بارها شده در پاییز تصمیم گرفتهاید به جایی بروید و قدم بزنید. جایی که در این هوای به قول معروف دونفره، حسابی هم لذت پیاده روی زیر نم باران را ببرید و هم خاطره خوبی از این گردشگری یک روزه داشته باشید. من فکر میکنم پارک های تهران در پاییز چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه در هوای دو نفره اش جفت باشیم یا تنها، میتوانند حال و هوای دلمان را خوب کنند. پارکی مثل پارک قیطریه یکی از آنهاست که امکان ندارد در تهرانگردی هایتان به آنجا سر نزده باشید. یا خاطره ای از این پارک زیبا از اطرافیانتان نشنیده باشید. پس با صفحه گردشگری مجله دلتا همراه شوید تا قدمی روی خش خش برگهای این کهنه قلندر پایتخت بزنیم.
میتوانیم در پیاده راه ها و سنگ فرشهای پارک قیطره با منظره های پوشیده از درخت آن قدم بزنیم. میتوانیم از بازاراچه کوچک آن، صنایع دستی و هنری بخریم و در تفریحگاه های آن اوقاتی جذاب را رقم بزنیم؛ عکسهایی از گردش کم هزینه و پرخاطرهمان ثبت کنیم و مزه لذتش را برای مدتها زیر دندانمان حفظ کنیم.
از همان لحظه قدم گذاشتن در بوستان قیطریه به دنیایی از زیبایی و حال و هوای خوش وارد میشوید. فروشندگان خوشمزه های خیابانی مقابل ورودی آن نشسته اند و کمترین چیزی که میفروشند، بلال و چای است. در هوای سرد شبهای پاییزی و بارانی یک کاسه آش رشته میتواند کلی گرممان کند. راستی من تجریه عدسی های قیطریه با کشک را هم دارم! آن هم در یک شب زمستانی. امتحان کنید.
در زیبایی های منحصر به فرد یک پارک جنگلی شهری کنار یک حوضچه آب یا استخر نشستن، یا زیر آلاچیق های بزرگ از باران پناه گرفتن، به رفت و آمد دیگران در راه های تو در توی و پیچ در پیچ جاده های بوستان نگاه کردن و در نهایت جست و خیز گربه های حفاظت شده در پارک را تماشا کردن، ساختن خاطره ای است که از فراموش نشدنی ترین های خاطرات زندگی است.
در گشت و گذار در پارک قیطریه حتماً صدای چند تن از جوانان هنرمند را خواهید شنید که در دسته های کوچک و بزرگ جمع شده اند و در حال اجرای قطعات موسیقی هستند. زیر آلاچیقی نشسته اند و ساز و آواز و هنرشان را با دیگران به اشتراک میگذارند تا فضای مطبوع پارک را فرح بخش تر کنند. در قسمتی از پارک نیز ممکن است به گروه اجرایی نمایش خیابانی بر بخورید و دل به دل آنها بدهید و با قصه شان همراه شوید.
چه بچه ها همراهتان باشند و چه نه، فرقی نمیکند. سینما شش بعدی که در پارک قیطریه وجود دارد، نه تنها بچه ها و جوانان بلکه تمام رده های سنی را هیجان زده خواهد کرد.
پارک قیطریه تقریباً سلیقه تمام افراد را پوشش میدهد. میتوانید با خانواده و یا دوستان از سرگرمی در این سینما لذت ببرید. میتوانید ژانرتان را خودتان انتخاب کنید. جایتان را خودتان مشخص کنید و روی صندلی بنشینید. عینکتان را روی چشمانتان بگذارید و تا آخر نمایش جیغ بکشید.
همچنین با تفنگ های لیزری در بخش سینما هفت بعدی هم میتوانید بازی های دیجیتالی و آنلاین را تجربه کنید. بفرمایید یک پرس آدرنالین.
در پارک قیطریه مسیرهای خوبی برای پیاده روی هست که امکان ندارد در پاییز بتوانید به راحتی از کنار آن بگذرید. صدای خش خش برگها را زیر پایتان را نشنوید و بوی نم را حس نکنید، درحالی که از سرما دستتان را داخل جیب همسرتان بردید و آرام آرام داخل تونل های درختی قدم میزنید.
همچنین پارک قیطریه یک بوستان 4 فصل است و هر فصل از آن زیبایی مخصوص به خود را دارد. پس تا دلتان بخواهد میتوانید سوژه های مختلف بیابید. و سلفی های متعدد ثبت کنید. به علاوه گربه ها هم گاهی به قاب دوربین شما سرک خواهند کشید.
