
گاهی اتفاق میافتد به کشور هایی سفر میکنیم که روی زبانشان حساس هستند و نمیخواهند از زبان دیگری برای صحبت کردن استفاده کنند. مثل کشور ارمنستان که با شما در مطلب “راهنمای سفر به ارمنستان” در صفحه گردشگری مان صحبت کردیم و گفتیم در این کشورها نمیتوانید خیلی روی دانش زبان بین المللی خود، انگلیسی، حساب کنید. خوب نمیشود هم که برویم و کلی هزینه کنیم و زبان کشور مقصد را بیاموزیم. پس بهتر است راه های برقراری ارتباط هنگام سفر کردن را بیاموزیم. با مجله دلتا همراه باشید تا بدانید بدون زبان هم سفر ترسناک نیست.
اگر به جایی سفر کردید که بر فرض محال آنها زبان انگلیسی را بلد نیستند و یا خدایی نکرده شما بلد نیستید، لازم است به شما بگویم که پنهان کردن این موضوع، نه امکان پذیر است و نه کمک چندانی به شما می کند. بنابراین فقط آرامش خود را حفظ کنید و با لبخند از ساکنین مقصد کمک بگیرید. خواهید دید که چگونه مردم گردشگر پذیر به دلیل آرامش و برخورد شما برای کمک و برقراری ارتباط با شما تلاش می کنند.
اصلاً می گویند سفر کردم که از یادم بری. اگر شما در سفر لبخند نزنید پس کجا بزنید؟ من حاضرم قول بدهم که بارها و بارها شنیدهاید که لبخند معجزه میکند. این موهبت الهی چشمان شما را حتی درخشان تر نشان میدهد. برای برقراری ارتباط اگر زبان افراد را هم نمیدانید با لبخند از آن ها کمک بگیرید. نگذارید استرس شما در چهره تان نمایان شود. لبخند اولین راه برقراری ارتباط در سفر کردن است.
اگر شما و یا کشور میزبانتان انگلیسی ندانید ولی مطمئناً هرچه از دوران تحصیلتان به یادتان ماده به کمکتان خواهد آمد. عبارات کوتاهی که اول کتاب های آموزشی زبان برای سلام و احوال پرسی کردن بود را به خاطر بیاورید. در این کویر ندانستن زبان حتی عبارات کوتاه به کمکتان خواهد آمد. حتی می توانید قبل از سفر چند جمله مانند: ممکن است من را رهنمایی کنید؟ یا مثلاً من میخوام به… بروم. می توانید نام هر مکانی را که می خوهید بروید را در این جمله بگنجانید و یا در نهایت: من زبان شما را نمی دانم هم مناسب است.
سفر کردن بسیار شیرین است و شیرین تر خواهد شد اگر همیشه مودب باشیم. ممکن است بارها چیزی را به فرد و یا افرادی بگویید اما آن ها متوجه نشوند. اما حواستان باشد رفتار گستاخانه شما در این وضع اصلاً درست نخواهد بود نه برای شما و نه برای کشورتان. چون این شما هستید که زبانشان را نمیفهمید، آن ها که خودشان زبان شان را بلدند! زیر ذربین هستید!
برای برقراری ارتباط در سفر کردن ممکن است شما نتوانید با دانش خود از زبان کشور میزبان جمله بسازید و یا حتی زمان افعال را درست به کار ببرید. مهم نیست سردرگم نشوید از کلمات استفاده کنید. کلمه را که بگویید آن ها خودشان متوجه می شوند چه میخواهید. ممکن است به فرانسه رفته اید و می خواهید مثلاً باغ تویلری را ببنید. لازم نیست بگویید: ممکن است مرا به باغ تویلری راهنمایی کنید. مویتوانید مودبانه کلمه تویلری را بگویید. انها راهنمایی خواهند کرد.
تشکر کردن جزء لاینفک سفر کردن است. حتی اگر همین یک کلمه را از زبان کشور میزبان بدانید، کلی کارتان را راه انداخته اید. این هم نشانه ادب شماست هم طرف مقابل را شرمنده می کند تا بیشتر از تشکرتان شما را راهنمایی کند. به علاوه یاد گرفتن متشکرم به هر زبانی، خودش کلی سرگرم کننده است.
