگر لازمه آفرود است. هیچ خطری نباید شما را تهدید کند. همینطور که سواری شما نباید محیط زیست را تهدید کند. پس در سفرهای سافاری لطفاً حتماً و قطعاً در پیست های مخصوص آفرود برانید.
بحث رانندگی و ترشح لذت بخش آدرنالین گاهی باعث میشود دست به خلق چیزهای جدیدی بزنیم تا جوری عُلقه مان به رانندگی را به نمایش بگذاریم. مثلاً در سعادت آباد رستورانی برپا شده که تمام وسایل آن از اجزاء سواری های آفرود است.
امروز با مجله دلتا به مقصدی ایده آل سر میزنیم که در کنار زیبایی ها و جاذبه های دیدنی بی نظیرش بازار های شگفتی هم دارد که میتواند حسابی در سفر سرگرمتان کند. به شهری که از نظر تاریخی و فرهنگی بسیار قوی است. ایروان که اتفاقاً نزدیک ایران خودمان هم هست و چندی پیش مطلبی راجع به راهنمای سفر به ارمنستان را هم برایتان در همین مجله نوشتیم. صفحه گردشگری مان را همراهی کنید تا سری به بهترین دیدنی های ایروان بزنیم.
برای گردشگرانی که به ارمنستان و به طور خاص به ایروان سفر میکنند، سر زدن به شیرینی فروشی «گرند کندی» (Grand Candy) از واجبات است. چه شما به شیرینی علاقه داشته باشید یا نداشته باشید، به محض اینکه از ارمنستان باز گردید همه از شما خواهند پرسید که به این مکان هم رفته اید یا نه؟ چرا که یکی از یادواره هایی از ایروان است که به دلیل مزه های خوبش هیچگاه از خاطرمان نمیرود. درواقع این یک توقف اجباری در میان گشت و گذارتان خواهد بود. این شیرینی فروشی یک نوع شیرینی شبیه به دونالت مغز دارا سرو میکند که حتماً باید با کاکائوی داغ و به صورت گرم و ترد میل کنید. به نام «پونشیکانوتس» (Ponchikanots) که اصلاً در تاریخ این شهر ریشه دوانده.
راجع به نسل کشی ارامنه صد در صد شنیده اید. در کشور ارمنستان برای زنده نگه داشتن یاد قربانیان این سرزمین، «موزه نسل کشی ارامنه» (Tsitsernakaberd) را بر پا کردهاند که پس از چندی تبدیل به یکی از جاذبههای گردشگری در ایروان شده است. از ابتدای بازگشایی این موزه، شعله ای جاویدان درست در وسط این یادبود قرار دارد که از همان ابتدا روشن شده و سال هاست باقی مانده است. در واقع این کار برای ادای احترام به همه قربانیان این نسل کشی است. گردشگران و مسافران چه داخلی و چه خارجی هنگام بازدید از این موزه در آنجا گل میگذارند و با اطلاعاتی که میگیرند درک بهتری از مقاومت ارمنستان در برابر این این رویداد تاریخی پیدا میکنند.
«سردارآباد» (Sardarabad) مکانی مناسب برای عکاسی است. از سنگ سرخ و معروف ارمنستان ساخته شده تا شاهدی باشد برای ملتی که رویدادهای زیادی را به خاطر استقلال طلبی از سر گذراندهاند. این جا ، برای گرامی داشتن قهرمانان جنگ سردارآباد ساخته و یک بنای تاریخی برای بازدید توریست ها و مسافران شد؛ حتی اگر علت ساخت آن جذب گردشگر هم نبوده است اما بسیاری بازدید کنندگان در سفر به پایتخت ارمنستان به انجا سر میزنند. تابش و انعکاس نور خورشید بهترین یادگاری ها را برای آلبوم خاطراتتان به شما هدیه خواهد کرد.
