بازار تجریش تهران

از چه چیزی فرار می‌کنید؟ شما دوباره به این مکان سر خواهید زد. بازار تجریش حتی فقط قدم زدنش برایتان چنان جذابیتی ایجاد خواهد کرد که حتماً دوباره به آنجا برخواهید گشت.
بازار تجریش

گشت و گذار امروز را با رفتن به یکی از محله های قدیمی تهران آغاز می‌کنیم. از این محله های تاریخی تهران، همان ها که وقتی به سراغش می‌روی معلوم نیست کی برگردی. از آن هایی که از هر کس بپرسی آدرسش را می‌دهد. همان جایی که تمام تهرانی ها با آن خاطره دارند. بیایید به تجریش برویم. سر زده، یهویی، با دست خالی برویم و با چنان دست پری از خرید و خاطره باز گردیم که با پایمان در خانه را باز کنیم و آلبوم خاطره هایمان را پر از عکس ببندیم. با صفحه گردشگری مان همراه شوید تا مجله دلتا قصه بازار تجریش را برایتان بازگو کند.

بازار تجریش تهران Tajrish Bazaar

چرا بازار تجریش ؟

به هر شهر کهن که سفر کنید، بازارش یکی از جاذبه های دیدنی آن محسوب می‌شود. می‌تواند شما را به یک گردش جانانه ببرد. خوب پایتخت هم از این قاعده مستثنا نیست. بازار تجریش یکی از آنهاست. از بازارهای تاریخی تهران. در جوار آستان امامزاده صالح و در قلب محله تاریخی و خاطره انگیز تجریش قرار دارد.

بازار تجریش در منطقه شمیرانات تهران واقع شده، به تکیه مشهور تجریش و امامزاده صالح از یک سو، وَ از سوی دیگر به میدان قدس و میدان تجریش راه دارد. در واقع دو محله قدیمی را به هم می‌رساند. یک مکانی نوستالژیک که هرکس که فرصت گشت و گذار بیابد حتماً به این بازار سر خواهد زد.

از چه چیزی فرار می‌کنید؟ شما دوباره به این مکان سر خواهید زد. بازار تجرش حتی فقط قدم زدنش برایتان چنان جذابیتی ایجاد خواهد کرد که حتماً دوباره به آنجا برخواهید گشت. اصلاً یک قطب بازار گردی های ایران همین جاست و لذت بردن از جو خوب و صمیمانه آن شما را مجذوب خواهد ساخت.

توریست های بازار تجریش Tajrish Bazaar

چطور برویم؟

آدرس: تهران- محله تجریش- بازار تجریش

به میدان قدس یا تجریش برسید. از سمت پاساژهای اطراف مانند پاساژ قائم یا از سمت امامزاده صالح و حسینیه کناری آن وارد بازار شوید.

مترو: ایستگاه تجریش پیاده شوید. از چهار پله برقی بالا بیایید و به بازار بروید.

اتوبوس BRT: خط هفت بی آر تی، یعنی راه آهن-تجریش و خط اتوبوس رسالت- قدس شما را به اینجا خواهد آورد.

تاکسی: از همه تهران به میدان تجریش و میدان قدس تاکسی  وجود دارد.

فست فود بازار تجریش tajrish baazar

زندگی شبانه بازار تجریش

راجع به زندگی شبانه شنیده اید؟ این واژه را معمولاً برای شهر های توریستی و ساحلی به کار می‌برند. جایی که شبش مانند صبحش پر رفت و آمد و پر هیاهوست. در تهران معمولاً وقتی به شب می‌رسیم -غیر از ایام خاص البته- معمولاً مغازه ها کم کم کرکره ها را پایین می‌کشند و خیابان ها سوت و کور می‌شوند. اما زندگی در بازار تجریش، در شب هم جریان دارد. زندگی شبانه را به وضوح در این بازار خواهید دید. تحرک و شلوغی سر جایش است. حتی این روزها خیابان های اطرافش هم حال و هوای این موقع بازار را گرفته‌اند و می‌توانید با خیال راحت شب ها سراغ خرید هایتان بروید.

زندگی شبانه بازار تجریش Tajrish Bazaar

عکاسی از بازار تجریش

به دلیل محصولات ریز و دشت، میوه و سبزی های ترو تازه و رنگارنگ، چیدمان جنس های مختلف، حضور مردم و تردد آنها، معماری زیبای برخی مغازه های قدیمی، ویترین فروشگاه های اطراف، خوراکی های خوشمزه، اغذیه فروشی ها و حتی گربه های خیابانی، بازار تجریش بهترین سوژه های عکاسی را در اختیار شما قرار می‌دهد.

خوشمزه گردی در بازار تجریش

اصلاً یکی از دلایل سر زدن به بازار تجریش از نظر نگارنده، خوشمزه های آن است. هم خود بازار و هم محله های اطراف آن، مجموعه بی نظیری از ادوات خوشمزه گردی را در اختیار همه گردشگران می‌گذارند. نه تنها سفره خانه و رستوران های ایرانی و سنتی متعدد با آن کباب ها و خورش های خوشمزه ایرانی را آنجا می‌توانید بیابید، آش و حلیم های خوش طعم را نوش جان کنید، کافه های جدید و به روز را همراه دوستان‌تان بگردید، بلکه می‌توانید از بازار سرپوشیده کلی آلو جنگی و آلبالو خشکه و برگه و لبو و باقالی و دها چیز دیگر بخرید که نظیرش را شاید فقط در دربند دیده باشید. از آن میوه های خشکِ آجیل فروشی ها نگویم برایتان که خودم آب از دهانم راه افتاده است.