در این پارک زمین مناسبی برای اسکیت کردن نیز راه اندازی شده که نوجوانان و جوانان میتوانند در کنار بازی آموزش های لازم برای این ورزش را هم ببینند. از سویی اگر کودکانتان را نیز به پارک قیطریه ببرید میتوانید در زمین بازی بچه ها کلی سرگرمشان کنید.
غیر از اینکه در پاییز و شبهای زمستان میتوانید به لبو و باقالی و بلال و آش و فلافل را به صورت دائم دسترسی داشته باشید، خوب است بدانید تعدادی غرفه، یک کافی شاپ و دکه اغذیه فروشی هم داخل پارک وجود دارد. همچنین اینکه اطراف این پارک رستوران ها، کافه ها و فست فودهای بسیاری هست که میتوانید از آن ها غذا تهیه کنید و در فضای پارک نوش جان کنید.
اصلاً وقتی به پارک قیطریه میروید ناخودآگاه خود را در این بازار چه خواهید یافت. اینجا مکان مورد علاقه نگارنده است. انواع و اقسام وسایل سنتی، بشقابها، لیوان و دیگر اجناس سرامیکی. مانتو ها و زیورآلات رنگارنگ، کیف، وسایل تزئینی و شیشه ها و بطری های نگهداری مواد، و صدها خریدنی دیگر را میتوانید از آنجا تهیه کنید. یادگاری های بی نظیری که خاطرات ما را همیشه زنده نگه میدارند.
بسته به نوع فعالیتی که میخواهید انجام دهید فرهنگسرای ملل میتواند برایتان جذابیت داشته باشد. همچنین کلاسهای آموزشی-فرهنگی نیز در این مکان برگزار میشود. بخش های مختلفی مانند نگارخانه، گالری، کتابخانه و کانون فرهنگ و زندگی این فرهنگسرا را تشکیل داده اند. به علاوه برنامه هایی مرتبط با جشن ها و اعیاد ملی مانند شب یلدا و عید نوروز، شعر خوانی، نقاشی و تئاتر کودک، آشنایی با شیوه صحیح تربیت فرزندان، نقد و بررسی فیلم و کتاب و … برگزار میشود.
پارک قیطریه برای گربه هایی که در این پارک زندگی میکنند بسیار مشهور شده است. اگر دوست دار حیوانات هستید و از این موجودات که به زندگی با انسان ها خو گرفته اند لذت میبرید، میتوانید با غذا دادن به این گربه ها و یا فقط نوازش کردن شان کلی انرژی مثبت از آنها بگیرید.
عاشقان هیجان این روزها در بین جوانان کم نیستند. چه بسا افراد میانسالی را نیز دیده باشید که هنوز هم دنبال این نوع تفریحاتند. از سویی بعضی افراد هم در بین این معتادان به آدرنالین هستند که از این تفریحات برای یک یا دوبار در گردشگری شان استقبال میکنند. یکی از جذاب ترین آنها که جای خود را هم حسابی بین همه قشر ها باز کرده تفریح زیپ لاین است. بازی و شاید ورزشی هیجانی که دل عاشقان ماجراجویی را حسابی ربوده است؛ اما اینکه زیپ لاین چیست و از کجا آمده است و کجا میتوانیم سراغش برویم در صفحه گردشگری امروز پاسخ خواهیم داد. پس با مجله دلتا همراه شوید.
تفریحات هیجانی را اکستریم یا فرا ورزش مینامند. زیپ لاین هم جز این فرا ورزش هاست. شما در بسیاری از مناطق طبیعی و دست ساز انسان میتوانید این تفریح و تجهیزاتش دور و برش را ببینید. چطور باید انجامش دهید؟ به سادگی! به یک بند آویزان میشوید و سُر میخورید در حالی که در هوا معلقید. حالا شما دارید یک زیپ لاین را تجربه میکنید.
برای انجام این کار، سیم بُکسل یا طناب یا تسمه های مخصوص را بین دو نقطه وصل میکنند. باید جلیقه مخصوص بپوشید که به وسیله یک قرقره که با تسمه های مخصوص به آن متصل شده باشد. حالا باید از یک سر طناب به سر دیگر بروید. جالب است به شما بگویم میتوانید به هر صورت که خودتان راحت هستید مسافت بین دو نقطه را طی کنید؛ مثلاً بخوابید، به صورت معلق بروید. سروته باشید، بنشینید و هر جور دیگر که خودتان بخواهید و به بالا رفتن آدرنالین خونتان کمک بیشتری کند.
قبل از زیپ لاین ها، زیپ وایِر ها برای سال ها وسیله ای برای حمل و نقل در مناطق کوهستانی آلپ و هیمالیا به شمار میرفتند. در برخی مناطق دورافتاده چین مانند دره نوجیانگ این وسیله برای گذر از رودخانه استفاده میشد. به دلیل امنیت پایین و شاید خطر استفاده منسوخ شدند.