اصلاً دیدن بازار ها در همه سفر های گردشگری لذت بخش است. گذشته از خرید سوغاتی شما با محصولات و صنایع دستی آن خطه آشنا میشوید و کلی بازارگردی و ویترین گردی هم به سفرتان اضافه خواهید کرد. خوشبختانه بازاری در ایروان وجود دارد که چیزی شبیه به جمعه بازار خودمان است. البته روباز است و وسایل عتیقه و گاهی دسته دوم هم میفروشد. به نام «ورنیساژ» (Vernissage) که هر چیزی را که برای خرید در نظر دارید را میتوانید همین جا پیدا کنید. صنایع دستی مانند گلیم های دست بافت، کیف های دست دوز، زیورآلات دست ساز و پوشاک، لوازم آشپزخانه، اسباب بازی، خوراکی و چه و چه و چه را در این بازار خواهید دید.
یکی از جاذبه های اصلی ایروان آبشار (Cascade) است که پلکان عظیمی در محیطی باز را به نمایش گذاشته است. از تراس های متعددی تشکیل شده که با مجسمه ها و تعدادی تندیس های هنری تزئین شده است. گل کاری ها و گیاهان سرسبز محوطه نیز به زیبایی آن افزوده است. اگر به این مکان سر زدید میتوانید یک عصر دلپذیر را در کافه های اطراف این جاذبه دیدنی بگذرانید و یا وعده ای را در رستوران های آن سپری کنید. برخی از بهترین کافه ها و رستوران های ارمنستان اینجا هستند. مناظر خیره کنندهای دارد و کوه آرارات را به وضوح خواهید دید. خوب است از موزه هنری هم که داخل این پلکان واقع شده دیدن کرده وخاطره خوبی از سفرتان برای خود بیاورید.
مجموعه ای از آثار دیدنی هنر اروپایی را میتوانید در «گالری ملی ارمنستان» (National Gallery of Armenia) از نظر بگذرانید. مجموعه ای بزرگ و دیدنی که با هنرهای ارمنی آمیخته است و در طبقه چهارم و پنجم نگهداری میشود. نقاشی های موفقی که شاید بتوان گفت از نقاط قوت این مجموعه دیدنی به شمار میروند. صحنه هایی از افسانه های ارمنی و رویداد های مختلف تاریخی در نقاشی های سورنیانتس به تصویر کشیده شده و نقوش رنگارنگ، چشم نواز و خیره کننده ای را به نمایش گذاشته است.
ارمنستان هم مسجد دارد. البته تنها مسجد فعال ایروان است که با هزینه ایرانیان باز سازی شده و مورد استفاده قرار میگیرد. هشت مسجد دیگر هم تقریباً از سال ۱۷۶۵ در این ناحیه وجود داشته، اما در اوایل قرن بیستم توسط حکومت شوروی بسته شده اند. مسجد آبی ارمنستان هم در دهه ۱۹۹۰ دوباره راه اندازی شد و تزئینات زیبایی دارد. هرچند داخل این مسجد بسیار ساده است اما بیرون آن کاشی کاری های دیدنی و با شکوهی دارد که در گنبد انجام شده است و مناره کوچک و باغی سرسبز که با آبنما و گلهای رنگارنگ پر شده است.
قرن هاست که ارامنه را مردمان مسیحی میشناسیم و کسی در این کشور حتی به یاد هم نمیآورد که اجدادش مثلاً در زمان های دور حتی، چندین خدا را میپرستیدند. در نتیجه ارمنستان پر است از کلیسا های دیدنی با معماری های خاص و خارق العاده. یکی از آنها «کلیسای سنت گریگور» (Saint Gregory the Illuminator Cathedral) است که هنوز هم بزرگترین کلیسای ارمنی جهان به حساب میآید، مجموعهای بزرگ که خود شامل سه کلیسا میشود. ساخت این بنا در ایروان ۴ سال زمان برده و یکی از مقاصد گردشگری برای مسافران و توریست های این شهر و یا حتی کل ارمنستان است.
بخشی از فرهنگ ارمنستان را در همین سالن «تئاتر اپرای ایروان» (Yerevan Opera Theater) میتوانید ببینید. در سال ۱۹۳۳ در دوران حکومت شوروی بازگشایی شد و از آن پس شاهد اجرای بسیاری اپراها و تئاتر های موفق و شگفت انگیز در این سالن بود. شاخص ترین اجراهای هنرمندانه باله و نمایش های حیرت انگیز هم در این سالن تاریخی اجرا شدند که میتوان از اپراهای بی نظیر روسی نام برد. همچنین نمایش «دریاچه قو» اثر چایکوفسکی، معروفترین اپرای انوش اثر «آرمن تیگرانیان» هم در این سالن اجرا رفتهاند.