بازار تجریش تهران Tajrish Bazaar

بازار تجریش تهران قدیم

بخشی از تهران قدیم را در همین بازار تجریش خواهید دید. اینجا بیشتر مغازه ها خرده فروشی هستند و از عمده فروشی ها و مغازه های لوکس و ویترین گردی خبری نیست. حتی برایتان بگویم که بیشتر مغازه ها که نه، حجره های بازار هم بافت سنتی و قدیمی خود را حفظ کرده‌اند؛ نقشه قدیمی خود را دارند و آن کاشی کاری و مشبک کاری های زیبای سردر خود را هنوز هم  حفظ کرده اند.

مساجد بازار تجریش

یکی از رسوم قدیمی ایرانی ها، رسم ساخت مسجد و مدرسه در کنار بازار بود، بازار تجریش تهران نیز مانند بازار های سنتی شیراز و اصفهان و یزد و … از این قاعده مستثنی نیست. مسجد صاحب الزمان (یا خان سابق)، مسجد اعظم و مسجد سیدالشهدا از مساجد قدیمی این بازار هستند. می‌توانید از آنها کلی عکس بگیرید و به یادگار با خود ببرید.

مسجد بازار تجریش Tajrish Bazaar

از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در بازار تجریش

هر چیزی بخواهید می‌توانید از بازار تجریش بخرید، به قول معروف از شیر مرغ تا جان آدمیزاد اینجا پیدا می‌شود، از صنایع دستی و آجیل و خوشکبار و ادویه گرفته تا انواع پوشیدنی ها و سبزی های بردنی و نان ها و پیراشکی های خوردنی.

تقریباً تمام صنایع دستی ایران را به صورت یک جا در بازار تجریش مشاهده خواهید کرد. ترمه یزد، مس اصفهان سفال همدان، گلیم و جاجیم کردستان و قالی کرمان و خلاصه هر چیزی که در هر نقطه ایران است را از اینجا می‌توانید بخرید.

بازار تجریش سنتی Tajrish Bazaar

آجیل و خشکبار مرغوب و ادویه جات و عرقیات را هم اینجا می‌فروشند. میوه و تره بار بازار تجریش هم که زبانزد خاص و عام است. راستی جالب است به شما بگویم هر بار که به اینجا سر بزنید، یک میوه عجیب و غریب جدید را خوهید یافت. مثلاً میوه ای از پیوند هندوانه و آناناس.

ترشی فروشی هایش هم که از همه جا شلوغ تر است. انواع مختلفی از محصولات ترش و سیر دار و رنگارنگ. هرگز نگویید: «دیروز آنجا بودم، امروز نروم!» چون در این بازار هر روز شکل تازه ای از ترشی شما را غافلگیر خواهد کرد. ترشی پوستِ پسته که هیچ، در بازار تجریش ترشی تخم مرغ هم می‌فروشند!

ترشی تخم مرغ بازار تجریش Tajrish Bazaar

جاهای دیدنی تهران ؛ سردر باغ ملی

آنجا دیگر خبری از شلوغی خیابان امام خمینی و آن همه رفت و آمد نیست. در حالی که در یک دنیا زیبایی قدم می‌زنید، نسیم خنک می‌وزد و تپیدن قلب تهران قدیم را به خوبی احساس می کنید.
باغ ملی

جاذبه های نمادین پایتخت دعوتتان می‌کنند تا تهران پر هم همه را پشت سر بگذارید و وارد خیابان هایی شوید که روزگاری بیشترین دیدنی ها را در خود جای داده بودند. همان هایی که زیر سقف دودی تهران امروز گمشده‌اند و به جای دیدینی های پایتخت، لقب جاذبه های تاریخی تهران را به خود اختصاص داده‌اند. جایی مثل باغ ملی که نخستین فضای سبز عمومی پایتخت بود و سردر آن تا قبل از احداث برج آزادی به عنوان نماد شهر شناخته می‌شد. با صفحه گردشگری مجله دلتا بمانید تا برای دیدن سردر باغ ملی به تهران قدیم سفر کنیم.

سردر باغ ملی

سر در باغ ملی

اینجا هر روز تعداد بیشماری گردشگر، چه خارجی و چه داخلی را به سوی خود می‌کشاند. همه را در همان ابتدای بازدید محو کاشی کاری های زیبایش می‌کند و معماری منحصر به فردش را به رخ رهگذران می‌کشد. اصلاً خیابان امام خمینی حال و هوای ویژه ای دارد. این خیابان شاید پر همهمه و پر ترافیک باشد، اما ممتاز ترین سازه ها را در خود جای داده است. سردر باغ ملی یکی از بناهای این خیابان است که روزگاری به عنوان نماد این کلانشهر شناخته می‌شد و امروزه تبدیل به جاذبه ای تاریخی و خیره کننده، بین دیگر جاهای دیدنی تهران شده است.

در زمان قاجار این سردر دروازه ای برای ورود به میدان مشق بود که در زمان فتحعلی شاه قاجار به عنوان منطقه‌ای نظامی و برای تمرین رزمی قشون استفاده می‌شد. یکی از بزرگترین میدان های نظامی تهران. این میدان در دوره ناصرالدین شاه مورد مرمت قرار گرفت و دیواری با طاق‌های آجری گرداگرد آن کشیده شد. دروازه‌ ای زیبا با یک درِ دو لنگه و دو طاق نمای نصب شده در جوارش که گاهی ناصرالدین شاه از بالای آن مشق نظامیان را تماشا می‌کرد.