در مورد برقراری ارتباط به این روش خیلی ها موفق بوده اند. بسیار ساده است و فقط کافی است بلد باشید نقاشی بکشید. از چیزی که می خواهید بخرید. جایی که می خواهید بروید. غذایی که می خواهید بخورید. حتی تصویر وسیله نقلیه ای که دنبال ایستگاهش می گردید را هم می توانید طراحی کنید. آنها به سرعت پاسخ خواهند داد.
اشاراتی که با چهره انجام میدهید در همه فرهنگ ها یکسان نیست و ممکن است باعث سوئ تفاهم شود. پس در اینجا حواستان به چهره تان باشد یعنی چهره غمگین، شاد، متفکرانه، تمسخر آمیز، اخمو، بت و چیزهای دیگر همه و همه در چهره همه فرهنگ ها یکسان است. در نتیجه در برقراری ارتباط خوب است بیشتر فکر کنید تا احساساتی شوید.
ممکن است در سفر کردن به نقطه ای بارها قیمت چیزی را بپرسید و فروشنده متوجه نشود. غذایی بخواهید و گارسن متوجه نشود. مسیری را بخوهید بروید و راننده متوجه نشود و یا حتی سوالی ساده را افراد نتوانند جواب بدهند. معلوم است که شما کلافه و یا عصبانی خواهید شد. اما مهم این است که حتی وقتی عصبی هستید با داد زدن نخواهید چیزی را به کسی بفهمانید. از ادب به دور است و تن صدای شما در استفاده از راهنمایی دیگران تاثیری ندارد.
من فکر می کنم این مهمترین بخش کار است. بادی لنگوئج در همه کشورها و در همه حرفه و در همه نوع برقراری ارتباط بسیار حائز اهمیت است. زبان بدن برای تشکر برای پرسیدن قیمت، برای اشاره به جایی و برای نشان دادن خیلی چیزها مناسب است. فقط خیلی از پانتومیم استفاده نکنید. چون اگر مردم ان کشور هم حدس بزنند شما متوجه نخواهید شد.
گوگل ترنسلیت همیشه و همه جا بهترین وسیله برقراری ارتباط با افراد خارجی زبان است. لازم نیست حتماً شما در حال سفر کردن باشید و یا توریستی را ناگهان در خیابان های شهرتان در حال درخواست کمک ببینید تا از این ابزار استفاده کنید. از نظرم برای برقراری ارتباط با هرکس در هر نقطه از دنیا می توانید از گوگل ترنسلیت کمک بگیرید. تنها ممکن است یک روز وقت شما را بگیرد تا از نحوه کار کردن با آن مطلع شده و جملاتتان را، ولو دست و پا شکسته به دیگران انتقال دهید.
ژانویه: دیدنی های پاریس در کریسمس همراه با آغاز سال نوی میلادی به اوج خود میرسد. پاریس در ژانویه حال و هوایی خاص دارد که سردی هوا را کلاً از ذهنتان محو میکند. خوب است یک تور ارزان و یا هتل و پرواز با قیمت مناسب را در نیمه اول ماه به چنگ آورید تا در جشن سال نو هم آنجا حضور داشته باشید. در این صورت میتوانید در حراجی های زمستانی مد و پوشاک هم حسابی خرید کنید.
فوریه: آب و هوا در این ماه خنک است. اگر تنها هستید پیشنهاد میکنیم در این ماه از سفر کردن به پاریس صرف نظر کنید چرا که در روز ولنتاین اینجا پر است از هدایا و شکلات های مختلف و کسی نیست آن ها را به شما هدیه بدهد. البته اگر در فوریه آنجا بودید یا برای خودتان گل بخرید یا از کارناوال پاریس لذت ببرید.