میدانستید تالابی در نزدیکی شهر چالوس وجود دارد که به رنگ قرمز است. در دل یک جنگل، مقصدی بی نظیر برای گردشگران. شاید یکی از دلایل شهرت مرداب هسل بین گردشگران هم همین، رنگ منحصر به فرد آن است. این تالاب، در هر فصل به رنگ های مختلفی در میآید. گاهی سبز گاهی نارنجی و گاهی قرمز میشود و ده ها عکس را برای شما به ارمغان میاورد. به نام مرداب صورتی هم میشناسندش. با سرویس گردشگری مان امروز سری به مرداب هسل زدهایم. با ما در گردشگری مجله دلتا سهیم شوید.
اصلاً وقتی راهی استان مازندران میشویم میدانیم که برای ماجراجویی داریم به یکی از نقاشی های زیبای طبیعت پا میگذاریم. کافی است به جاده چالوس برسیم تا پیش درآمد این شاهکار زیبا را در دل جنگلهای بی نظیر ببینیم. مثل مرداب هسل که اتفاقاً در دل یکی از همین جنگل ها به نام مشعل (مشل، فین یا محمدآباد) واقع شده. درختان ممرز، انجیلی، راش، «داغداغان»، آزاد، شمشاد و بعضی درختان میوه جنگلی مانند سیب ترش جنگلی، انگور جنگلی، انجیر، انار و انواعی از گیاهان دارویی مثل بابونه، «فشکی واش»، «زِمِنج» وجود دارند. نزدیک روستای طلاجو است و منتظر تا تجربه سفر یکروزه و دلچسب همراه با آرامش را به شما هدیه بدهد.
برای رسیدن به این مرداب ابتدا باید راهی چالوس شوید. جنگل مشعل در ۱۵ کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس و ۲۰ کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد قرار گرفته. به جنگل که رسیدید باید خودروی خود را همانجا پارک کنید و با راهنمایی محلی به سمت مرداب پیاده روی کنید. حدود ۴۵ دقیقه میان طبیعت پیاده روی خواهید کرد تا به مقصد برسید. البته، بهتر است از ماشین های آفرود که در مطلب بریم آفرود سواری ، کویر ورزنه راجع به آن ها صحبت کردیم استفاده کنید. به علاوه وانت های محلی هم میتوانند برای رسیدن به این تالاب به شما کمک کنند.
اینجا درواقع بیشتر برای تورهای یک روزه و کمپ زنی مناسب است. جنگل بسیار بکر است و میتوانید با یک چادر حرفه ای و یک جمع عالی برای گذران یک روز خوش به آنجا بروید. البته اگر طالب سفرهای روز های سرد هستید فراموش نکنید که همه آنچه برای این نوع سفر ها لازم دارید و تمام لوازم کمپینگ را همراه خود بردارید. چون از شهر فاصله دارید و بایستی با تجهیزات کامل راهی جنگل شوید. به علاوه آنچه برای خورد و خوراک لازم دارید را هم بیاورید چون اینجا فقط زیستگاه دو زیستانی مانند قورباغه، وزغ و لاک پشت است.
در مرداب هسل شنا ممنوع است. شاید شما علائمی نبینید ولی به شما میگویم به دلیل جلبک های روی آب و کف آب بهتر است از شنا کردن منصرف شوید. به علاوه عمق آن در نقاط مختلف متغیر است که حتی در بعضی قسمت ها به ۱۵ متر هم میرسد، اما شما نمیدانید آن قسمت ها دقیقاً کجای مرداب هستند. به علاوه نه نجات غریقی آن اطراف است و نه شما تا روستا فاصله کمی دارید. پس واقعاً بهتر است این یک بار از خیر شنا کردن بگذرید.