پس از آن طرح برپایی نخستین باغ همگانی (پارک) شهر تهران، در زمین های میدان مشق انجام گرفت و نام این میدان به باغ ملی تغییر یافت؛ اما کم کم سر و کله ساختمان ها در آن پیدا شد و کاربری های تازه ای پیدا کرد. سازه های موجود در محدوه این میدان از دوران گذشته همچنان بر جای مانده‌اند.

خیابان امام خمینی

سردر باغ ملی از کجا آمد؟

در سال ۱۲۷۸، محمد حسین خان سپهسالار، دروازه‌ای زیبا با دو لنگه در و دو طاق نمایِ مجاور آن، در شمال خیابان و میدان سپه (امام خمینی فعلی‌) نصب کرد که ناصرالدین شاه از بالای آن مشق نظامیان را تماشا می‌کرد.

پس از آن رضا خان که بر تخت شاهی تکیه نزده بود، دستور ساخته شدن سردر باغ ملی را صادر کرد و محدوده میدان مشق صاحب یک سردر جدید شد. و کمی بعد همه ساختمان‌ های مجاور آن به دستور مستقیم رضا خان ساخته و دستور تخریب دروازه قبل اجرا شد.

در نخستین سال‌های وزارت جنگ پهلوی اول‌، قسمت غربی میدان و بناهای دیگر به باغ ملی تبدیل شد و سردر بزرگ الماسیه  را بر سردر باغ ملی نصب کردند. در همین زمان بود که نیم تنه رضا پهلوی بر بالای سردر نصب شد. این نیم تنه تا آخر دوره پهلوی دوم، سر جای خود بود؛ اما در دوران انقلاب آن را سرنگون کردند.

تهران قدیم

معماری سردر باغ ملی

این سردر توسط جعفرخان معمار کاشانی، طراحی و ساخته شده است؛ استاد اسماعیلی سفت کاری بنا را انجام داده و کریم منیژه ستون‌ها را ساخته است؛ البته در این میان نباید هنر ساخت کاشیِ استاد خاک نگار مقدم و کاشی‌کاری‌ استاد حسین کاشی‌ پز را نیز فراموش کرد.

این بنا ترکیبی از سبک معماری ایرانی-اروپایی معروف به سبک رضا خانی است و در کاشی کاری ها و کلاه فرنگی بیش از هر جای دیگر خود نمایی می‌کند. هشت ستون آجری در نمای بیرونی این سردر دیده می شود که به صورت جفت طراحی و ساخته شده اند.

پهنای این سردر حدود 28 متر است که البته در قدیم دو اتاق نگهبانی و بازرسی نیز در قسمت غربی و شرقی قرار داشت و بر پهنای آن می‌افزود.

در   بخش بالای سردر باغ ملی جایگاه دیده‌بانی، و نقاره زنی وجود دارد. اتاقکی در بالای ورودی میانی که به صورت کلاه فرنگی است و الهاماتی از معماری روسیه در آن به چشم می‌خورد. در قدیم این اتاقک نقارخانه بود و مردم تهران با نواختن شیپور در آن از طلوع و غروب خورشید باخبر می‌شدند.

تهران قدیم

خوشی در آن سوی دروازه

سردر باغ ملی دارای سه گذرگاه است؛ یک گذرگاه بزرگ در وسط که برای سواره روها استفاده می شد، به علاوه دو گذرگاه کوچک تر برای پیاده‌ ها در دو طرف که امروزه اثری از گذرگاه بزرگ دیده نمی شود.

دو لنگه در آهنی، با طرح های برنز کاری شده شامل طرح‌های گل و مرغ شبیه اژدها یا پرنده خیالی هما، طرح شیر و خورشید، و سر شیر که به شکل زیبایی مشبک کاری شده‌اند.

45 کتیبه روی کاشی هستند و دو کتیبه فلز کاری نیز در بنا تعبیه شده نقش و نگارهایی است که به رنگ لاجوردی‌، فیروزه‌ای‌، کرم‌، زرد، قهوه‌ای‌، طلایی‌، قرمز، سفید و سبز در آن دیده می‌شود، چیزی که این سردر را به سازه زیبا و تماشایی تبدیل کرده است.

آنجا دیگر خبری از شلوغی خیابان امام خمینی و آن همه رفت و آمد نیست. در حالی که در یک دنیا زیبایی قدم می‌زنید، نسیم خنک می‌وزد و تپیدن قلب تهران قدیم را به خوبی احساس می کنید.

شاید شما هم از آن دسته افراد هستید که با شنیدن نام تهران قدیم به محله ای قدیمی می‌اندیشند که در آنجا فقط می‌توانید به تاریخ سفر کنید و حتماً هم سردر باغ ملی برایتان همین را تداعی می‌کند، اما جالب است به شما بگویم سخت در اشتباهید. کافیست از آن گذر کنید و به آن سوی دروازه بروید.

باغ

چطور برویم؟

آدرس: استان تهران، شهر تهران، خیابان امام خمینی

نکته: این جاذبه در محدوده طرح ترافیک قرار دارد پس برای استفاده از ماشین شخصی، زمانبندی های لازم را انجام دهید.

اتوبوس: به ایستگاه خیام بیایید و از آنجا با کمی پیاده روی به سردر باغ ملی برسید.