مارچ: اصلاً اگر در مارچ به گردشگری در پاریس نروید بهتر است. چون ممکن است بهار در پاریس دیرتر از راه برسد و دیگر از شکوفه ها و آسمان آبی خبری نیست و موزه های بزرگ هم دیگر در فصل بلیت رایگان زمستانه نخواهند بود.
اِپریل: همه گردشگران از سفر در بهار به پاریس خاطره خوبی دارند. اپریل در پاریس آب و هوای گرم و مطلوبی بعد از ماههای سرد به گردشگران هدیه میدهد و شهر پر از رنگ میشود. همچنین هنوز گردشگران تابستانی نرسیده اند که شهر را شلوغ کنند و میتوانید پایتخت را حسابی بگردید.
می: این ماه فرصت تجربه زندگی پاریسی است. با تعطیلاتی که به رویداد مهم گردشگری در پاریس میخورد. مانند «شب موزهها» (Nuit des Musées) که در تمام طول شب موزه ها باز میمانند.
ژوئن: درست است که این ماه شاید برای دوستداران موسیقی بهترین زمان سفر به پاریس باشد، با فستیوالهای موسیقی «جاز پاریس» که هر آخر هفته برگزار میشود و یا «جشن موسیقی» (Fête de la Musique) که ۳۵ سال است هر سال آغاز تابستان در سالنهای کنسرت، کافهها، پارکها و خیابانها برگزار میشود. اما بدانید قیمت هتل در این ماه بسیار بالا خواهد بود.
جولای: شلوغ ترین ماه پاریس با حضور تعداد زیادی جهانگرد و گردشگر، همین ماه است. مترو ها و اتوبوس ها و دیگر وسایل حمل و نقل عمومی بسیار پر تردد است. اما در هر حال رژه ها و آتش بازی های دیدنی ای در «روز باستیل» (Bastille) برپا میشوند که دیدنشان خالی از لطف نیست.
آگوست: آگوست در پاریس بسیار جالب و شاید عجیب است. بومی های پاریس برای گذران تابستان از شهر رفتهاند و شما فقط خارجی های گردشگر را در شهر خواهید دید که در پلاژ ها و یادمان ها و دیگر نقاط توریستی پاریس در حال گشت و گزار هستند. به علاوه خوب است بدانید بیشتر رستوران ها و بوتیک ها هم در این ماه تعطیل هستند.
سپتامبر: در این ماه شما شاهد یک پاریس تقریباً ارزان خواهید بود. ساحل کمی خلوت شده است چون از هجوم گردشگران هم کاسته شده. یک ماه رویایی با آفتابی دلچسب. رویداد های جالبی هم مانند هفته دیزاین پاریس و یا هفته مد در جریان خواهد بود. که باز هم زمان مناسبی برای خرید کردن است.
اکتبر: راستش پاییز یکی از بهترین زمان ها برای سفر به پاریس خنک است. خبری از گردشگران شلوغ و پر سروصدا هم نیست. دیگر لازم نیست برای رفتن به جاذبه ها خیلی در صف بمانید. به علاوه اولین شنبه ماه اکتبر هم هرسال به «شب سفید» (Nuit Blanche) معروف است. یک رویداد هنری که تمام شب هم به طول میانجامد.
نوامبر: هیچ چیز مانند قدم زدن در میان برگ های طلایی و قرمز ماه نوامبر زیبا نخواهد بود. پارک ها و بیشه ها بسیار دیدنی و شگفت انگیز هستند. یک ماه بارانی بسیار دلچسب که سفر به پاریس را برایتان کلی خاطره انگیز خواهد کرد.
دسامبر: معمولاً در این ماه دیگر هوا سرد شده اما اگر از سرما دوستان هستید، در این ماه همه چیز با شکوه است. نور پردازی ها در این ماه شکل تازه ای مییابند و احتمالاً لقب شهر نور هم از این ماه به پاریس نسبت داده شده است. در دسامبر است که میتوانید در جشن های کریسمس که در بازارها و خیابان ها، رستوران ها با غذاهای لذیذ، مغازهها با ویترین های بی نظیر و شیرینی های خوشمزه برگزار میشود شرکت کنید. به علاوه یک خرید عالی هم در انتظارتان خواهد بود.