اگر میخواهید یک نگینی از زمرد را بر حلقه جنگل بیابید در بهار و تابستان به مرداب هسل سفر کنید. جلبک ها و گیاهان روی آب، به رنگ سبز هستند. به محض تمام شدن تابستان کم کم به رنگ قرمز و نارنجی تغییر رنگ میدهند و اینجاست که سیل گردشگران به سمت این مرداب جاری میشوند. رنگ گرم و آتشین که با درختان اطراف کاملاً هماهنگ است. جالب است بدانید پاییز یکی از بهترین فصل ها برای دیدن این مرداب است. میتوانید در گوشه ای دنج بنشینید و رنگ های شاعرانه و سحرآمیز را ببینید، به صدای طبیعت گوش بسپارید و تا میتوانید تابلوی نقاشی خلقت را ده ها بار در قاب لنز دوربینتان ثبت کنید.
شرایط جوی این منطقه همانند رنگ این مرداب دائماً در حال تغییر است. در هر فصل آب و هوایش فقط مخصوص خودش است، مثلاً ممکن است در حوالی مرزن آباد شما آسمانی صاف و آفتابی داشته باشید اما حوالی مرداب ناگهان با هوای بارانی غافلگیر شوید. بنابراین حتما در فصل پاییز هم لباس گرم با خود بیاورید.
هَسل در گویش های محلی مازندران یعنی آبگیر فصلی. به هر آبگیر فصلی هم هَسَل میگویند. بومیها به این مرداب به خاطر نورانی بودنش مشعل یا مشل هم میگویند.
در پاریس شاید هیچ کاخ دیگری نباشد که توان برابری با ورسای را داشته باشد. چه بسا حتی در خود فرانسه هم. با اینکه در حومهی شهر واقع شده باز هم بسیاری گردشگران برای بازدید به آنجا رفته و به عنوان یکی از جاهای دیدنی پاریس در فهرست اصلی تورهای فرانسه است. محل اقامت سابق شاهان فرانسه بوده و نمونه ای باشکوه از معماری باروک است. کاخ ورسای امروز مقصد گردشگری مان است. با مجله دلتا بمانید تا اگر برای تورهای نوروزی به فرانسه رفتید بخش های مختلف آن را بشناسید.
وقتی بهترین زمان سفر به پاریس را انتخاب میکنید بدانید در هر فصلی هستید، کاخ ورسای زیبایی مخصوص به خودش را دارد. مثل مراکز خرید پاریس که همیشه دیدنی است. پس فقط برای برج ایفل نیست که باید فرانسه را ببینیم. جالب است بدانید در ابتدا اینجا یک کاخ نبود و فقط یک شکارگاه و اقامتگاه اختصاصی برای لویی سیزدهم و خانواده او به حساب میآمد سپس در سال ۱۶۲۴ او فرمان داد تا کاخی در این محوطه بسازند. سپس در زمان لویی چهاردهم این اقامتگاه تبدیل به مجموعهای باشکوه شد. با باغهایی فرانسوی و انگلیسی در اطراف آن.
به علاوه قسمتهای بعدی کاخ کم کم به آن اضافه شدند. ساخت دکوراسیون داخلی کاخ و طراحی باغ، باغهای فرانسوی، فوارههای زیبا و… اندک اندک برای تکریم قدرت پادشاه به این مجموعه اضافه شدند. در زمان لویی پانزدهم و شانزدهم هم باز قسمت های جدیدی از باغ ساخته و تکمیل شد.
میدان آرم (Armes) در جناح شرقی این کاخ قرار دارد. در مرکز آن یک میدان با مجسمه برنزی از لویی چهاردهم قرار دارد. در بخش غربی ورودی، یک دروازه آهنی طلاکاریشده با نردههایی سنگی برای ورودی اصلی و پشت این دروازه، دربار بزرگ است که از شمال و جنوب با ساختمانهای «وزرا» احاطه میشود.
ورودی سلطنتی، دروازهای طلاکاری شده است که دربار افتخار را از دربار سلطنتی، جدا میکند. وقتی به سمت جنوب میرویم، به عمارت کلاه فرنگی دوفور (Dufour) میرسیم. عمارت گابریل نیز در شمال دربار سلطنتی قرار دارد. برای پذیرش گردشگران هر دو محوطه به طور کامل بازسازی شده است.