مترو: به ایستگاه مترو امام خمینی برسید و تا سر در باغ ملی کمی پیاده روی کنید.

برویم بر در شمس العماره …

یکی از معروف‌ ترین ساعت‌ های ایران، ساعت شمس‌ العماره است که ملکه ویکتوریا آن را به ناصرالدین شاه قاجار هدیه کرده است.
شمس العماره

امروز در مجله دلتا می‌خواهیم گشتی در تهران قدیم بزنیم، با یکدیگر قدمی به دنیای زیبای عمارت شمس العماره کاخ گلستان بگذاریم. یک بنای باشکوه که تا زمانی بلند ترین ساختمان پایتخت بود و به عنوان یکی از نمادهای تاریخی تهران شناخته می‌شد. جایی که همیشه جذابیت خود را برای گردشگران داخلی و خارجی به نمایش گذاشته و هرگز هم کهنه نمی‌شود. بازی نور و رنگ و آینه و شیشه های رنگی که همیشه مأوای عکاسان بی شماری بوده است. با صفحه گردشگری مجله دلتا بمانید.

کاخ گلستان

داستان شمس العماره

روزی روزگاری ناصرالدین شاه به ولایت فرنگ سفر کرد و در آنجا آسمان خراش ها و ساختمان های بلند هوش از سرش ربود. او که در فرنگ گردی هایش بسیار مجذوب آنها شده بود، تصمیم گرفت یکی از آن ها را برای خود داشته باشد. از این رو شاه قاجار وقتی از سفر بازگشت و پایش به تهران رسید، دستور ساخت شمس‎العماره، بلندترین ساختمان تا آن دوره بنا شده را صادر کرد.

القصه، عمارتی بنا شد که بلندترین ساختمان آن روز تهران بود. با 5 طبقه و 35 متر ارتفاع. شمس العماره نام گرفت و در ضلع شرقی مجموعه‎ کاخ گلستان، در مدت دو سال ساخته شد و قد کشید. به علت ارتفاع زیاد و تزیینات منحصر به فرد آن، به شاخص‎ ترین بنای این مجموعه تبدیل شد. از آنجایی نامش را «شمس‎العماره» گذاشتند که در فرهنگ لغت نامه دهخدا «آفتاب ساختمان ها» معنی شده است.

آفتاب ساختمان ها

ساختمان قصه ما خیلی زود با تزئینات و کاشی کاری ها، آینه ها و نقاشی های داخلی خیره کننده، حسابی در میان زیباترین ساختمان های کاخ گلستان و تهران معروف شد. هنوز هم این عمارت با معماری ایرانی و غربی خود، جذابیت هایش را برای پایتخت نشینان و گردشگران حفظ کرد.

معماری

یکی از شاخصه های بنای شمس العماره در زمان خود آن بود که تا قبل از ساخت این بنا، فلز در سازه‎ هیچ ساختمانی در ایران استفاده نشده بود و این بنا اولین ساختمانی در تهران بود که در آن فلز به کار رفت.

جلوخانِ زیبای شمس‎العماره بسیار منحصر به فرد است که اگر برای دیدن این ساختمان زیبا بروید امکان ندارد با آلبوم خلالی از عکس، به خانه برگردید. نوری که در روز به نمای متقارن و متعادل این بنا می پاشد و تزئینات آن را بیشتر می‌نمایاند.

عمارت

دو برج بلند در دو طرف این بنا ساخته شده که عظمت و شکوه آن را دو چندان کرده است، کاشی کاری های هنرمندانه و پنجره سازی شمس ‎العماره به صورت ایرانی طراحی شده و کاشی‎ های هفت رنگ در نمای شمس ‎العماره به سبک قاجاری است.

در طبقه‎ی اول بنا ایوان و تالار شاه‌ نشین قرار دارد. با آینه‌ کاری های دیدنی  و ممتاز  که دل هر گردشگر را می‌رباید. برای تشریفات و مراسم رسمی از این مکان استفاده می‌شد، با شاه نشینی که رو به حیاط است و دید خوبی از روبرو دارد. البته به جای باغچه، قبلاً آنجا حوضچه بزرگی بود.

طبقات دیگر سکنه دائم نداشتند، با اینکه اتاق های مختلف و راهرو هایی در آنجا وجود دارند، بیشتر کاربرد موقت داشته و برای تفریحات روزانه، صرف عصرانه و … به آن سر می‌زدند. حتماً بارها نام  کلاه فرنگی را شنیده اید. بخشی از عمارت شمس العماره است و با رفتن به طبقه آخر به آن می‌رسیم. حفاظ های چوبی محکمی دارد. نقاشی ها، تزیینات مشبک، آینه کاری های بسیار چشم نواز  و … در آن به چشم می‌خورند.

تالار

شمس‌ العماره و ملکه ویکتوریا

یکی از معروف‌ ترین ساعت‌ های ایران ساعت شمس‌ العماره است. در سال ۱۲۵۲ ملکه ویکتوریا آن را به ناصرالدین شاه قاجار هدیه کرد. صدای بلند این ساعت سال ها گوش اهالی کاخ گلستان را آزار می‌داد، تا اینکه در سال ۱۲۵۵، برای کم کردن صدایش سراغش رفتند و بر اثر همین دستکاری، ساعت ملکه ویکتوریا خاموش شد و هیچ گاه کار نکرد.
ناصرالدین شاه به ساعت علاقه زیادی داشت و بسیاری از سفرا و بزرگان و اروپایی‌ها به او ساعت هدیه می‌کردند. اکنون حدود ۸۰ ساعت با ارزش در کاخ گلستان موجود است.