راستش من اگر جای شما بودم پاییز را برای سفر به پاریس انتخاب میکردم. خصوصیات دیگری در پاییز پاریس هست که این فصل را بهترین زمان سفر به پاریس میکند.
زیبایی های جهانی که در آن ساکنیم بی پایان است. این دهکده جهانی در هر لحظه فوران دیدنی هایش را به سمت گردشگران نشانه میرود؛ وَ هر روز که نه، هر ساعت به ساعت انگشت تعجب بر دهان ساکنین این سیاره مینشاند. امکان ندارد در طول زندگی مان جمله «چه قدر زیباست» را برای طبیعتی به کار نبرده باشیم. این زیبایی ها گاهی به قدری حیرت انگیز است که باورمان نمیشود چنین منظره خارق العاده ای واقعاً وجود داشته باشد. مکانهایی سوررئال که ممکن است بعضی از آن ها را شنیده، اما به چشم خود ندیده بایشید. این مطلب از صفحه گردشگری مان تعدادی از این زیبایی های حیرت انگیز را برایتان میشمارد تا بتوانید به هر کدام از آن ها که برایتان دوست داشتنی تر بود سفر کنید. عجیب ترین مکان های دنیا را در مجله دلتا را به خاطر بسپارید.
مکانی با نام Kingsroad را در سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) به خاطر دارید؟ این مکان با آن درختان دیدنی و در هم تنیده واقعاً وجود دارد. اینجا جاده ای در ساحل انتریم است در ایرلند شمالی. در واقع در قرن 18 میلادی خانواده استوارت درخت هایی را در کناره های جاده منتهی به عمارت خود کاشتند که امروز بعد از قرن ها به یکی از توریستی ترین نقاط ایرلند شمالی تبدیل شده است. دارک هجز (The Dark Hedges) بهترین و دیدنی ترین عکس ها را به گردشگران عاشق عکاسی هدیه میکند و تمام فصول سال، زیبایی خود را با سخاوت مقابل چشمان گردشگران به نمایش میگذارد.
امکان ندارد نام دریاچه بایکال (Northern Lake Baikal) را به عنوان یکی از عجیب ترین مکان های دنیا نشنیده باشید یا تصاویرش به چشمتان نخورده باشد. هفتمین دریاچه بزرگ جهان در جنوب سیبری که در فهرست میراث جهانی ثبت شده است. بسیار جذاب و دیدنی است و بزرگ ترین دریاچه آب شیرین دنیا محسوب میشود. آب این دریاچه به قدری زلال است که به شاخصه منحصر به فرد آن تبدیل شده و تا عمق 40 متری زیر آب را میتوان به راحتی دید! اکثر طبیعت گردان و گردشگران عکس های بینظیری در هنگام زمستان از یخ زدگی این آب زلال گرفته اند که شگفت انگیز است.
این تصویر در دمای 19 درجه زیر صفر گرفته شده. در فصل سرما که به خوبی شگفتی آب های زلال یخ زده را به تصویر کشیده است. اگر سرما شما را سر شوق میآورد، حتماً در زمستان برای دیدن این دریاچه بروید اتا بتوانید چنین عکس هایی را برای خود به یادگار بیاورید.
آبشار «کوانگ سی» (Kung Si Waterfall) در لائوس است که حسابی دل جهانگردان را برده. جهانگردان در فصول مختلف سال برای دیدن این آبشار میآیند. آبشاری سه طبقه که آبی بسیار تمیز دارد و معمولاً استخر طبیعی آن از دست مسافران و گردشگران در امان نیست. پوشش گیاهی منحصر به فرد و زیبایی بی حدی دارد. رنگهای شفاف و چشم نواز این آبشار و طبیعت اطرافش آن را تبدیل به مقصدی پر تردد برای مسافران کرده است.