کاخ مرمر سوی دیگر دربار سلطنتی قرار گرفته و سنگ های مرمر سفید و سیاه دارد. کف ایوان هم پوشیده از همین سنگ هاست. در اطراف این کاخ ساختمان های مرکزی ساخته شده و سر در این کاخ هم ده ها نیم تنه مرمری از گذشته گان امپراطور قرار داده شده اند.
اینجا از دو طبقه همکف و اول تشکیل شده که طبقه همکف آن مخصوص اعضای اصلی خانواده سلطنتی بود. آپارتمان های خصوصی ملکه، ماری آنتوانت، پسر ارشد و دختران لویی پانزدهم و نیز محل اقامت ژنرال های ارتش نیز در همین طبقه قرار دارد.
آپارتمان های مجلل شاه و ملکه در طبقه اول واقع شده اند. همچنین چندین سالن برای سرگرم کردن میهمانان و اعضای دربار. سالنی وجود دارد که به دلیل پنجره بیضی شکلش به چشم گاو معروف شده. ملازمان شاه تا زمان شرفیابی وی در آنجا منتظر میشدند. جالب است بدانید اتاق خوابی که لویی چهاردهم در آن از دنیا رفت هم در همین طبقه قرار گرفته است.
تالار آینه مشهور ترین اتاق در مجموعه کاخ ورسای است. ۷۰ متر طول و ۱۷ آینه بزرگ طاقدار دارد. سقف ها مجموعه ای از نقاشی های لویی چهاردهم هستند. مجسمه ها و نقش برجسته های طلاکاری شده و دیوارهای مرمری از جاذبه های آن است.
شاید آخرین کار مهمی که در این کاخ انجام شد، ساختن کلیسایی در جناح شمالی کاخ بود. مراسم نیایش های روزانه و ازدواج ها و غسل تعمید سلطنتی در آن انجام میشد. گالری ها، سالن ها و آپارتمان های دیگری نیز در همین قسمت واقع است.
سالن اپرای سلطنتی در شمالی ترین نقطه کاخ قرار دارد برای ازدواج پسر ارشد لویی شانزدهم و ماری آنتوانت استفاده می شد. و بیشتر محل اقامت، بزم و ولخرجی شاهان و خاندان سلطنتی بود که بعد از واقعه «تظاهرات زنان» دیگر این محل به عنوان اقامتگاه سلطنتی استفاده نشد.
«جناح شاهزادگان» در این قسمت از کاخ قرار داشت. محوطه ای که ده ها نقاشی از نبرد های مهم را به تصویر میکشند و بیش از ۸۰ نیمتنه از رهبران نظامی شناختهشده که در آن قرار داده شده است.به چشم میخورد.
به نظر می رسد زیباترینِ جای این کاخ، همین باغ های ورسای است. در پشت کاخ قرار دارند، و مشرف به ایوانی است که از حوضچه های تزئینی، مجسمه ها و تندیس های برنزی پر شده اند. در بخش غربی ایوان، فوارهی لاتونا ساخته شده است. صحنههایی از کتاب دگردیسی (Ovid) را به نمایش گذاشته است. یک خیابان وسیع با مرکز چمن کاری شده به نام «فرش سبز» هم وجود دارد که به فواره تماشایی آپولو میرسد. دریاچهای مصنوعی هم وجود دارد که قبلاً باتلاق بوده است. فواره اژدها هم وجود دارد که آب را تا ۲۷ متر به بالا پرتاب میکند، کمی هم آن طرف تر فواره نپتون قرار دارد و به دلیل وجود مجسمه های نفیس و حجم آب عظیم توسط ۹۹ آبفشان، شهرت دارد.
دو کاخ کوچکتر در آن سوی باغ فعلی ورسای معروف به تریانون ها وجود دارند. اقامتگاهی برای لویی چهاردهم در سال ۱۶۷۰. بعدها به اقامتگاه محبوب ماری آنتوانت بدل شد. در خلال انقلاب فرانسه غارت شدند و بخش اعظم وسایل آن ها به سرقت رفت. و سپس ناپلئون دستور بازسازی این کاخها را صادر کرد.