گذشت تا سال ۱۳۹۱ معروف ترین ساعت‌ ساز تهران دعوت شد و آن را تعمیر کرد. برای مدت کوتاهی صدای ناقوس این ساعت بلند شد؛ اما برای مسئولان کاخ گلستان هزینه نگهداری آن زیاد بود و پس از مدت کوتاهی دوباره خاموش شد.

ساعت

حرف آخر

تهران قدیم همیشه دیدنی است. برخی از گردشگران خارجی فقط برای گرفتن چند عکس حاضرند کل تهران را بپیمایند تا به بناهای فراموش شده، در تهران پر از شلوغی برسند. بد نیست تا ما هم برای دیدن این بناهای به یادگار مانده از ساکنین قدیم آنها به سراغشان برویم. همچنین اینکه در مراجعه به شمس العماره خوب است بدانید برای رفتن به طبقات دیگر بنا باید از پله های باریکی بالا بروید. به میدان پانزده خرداد بروید، کاخ گلستان، سپس جنب موزه مردم شناسی

کاخ سعد آباد ؛ تهرانگردی شاهانه

مای کاخ سبز، سنگ های منحصر به فرد سبز رنگی از معادن خمسه است که از زنجان به اینجا آمده و به همین علت آن را کاخ سبز می‌نامند.

یکی از جاذبه های تاریخی و مهم پایتخت، یادگاری ارزشمند از دوره قاجار و پهلوی است که موزه های متعددی را در دل خود جای داده است. کاخ موزه ای بسیار بزرگ و دیدنی در شمال تهران که به گشت و گذار منحصر به فردی دعوتتان می‌کند. یک گنجینه بی نظیر برای عکاسی، برانداز کردن معماری های ایرانی و اروپایی و خوشمزه گردی که خاطره ای تمام و کمال برایتان خواهد ساخت. اینجا همانجایی است که به دربار معروف است. کاخ سعد آباد تهران. بیایید تا با مجله دلتا سری به محل زندگی شاه ایران بزنیم و گردشی یک روزه داشته باشیم.

محمدرضا شاه

کاخ سعد آباد

حدود 110 هکتار زمین وسعت کاخ سعد آباد است. در شمالی ترین نقطه تهران، خوش آب و هوا. در همسایگی کوههای البرز، کنار ولنجک و تجریش که از میان آن رودخانه ای (جعفرآباد) می‌گذرد. انقدر بزرگ است که کاخ ها و موزه ها و ساختمان های متعددی را در خود جای داده است. یک دنیای قجری که جنگلی طبیعی دارد و چشمه سارها  و باغستان و آواز خوش پرندگان رویای به حقیقت پیوسته آن است.

رضا شاه

چطور برویم؟

در این کاخ چندین در برای ورود وجود داشته مثلاً دری برای ورود رضا خان که در نظامیه بود، یا دری مجزا برای ورود محمدرضا پهلوی که در خیابان دربند بود و چندین ورودی دیگر. اما امروز برای بازدید فقط می‌توانید از دو در ورودی زعفرانیه و میدان دربند وارد شوید.

زعفرانیه: خیابان ولیعصر، خیابان شهید فلاحی (زعفرانیه)، انتهای خیابان شهید کمال طاهری

دربند: میدان تجریش، خیابان شهید جعفری، ضلع جنوبی میدان دربند

شاه ایران

در کاخ سعد آباد چه خبر؟

بین تهران قدیم و تهران امروز، بین محل زندگی ما و محل زندگی شاه ایران تنها یک مسیر فاصله است. مسیر را که بپیمایید وارد یک دنیای دیگر می‌شوید. باغی بزرگ با ده ها بخش مختلف و مرزبندی های مشخص که اکنون هرکدام‌شان به یک مکان تمام کمال برای بازدید تبدیل شده‌اند.

کاخ موزه ملت

یک اثر شاخص در کاخ سعد آباد هست، بزرگترین کاخ آن که به کاخ سفید مشهور است. پر از هنر ایرانی، متشکل از 10 تالار تشریفاتی. گچبری های بی نظیر و خیره کننده وَ معماری ایرانی و اروپایی. مزین شده به قالی های دست بافت کرمان و کاشان و یزد.

موزه ملت

ساخت این کاخ 5 سال به طول انجامید و محل زندگی تابستانی محمدرضا پهلوی و فرح دیبا شد. پس از آن در سال 1345 به مدت 4 سال توسط فرح مورد بازسازی قرار گرفت و به سلیقه خودش آنجا را تعمیر کرد و به شکل کنونی در آورد.

اضافه کردن سالن سینما، نصب آسانسور، استفاده از شیشه های ضدگلوله و افتتاح موزه اختصاصی فرح از مهمترین تغییرات توسط وی بود. البته این موزه امروز به نام موزه ملل معروف است و تابلو هایی از هنرمندان ایرانی و خارجی و همچنین مجسمه های حجمی را نیز در آن خواهید دید.

کاخ موزه ملت

کاخ اسود ، موزه هنرهای زیبا

ساختمانی در جنوب مجموعه کاخ سعد آباد وجود دارد که به عنوان وزارت دربار توسط محمدرضا پهلوی استفاده می‌شد. سنگ های مرمر سیاهی که در نمای این کاخ مورد استفاده قرار گرفت باعث معروف شدن آن به کاخ اسود شد.