اینجا سومین چشمه آب گرم دنیاست. یکی از عجیب ترین مکان های دنیا در آمریکا. «چشمه بزرگ منشوری» (Grand Prismatic Spring). در پارک ملی «یلوستون» قرار دارد. باکتری های مختلفی در آب این چشمه وجود دارد که آن را به رنگ های متنوعی مانند سبز،قرمز، سبز و … در آورده است. اینجا یک رنگین کمان است که روی زمین فروریخته است. در فصول مختلف این طیف رنگی تغییر میکند. پارک ملی یلوستون با داشتن این جاذبه طبیعی و ده ها جانور کم نظیر مانند خرس گریزلی، گرگ و موس (گوزن شمالی) و… یک مکان دیدنی و جاذبه گردشگری را در اختیار بازدید کنندگان قرار داده است.
در آریزونا بیابانی است به نام ناواجو. در ناواجو، درهای عمیق و باریک است به نام دره آنتلوپ (Antelope Canyon). قرنها توسط آب و باد دچار فرسایشی عجیب شده و اشکالی مارپیچ به خود گرفته است. انعکاس نور در اینجا مناظری حیرت آور به وجود آورده. راهرو های باریک و پر پیچ و خمی برای عبور جریان آب به شکل نعل اسبی و خطوط نا متقارن دیدنی با آن رنگ های درخشان، زیبایی بی پایانی را موجب شده است. آنتلوپ همیشه سوژه بی نظیری برای عکاسی گردشگران و مسافران بوده است.
در جنوب غربی کشور بولیوی، بزرگترین دریاچه آب شور جهان قرار گرفته است. سالار دی یونی(Salar de Uyuni) زیبا و منحصر به فرد است. یخ زدن این دشت نمک در زمستان بسیار عجیب و دیدنی است. به یک آینه بزرگ میماند که تصویر بی نظیری از انعکاس آسمان را برای گردشگران به نمایش گذاشته است. یک نمای پر جلال که هر ساله گردشگران بسیاری را از همه نقاط دنیا به اینجا میکشاند. سنگ های نمکی که در اطراف هستند هم معمولاً سوغاتی های بی نظیری محسوب شده و اگر در هتل های اطراف سالار دی یونی اقامت کنید خواهید دید که تمام یا بخشی از مبلمان و اشیای موجود در فضای آنجا از همین سنگ ها ساخته شده اند.
مطمئنم چنین جایی را ندیده اید. غیر از باغ شازده ماهان خودمان در دل کویر، که باید بدانید اینجا ده برابر از آنچه میشناسید بزرگ تر است. واحه ای به نام هواکیکینا (Huacachina). در اطراف دریاچه طبیعی در پرو یکی از عجیب ترین مکان های دنیا ساخته شده و دور تا دورش را تپه های شنی طبیعی فرا گرفتهاند.
اینجا غیر از جاذبه گردشگری یک تفریحگاه هم هست که انواع تفریحات کویری در آن انجام میشود. تفرجگاهی برای خانوادهها که اسکی روی تپه های شنی و سافاری از جمله تفریحات رایج این روستاست. افسانه یا افسانه هایی هم راجع به پری این دریاچه گفته میشود و سفر کردن به آنجا خالی از لطف نیست.
در ترکمنستان یک گودال عظیم وجود دارد که سال هاست آن را دروازه جهنم مینامند. در واقع این مکان پر است از گاز های مختلف و دود گوگرد که حدود 40 سال در حال سوختن است. این دهانه بزرگ، شعله های همیشه روشن وَ بوی سوختن که تا شعاعی آن طرف تر به مشام میرسد باعث شده تا نام دروازه جهنم (The Door to Hell) را به این مکان بدهند. هرچند باید بگویم آوازه اینجا به تمام جهانگردان و گردشگران رسیده و سالانه هزاران نفر از آنها را به اینجا میکشاند. در کنار روستای قره قوم در ترکمنستان واقع است. قطر 70 متری این گودال، عظمت آن را به خوبی نشان میدهد و نام دروازه جهنم را برای این مکان برازنده میکند.
همه میدانیم که عجایب هفتگانه باستانی چه هستند و سال هاست که پرونده آنها بسته شده. اما از سال 2000 اتفاقی جالب در جهان توسط گروهی از محققین شکل گرفت. آن ها بستری فراهم کردند تا مردم آزادانه با شرکت در یک نظر سنجی از بین ۱۷۷ بنایِ تاریخیِ تعیین شده، عجایب هفتگانه دیگری را در جهان مشخص کنند. نتایج این نظرسنجی در سال 2007 اعلام شد. هفت مورد از آنچه که در کل جهان پراکنده بود انتخاب و به عنوان عجایب هفتگانه جدید نامگذاری شدند. هرچند ممکن است قبلاً آن ها رادیده باشید ، اما ممکن است ندانید که به عنوان یکی از عجایب هفتگانه کره زمین مشخص شدهاند. برای اطلاع از آن ها و محل قرار گیری شان این مطلب از مجله دلتا را از دست ندهید. چه بسا بخواهید یکی از آن ها را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب کنید.
آن دسته از عجایب هفتگانه تاریخ بشر که از دیرباز مشخص شده بودند، تا قبل از سال 2000 و نظر سنجی عجایب هفتگانه جدید، یا ویران شده و یا به دست بلایای طبیعی از دست رفتهاند. تنها یکی از آن ها همچنان باقی، و هنوز هم نقطه ای بی نظیر برای گردشگری و بازدید مسافران و جهانگردان است. اما سرنوشت 6 تای دیگر متاسفانه محکوم به فناست. مطابق به این جدول آغاز و انجام این هفت نقطه عجیب روی کره زمین به شرح زیر است.
برای محافظت از مرزهای امپراطوری چین، برای جلوگیری از حمله مغول ها، دیواری بزرگ ایجاد شد. سالانه بیش از چهار میلیون بازدید کننده دارد. از غرب به شرق شمال چین بنا شده و طول آن برابر ۲۱,۱۹۶ کیلومتر است. طولانیترین سازه ساخت دست انسان. با توجه به اینکه دیوار بزرگ چین «Great Of China» یکی از نقاط گردشگری بی نظیر در کل دنیا محسوب میشود، انتخاب دیوار عجیب چین در بین عجایب هفتگانه جدید جهان خیلی هم غیر منتظره نبود.
در کوهستان کورکووادو شهر ریودوژانیرو برزیل مشهورترین جاذبه این کشور یعنی تندیسی از عیسی مسیح، به نام تندیس «مسیح منجی» (Christ the Redeemer)،قرار دارد. از همه جای شهر دیده میشود و ساخت آن 10 سال به طول انجامید. ارتفاع آن 30 متر است و سکوی زیر آن 8 متر. یکی از مهندسین مشهور برزیلی آن را طراحی کرده و با حمایتهای مالی جماعت کاتولیک برزیل ساخته شده است.
شهری از گرانیت درخشان که به شهر اینکاها معروف است، «ماچو پیچو» (Machu Piccho) است. از آن جهت دیدنی است که بین دو قله در رشتهکوه آند قرار گرفته و گویا در حال ریزش است. در اواسط قرن پانزدهم پس از میلاد ساخته شد و در زمان امپراطوری ایکاها. جالب است بدانید تا سال ۱۹۱۱ جز ساکنان محلی این مکان، هیچ کس از آن خبر نداشت. تا اینکه باستان شناسی این مکان با شکوه و با ابهت را کشف کرد و همه گان بالاخص گردشگران و جهانگردان به این مکان سرازیر شدند. نمیتوانید غیر از پای پیاده، قطار و هلیکوپتر راه دیگری به اینجا بیابید.
یکی دیگر از عجایب هفتگانه جدید از کشور مکزیک انتخاب شده است. بقایای باشکوه و مجلل «چیچن ایتزا» (Chichen Itza). در اینجا برده، لباس، عسل و … خرید و فروش میکردند و در واقع در سالهای ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ میلادی یک مراکز خرید تجاری برای فرهنگ و تمدن مایا محسوب میشده است. مرکز چیچن ایتزا یعنی معبد کوکولکان، باقی مانده بنای اصلی است. با ارتفاع 30 متر که به «ال کاستیو» (El Castillo) معروف است.