پس از انقلاب این کاخ به موزه هنر های زیبا تبدیل شده و آثار هنرمندان معاصر را در خود جای داده است. همچنین گالری از نقاشی های هنرمندان اروپایی که یکی از آنها تابلوی «سالوادور دالی» به نام خواب است.

موزه هنرهای زیبا

موزه آلبوم های سلطنتی و اسناد

یکی از بناهای قدیمی کاخ سعدآباد که در دروره محمدرضا پهلوی به عنوان فرماندهی ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی (گارد جاویدان) مورد استفاده قرار می‌گرفت، امروز به موزه آلبوم های سلطنتی و اسناد سعدآباد تبدیل شده است. در اینجا آثاری از دوره پنجاه ساله حکومت پهلوی مانند 44 جلد آلبوم  و 45 برگ سند نوشتاری از دوره پهلوی در این موزه به نمایش گذاشته شده است.

یکی از قدیمی ترین آلبوم‌های این موزه، مربوط به برگزاری جشن چهارمین سال تاجگذاری رضاشاه در سال 1308 خورشیدی است، آخرین آلبوم این مجموعه هم به اشرف پهلوی و خانواده‌اش تعلق دارد.

محمدرضا شاه

آشپزخانه سلطنتی

در مجموعه کاخ سعد آباد روزانه برای 20 نفر غذا پخته می‌شد در ساختمانی 800 متری که در مرکز باغ قرار دارد. 15 نفر آشپز به صورت اختصاصی برای محمدرضا پهلوی، فرح دیبا و فرزندانشان در کاخ سفید آشپزی می‌کردند. امروز این ساختمان به موزه ای برای دیدن آشپزخانه مخصوص شاه ایران تبدیل شده است.

در سالن مرکزی این آشپزخانه، تجهیزات و ظروف،. در اتاق سردخانه، یخچال های صنعتی، و در گالری نمایش، اشیای کاربردی در آشپزخانه سلطنتی را خواهید دید. جالب است به شما بگویم که یک شرکت آلمانی تمام تجهیزات و امکانات مدرن این آشپزخانه را تعبیه کرد مانند فر برقی، گریل، سرخ کن و حتی قابلمه های برقی.

اشپزخانه سلطنتی

موزه استاد فرشچیان و حسین بهزاد

پس از انقلاب آثار نفیس به جا مانده از استاد محمود فرشچیان در ساختمانی که محل زندگی رضاشاه در دوره اول پهلوی بود، به نمایش در آمده است. در این ساختمان بیش از 50 تابلوی نقاشی از وی وجود دارد. یکی از مفاخر ایران که در سال 1393 نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر به وی اهدا شد.

کاخ کرباسی، دفتر کار و استراحت رضا شاه در کاخ سعد آباد بود و در دوره کودکی و نوجوانی رضا پهلوی به عنوان کاخ ولیعهد مورد استفاده قرار گرفت. امروز این بنا نیز به موزه استاد غلامحسین بهزاد اختصاص داده شده است. شما می‌توانید در پنج سالن، طراحی های مدادی و مرکبی و نگارگری های رنگی از این استاد ارزشمند مینیاتور را به تماشا بنشینید.

مینیاتور

کاخ سبز

کاخ موزه سبز یکی از زیبا ترین کاخ های مجموعه سعد آباد است. ساخت این بنا برای رضاخان حدود 7 سال به طول انجامید. نمای این بنا سنگ های منحصر به فرد سبز رنگی از معادن خمسه است که از زنجان به اینجا آمده و به همین علت آن را کاخ سبز می‌نامند. جلوه های زیبایی از هنر ایرانی مانند آیینه کاری، گچبری، خاتم کاری، تذهیب و … را می ‌توانید در این بنا مشاهده کنید که بسیار بی نظیر و چشم نواز است.

کاخ سبز

موزه میر عماد

بنایی کهن باقی مانده از قرن 13 هجری قمری در مجموعه سعد آباد و جود دارد که پس از انقلاب به نمایشگاهی از آثار بزرگترین استاد خوشنویسی میرعماد الحسنی سیفی قزوینی اختصاص دارد. در گذشته فرحناز و علیرضا فرزندان محمدرضا پهلوی در این کاخ زندگی می‌کردند. از جمله آثاری که در این موزه می‌توانید ببینید دیوان اشعار و مرقعات، کتاب های خطی، اشیای کاربردی در کتابت و خوشنویسی، کتیبه های میخی عیلامی و اوستایی و … است.

موزه برادران امیدوار

ساختمانی با نمای قرمز در شمال غربی کاخ سعد آباد و بازمانده از دوره قجار وجود دارد که پس از انقلاب به نمایش خاطرات و یادگارهای به جا مانده از اولین جهانگردان ایرانی به نام عیسی و عبدالله امیدوار، پرداخته است. حاصل سفر های این دو برادر به 99 کشور از 5 قاره جهان شامل فیلم ها و عکس ها و صنایع دستی است که همه را می‌توانید در یک بازدید از نظر بگذرانید. هدف سفرهای این دو برادر، تحقیق کردن درباره زندگی انسان های بدوی و دور از تمدن و شناساندن ایران به مردم جهان بود.