یکی از بناهای باشکوه، دیدنی و تاریخی شهر رم ایتالیا، بنای کولوسئوم (Colosseum) است. 500 سال از این بنا، برای جنگ گلادیاتورها با یکدیگر، برده ها یا حیوانات وحشی استفاده میشد. یک آمفی تئاتر بزرگ که شاهد کشته شدن چندین هزار انسان بوده است. 50 هزار نفر می توانستند در این بنا همزمان برای دیدن صحنه های این مبارزات جمع شوند.
بخشی از کولوسئوم برای بازدید گردشگران باز است. جایی که شاید بتوان گفت در کل ایتالیا هم منحصر به فرد است. طراحی چنین بنای پر ابهتی برای امپراطوران رم، هر گردشگر را تحت تاثیر قرار میدهد. پر بیراه هم نبود که این بنا که بارها لوکیشنی برای فیلم هایی از تاریخ رم استفاده شده، به عنوان عجایب هفتگانه جدید انتخاب شود.
مقبرهای در شهر آگرا هندوستان قرار دارد که متعلق به پادشاه مغول «شاه جهان» و همسرش است. ۱۶ سال برای ساخت این بنای با شکوه از سنگ مرمر سفید، زمان گذاشته شده. سبک معماریاش، ایرانی، اسلامی، ترکی و هندی است. حوضی در این بنا وجود دارد که انعکاس دیدنی بناست. این مقبره در میان باغی قرار دارد که خود یک جاذبه بی نظیر گردشگری است.
یک شهر تاریخی در جنوب کشور اردن ساخته شده که میگویند ساخت آن بسیار پیچیده است. گاهی حتی آن را به دستان غیر ارگانیک نسبت میدهند. شهر «پترا» (Petra) پایتخت امپراطوری نبطیان بوده و با تراشیده شدن کوه ساخته شده است. سیستم آب رسانی آن مشهور است و گنجینه کشور اردن است. یکی از مهمترین جاذبه ها و یکی از عجایب هفتگانه جدید است که نمی تواند روزی را بدون شلوغی مسافران به شب برساند.
سر زدن به هر یک از این عجایب هفتگانه جدید بی شک یکی از اصلی ترین برنامه ها در چک لیست جهانگردان و گردشگران حرفه ای است. اما اگر حرفه ای هم نباشیم، حتماً دیدن آثار تمدن های کهن که بدون امکانات پیشرفته امروزی توانستهاند چنین عجایبی را به وجود آوردند خالی از لطف نخواهد بود.
اینکه ما هر روز نقاط مختلف را برای دیدن و گشت و گذار و گردشگری تعریف میکنیم تا روحمان تازه شود و حال دلمان خوب شود درست، اما! اما نکته ای وجود دارد؛ اینکه تا کنون هیچ انگیزه خاصی برای سفر تعریف نشده است. اما در صنعت گردشگری انگیزه نو پایی به وجود آمده که آن را گردشگری مرگ، گردشگری سیاه یا دارک توریسم مینامند. «مرگ» عجیب ترین عنوان برای انگیزه سفر است. اینطور نیست؟ این روزها گردشگرانی را میبینید که برای دیدن مکان هایی که به مرگ، بلایای طبیعی و … گرفتار شده باشند و یا به نوعی به آن مرتبط میباشند، سفر کرده و با شادمانی و هیجان از آنجا دیدن میکنند. با مجله دلتا بمانید تا در این مقاله شما را با مفهوم گردشگری سیاه آشنا کنیم.
در بیان ساده «گردشگری سیاه»، یکی از انواع توریسم است. گردشگران برای بازدید از شهرها و مناطقی که گرفتار مصیبت شدهاند میروند. مناطقی که بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، سونامی، در آنها رخ داده. نقاطی که جنگ، قتل، مرگ های بی شمار و کشتار جمعی در آن ها اتفاق افتاده است؛ و در نهایت مکان هایی که به تسخیر ارواح در آمده و به دلایل کاملاً غیر طبیعی، حس ترس و هیجان گردشگران را بر میانگیزد، در رده «گردشگری سیاه» قرار میگیرند.