برادران امیدوار

موزه اتومبیل های سلطنتی

تمام اتومبیل هایی که به دوره پهلوی تعلق دارد در این موزه به نمایش در آمده‌اند. تعدادی از آن ها تولیدات شرکت های خودروسازی معروف جهان هستند. گالری رولزرویس و بنز، جذاب ترین بخش این موزه هستند. یک مرسدس بنز اس ال 300  که یکی از زیباترین و کمیاب ترین خودروهای کلاسیک جهان به حساب می‌آید نیز به نمایش در آمده که متعلق به فرح دیبا بوده است.

همچنین یک مرسدس بنز 600 با بدنه و شیشه های ضدگلوله از دیگر آثار فاخر این مجموعه است که متعلق به محمدرضا پهلوی بوده است. دارای سیستم تنظیم ارتفاع هیدرولیک، شیشه و صندلی های برقی، سان روف، کولر، 8 سیلندر و گیربکس اتوماتیک و وزن حدود 6 تن بوده‌است. سه دستگاه رولز رویس ،یک دستگاه خودروی اسپید باگی، پنج دستگاه بنز، شش دستگاه موتور سیکلت، یک دستگاه اسنوموبیل و یک دستگاه کالسکه از دیگر دیدنی های این موزه هستند.

خودروهای سلطنتی

کافی شاپ ، رستوران و عکاسخانه

گشت و گذار در کاخ سعد آباد قطعاً ساعت ها به طول خواهد انجامید. ممکن است خسته و گرسنه شوید به همین منظور کافه رستوران هایی در این مجموعه قرار دارند که می‌توانید دمی در آن استراحت کرده و نوشیدنی های متفاوت میل کنید.

رستوران هایی در کنار کاخ سبز و کاخ ملت هستند که انواع غذاهای سرد و گرم، ایرانی و فرنگی را در آنجا سرو می‌کنند و می‌توانید حسابی خوشمزه گردی کنید.

بخش عکاسخانه قاجار هم یک سرگرمی متفاوت است که می‌توانید لباس های مردم تهران قدیم را بپوشید و عکس هایی برای آلبوم خاطرات خود ثبت کنید. این عکاسخانه را روبروی کاخ ملت می‌توانید بیابید.

عکاسخانه قجری

بناهای ندیدنی

غیر از کاخ ها و موزه های قابل بازدید، ساختمان هایی در کاخ سعد آباد  وجود دارند که نمی‌توانید آن ها را ببینید.

  • کاخ احمدشاهی: قدیمی‌ترین کاخ موجود در مجموعه سعدآباد
  • کاخ بهمن پهلوی: یکی از زیباترین ساختمان‌های مجموعه به شمار می‌رود. بهمن پسر غلامرضا پهلوی بود. اینجا در حال حاضر به عنوان دفتر مدیریت موزه از آن استفاده می‌کنند.
  • کاخ لیلا: جدیدترین ساختمان مجموعه است و اقامتگاه تابستانی لیلا پهلوی، کوچکترین دختر محمدرضا پهلوی است. امروزه مرکز هدفمندی برنامه‌ ریزی برای کودکان و نوجوانان در این مکان مشغول به کار است.
  • ساختمان عبدالرضا: امور اداری مجموعه در آن برپاست. عبدالرضا پهلوی هفتمین فرزند و چهارمین پسر رضا شاه بود که معمولا از دربار دوری می‌ کرد و  چندین دوره ریاست مجمع جهانی حفاظت از حیات وحش را به عهده گرفت و سرانجام در فلوریدا دار فانی را وداع گفت.

کاخ موزه سعد آباد

بناهای در اختیار ریاست جمهوری

  • کاخ اختصاصی: بعد از انقلاب، به عنوان موزه تاریخ طبیعی مورد استفاده قرار گرفت. اما در حال حاضر در اختیار نهاد ریاست جمهوری است.
  • کاخ ملکه مادر: در دوران پهلوی، محل گذران آخرین سال‌های زندگی رضاشاه، پیش از تبعید به جزیره موریس بود و تاج الملوک، همسر وی و مادر شاه ایران بود. در حال حاضر در اختیار نهاد ریاست جمهوری ایران و آن را با عنوان ساختمان جمهور می‌شناسند.
  • کاخ احمدرضا: در کنار میدان دربند کاخ احمدرضا پهلوی است. این بنا نیز در اختیار نهاد ریاست جمهوری قرار دارد.
  • کاخ فریده دیبا: فریده دیبا، مادر فرح دیبا بود که بعد از ازدواج فرح با محمدرضا پهلوى به دربار راه پیدا کرد. این ساختمان در اختیار نهاد ریاست جمهوری است.
  • کاخ جدید ولیعهد رضا پهلوی: نخستین فرزند پسر شاه ایران و مطابق قانون اساسی، ولیعهد ایران بود. کاخ متعلق به او پس از انقلاب اسلامی ایران برای مدتی به موزه دفینه تبدیل شد و در حال حاضر در اختیار نهاد ریاست جمهوری قرار دارد.


مهرناز ، به این کوچه می روید چتر نبرید

وقتی وارد این کوچه می‌شوید جز زیبایی در نگاه اول هیچ چیز نمی‌بینید. آسمانی رنگی که الحق والانصاف خیلی هم خوب توانسته بر محیط تاثیر بگذارد.
چتر

تمام تهرانی ها چه قدیم و چه جدید فرقی نمی‌کند می‌دانند که میدان انقلاب یکی از پر رفت‌ و آمد ترین و قدیمی ترین میادین تهران است. کمی آنطرف تر از میدان آزادی که توریست ها و جهانگردان اغلب عکسی از آن در آلبوم سفرهای خود دارند. کوچه‌ چتر ها این روزها بسیار معروف شده که در حوالی همین میدان انقلاب خودمان قرار دارد. هر کس گذرش به این میدان می‌افتد، معمولاً سری به این کوچه می‌زند. همانجا که پیاده‌ راه چهره‌ای متفاوت به خود گرفته و چه بسا به نقطه گردشگری جذابی تبدیل شده است. با مجله دلتا بمانید تا ببینیم کوچه مهرناز کجاست؟

مهرناز، کوچه مهر

یکی از نقاطی که امروز به یک جاذبه دیدنی در تهران تبدیل شده، کوچه مهرناز است. حوالی میدان انقلاب کوچه ای قرار دارد که بن به تناسب اسمش تزئین شده. اینجا آسمانش همیشه رنگی است و شرشر بارانش کسی را خیس نمی‌کند. در پاییز هزار رنگ و نمناک به این کوچه که می‌روید، لازم نیست چتر همراه خود ببرید. روزی آفتابی هم که بود، عینک نیاورید چون اشعه ها اینجا به چشمتان نمی‌خورند و در عوض بازی نور و رنگ سرگرمتان می‌کند. اصلاً رنگ همه چیز است و این کوچه همیشه خاکستری با این رنگ ها تازه شده است.

کوچه مهرناز

کوچه مهرناز کجاست؟

میدان انقلاب را که می‌شناسید. شلوغ است و پر رفت و آمد. مجال ایستادن نیست. همه بهر کاری آمده‌اند و پس از انجامش می‌روند. مگر جشنواره فیلمی باشد تا سینما بهمنِ کهن سال به وجد بیاید و صف طویل را ببیند. هر روزه جمعیت از آن عبور می‌کند، نمی‌ماند. قشرهای مختلفی از دانشجو و کارمند گرفته تا کاسب می‌روند و می‌آیند اما نمی‌مانند. اتوبوس ها، تاکسی ها و سواری ها می‌آیند و می‌روند اما…

امروز شما را به قلب همین میدان می‌بریم. پاییز امسال، می‌بریم تان به ضلع جنوبی میدان، حد فاصل بین خیابان جمالزاده میدان انقلاب کوچه ای به نام کوچه مهرناز. اسمش همین است. نه تنها آرامش را با این همه آیند و روند به این کوچه آورده بلکه هرکس می‌آید، می‌ماند. می‌آید و می‌ماند و دمی در این کوچه میاساید. اینجا نقطه‌ای گردشگری برای تهران شده که اصلاً بیشتر تهرانگردها و یا گردشگران برای عکس گرفتن و سلفی انداختن به اینجا می‌آیند.

سلفی

سرتاسر آسمان این کوچه با چتر پوشیده شده در واقع اینجا پیاده راهی است که با چترهای رنگی مسقف است و سایه دلنشینی به وجود آورده است. چترهایی با طرح و رنگ های متنوع معلق در هوا که در ساعات مختلف روز، نور و سایه ای چشم نواز را برای رهگذران به نمایش می‌گذارند. از سویی وزش باد موجب حرکت چترها می‌شود، و اگر باران ببارد گاهی قطرات آب از لابه‌ لای چترها فرو می‌افتند و فضایی سرزنده و شاداب به این مکان می‌بخشند.

گردشگری

وقتی وارد این کوچه می‌شوید جز زیبایی در نگاه اول هیچ چیز نمی‌بینید. آسمانی رنگی که الحق والانصاف خیلی هم خوب توانسته بر محیط تاثیر بگذارد. نیمکت هایی که وسط کوچه قرار داده شده فرصت نشستن و کمی تازه شدن در شلوغی میدان انقلاب را به شما می‌دهد. روح رنگ شاید سرو صدای گذر ماشین ها را هم کم کرده است. اینجا پاتوقی برای رهگذران شده که اندکی زیر سایه آرام این کوچه استراحت کردن و لذت بردن خستگی از دانشجویان می‌گیرد، خاطره ای برای زوج های جوان در جستجوی کتاب می‌سازد و در نهایت سوژه ای برای گردشگران می‌شود.

تهران

کوچه مهرناز چه خبر؟

جالب است بدانید بیشترین قشر راضی از این کوچه کسبه هستند. برخی از آنها معتقدند چتر که آمد کاسب‌ها و کسانی که در این محل مشغولند، کارشان رونق گرفته و محیط کارشان سرزنده شده است. اینجا دیگر محلی خلوت و کوچه ای  بی تردد نیست. بلکه تبدیل به پیاده ‌راهی شده که امنیت دارد و شهروندان و کاسبین با خیالی راحت در آن تردد می‌کنند، خبری از عبور موتور و صدای آزاردهنده‌ی آن نیست، به علاوه گاهی نوازندگان رهگذر از این کوچه عبور می‌کنند و یا گروههای موسیقی اینجا بساط می‌کنند و باعث کشیده شدن دیگران به اینجا می‌شوند.

سال گذشته این کوچه یکی از پر رفت و آمدترین نقاط این منطقه بود. در شهرهای دیگر هم پروژه مسقف کردن کوچه ها با چتر اجرا شده و دیدن آن خالی از لطف نیست. چتر‌ های رنگی علاوه بر ایجاد زیبایی و افزودن کیفیت به فضا، روح نواز بوده و بر کاهش خستگی نیز کمک شایانی کرده است. ایده بازی با چتر رنگی در صورت ادامه پیدا کردن در مکان های خاکستری بسار تاثیر گذار خواهد بود.

میدان انقلاب