در این نوع صنعت گردشگری از مکان ها و شهرهای تاریخی که نامشان با مرگ، ترس و اتفاق های رمز آلود عجین شده باشد دیدن میشود و تورهای بسیار گران قیمتی در این مکان ها برپا شده و نقطه مشترک تمام این مکان ها مرگ است. اتفاقی ناشناخته که خیلی از این گردشگران معنا و چگونگی آن را نمیدانند، اما سفر به جاهایی که مرگ به هر طریقی جان انسان ها یا حیوانات را تهدید کند و یا حتی گرفته باشد، برای آن ها جذاب و هیجان انگیز است. این گردشگران، به راحتی سفر به ساحل و جنگل و هر نقطه زیبا را رها میکنند و به نقاط ترسناک و هراس برانگیز میروند.
البته از نظر این افراد دارک توریسم یا گردشگری سیاه اتفاقاً خیلی هیجان انگیز تر از یکی از انواع گردشگری است؛ و جالب است به شما بگویم در ایران هم شهر های زیادی وجود دارد که خیلی ها برای گردشگری سیاه به آنجا میروند. جاذبه های دیدنی آمیخته با ترس و وحشت که در مقاله ای دیگر، به آن ها اشاره کرده و به شما خواهیم گفت برای گردشگری سیاه به کدام یک از شهر های ایران سفر کنید. قبیله آدم خوار اردبیل، تالاب ارواح نوشهر یا قبرستان جن چابهار از آن دسته هستند.
بنابر گفته ها تاریخچه این نوع گردشگری به یونان باستان میرسد و شروع پیدایش آن را سال 1990 می رسد. همچنین اولین کمپانی که گردشگری سیاه را شروع کرد، گردشگران را به محل حادثه هواپیمایی هایدلبرگ در نیوجرسی آمریکا برد.
گردشگری سیاه یا دارک توریسم نخستین بار توسط فُلی و لنون (Foley & Lennon) از اساتید دانشگاه گلاسکو، در مجله بین المللی و علمی میراث تاریخی و فرهنگی عنوان شد. اما در سال 1993 برای نخستین بار رُجک (Rojeck) در مورد مناطق یا مکان های سیاه پر بازدید از این اصطلاح استفاده کرد.
راستش گردشگری سیاه آن قدر ها هم برای برگزار کنندگان تور این مناطق اصلاً سیاه و تلخ نیست. این متولیان معتقدند: دیدن سیاهی در تاریخ بشریت اتفاقاً مجذوب کننده هم هست. رفتن به مکان هایی که هدف اصلی آن ها، جذب گردشگر نیست و به صورت ناخواسته و غیر تعمدی ایجاد شده اند تا منبع تغذیه ای مناسب برای دنیای گردشگری باشند، کلی هم میتواند هیجان انگیز باشد.
به نظرم، گردشگری سیاه مانند شمشیری دو لبه است که جنبه های مثبت و منفی را به یک نسبت در خود دارد. شاید دیدن فجایع انسانی به خودی خود جذابیتی نداشته باشد و شاید نتوان آن مکان ها را، نقاطی با جاذبه گردشگری دیدنی نامید. ولی وقتی در آنجا قرار بگیری، حتماً گردشگری بسیار هم متفاوت میشود. از نظر نگارنده نباید صرفاً جنبه های منفی و یا سود آور این شاخه از صنعت گردشگری را در نظر گرفت. شاید اگر ما هم مکان هایی را برایتان معرفی کنیم که میتوانید به عنوان ترسناک ترین و هیجان انگیز ترین مناطق ایران به آنجا بروید، شما هم بار و بندیل تان را ببندید و راهی سفر شوید. مثلاً قصاوت و پلشتی ها را با موزه عبرت تهران ببینید، هراس را در کلبه وحشت انزلی حس کنید و یا زمزمه مرگ را در کویر ریگ جن بشنوید.