برخی معتقدند زیست شناسان زیپ لاین را رایج کردند. در پی راهی که بتوانند از گیاهان انبوه عبور کنند و از رودخانه ها بگذرند. آنها این وسیله را برای انتقال ابزار، غذا و … در دره ها و رودخانه ها مورد استفاده قرار میدادند. نیروهای استرالیایی پس از چندی ازاین تجربه برای حمل مهمات، مواد غذایی و … در جنگ های نظامی استفاده کردند.
کوهنوردان هم به شکلی امن تر و پیشرفته تر شروع به استفاده کردند. دو نقطه بلند را با طنابی مخصوص به هم متصل میکنند؛ سپس روی آن آویزان شده و از سویی به سوی دیگر سر میخورند.
در دهه 1970 استفاده تفریحی از زیپ لاین برای اولین بار مورد توجه قرار گرفت و کم کم تورهایی در این زمینه برگزار شد، به مرور گسترش پیدا کرد و به صورت یک تفریح هیجانی درآمد و در دسترس ماجراجویان قرار گرفت.
این روزها در شهر های مختلف ایران، در جایجای آن برای معتادان به آدرنالین و دیوانه وار عاشق ماجراجویی ها هم امکان استفاده از زیپ لاین فراهم شده است. شما هم میتوانید! اگر هوس کردید آدرنالین خون تان را بالا ببرید، میتوانید در شهرهای مختلف این ورزش را تجربه کنید. به مجموعه هایی که این امکان را در اختیارتان قرار میدهند بروید و لذتش را ببرید.
در استان تهران پایتخت نشینان خوش نشین میتوانند به مجموعه های توچال، برج میلاد، پارک طالقانی مراجعه کنند و روز خوبی را پر از شادی برای خود فراهم کنند.
در دیگر استان ها هم میتوانید از این هیجان بهره ببرید:
استان مازندران: زیپ لاین نمک آبرود، زیپ لاین تله کابین رامسر
اردبیل: دریاچه شورابیل
در خراسان: مجموعه چالیدره مشهد
اصفهان: مجموعه باغ جوان، کوه صفه
و در استان یزد: کمپ کویرنوردی هفت سنگ
نکته مهم: زیپ لاین برای محدوده قدی و وزنی مشخصی طراحی شده است؛ پس اگر وزنتان را پرسیدند، ناراحت نشوید و حتماً راستش را بگویید!
دوم: مهم است اگر بیماری قلبی یا فشار خون دارید، اصلاً سراغ زیپ لاین نروید. به نفعتان است.
سوم: اپراتور از شما سؤالاتی میپرسد اما اگر در ستون فقرات خود مشکلی دارید حتماً او را در جریان بگذارید.
زیپ لاین یا هر نوع ورزش هیجانی دیگر آداب مخصوص به خودش را دارد پس بهتر است قبل از هر اقدامی، درباره آن تحقیق کنید. در بیشتر مواقع ممکن است جمع دوستان، انسان را به سویی هل بدهند که راضی نیست، و یا از عهده اش برنمیآید. پس در مورد ورزش های هیجانی رودربایستی را کنار بگذارید و به راحتی نه بگویید. درواقع جان خود را به خطر نیندازید.
غیر از طبیعت گردی و گردشگری از هر نوع، هرگاه صحبت از سفر به میان میآید. یکی از اصلی ترین و پرکاربرد ترین وسایل حمل و نقل در انواع سفرها، خصوصاً سفرهای برون مرزی، هواپیما را خواهیم شمرد. چه بسا بسیاری از مسافران فقط همین راه سفر را برای اصلی ترین راه سفر بشمارند. خوب بد هم نیست؛ اما آداب سفر با هواپیما پله اولی دارد که اساسی ترین آن هم هست. «در فرودگاه چه آدابی را رعایت کنیم؟!»
چیزهایی هست که دانستن شان ابتدا از اضطراب و استرس ما پیش از سفر و سردرگمی احتمالیمان در فرودگاه جلوگیری میکند، و دوم کمک میکند از هزینه برای موارد غیرضروری پرهیز کنیم، و سوم هم اینکه در بین دیگر مسافران حرفه ای پرواز به قولی کم نیاوریم و سه نشود که ما تازه به گروه گردشگران پیوسته ایم و خیلی چیزها را نمیدانیم!
به این فکر کنید که شما دفعه اولی است که وارد فرودگاهی در مقصد شدید و در پی امکاناتی مثل سرویس های بهداشتی، کافه و رستوران و یا محل تاکسی های آن هستید و از طرف دیگر یا زبان بلد نیستید و از تابلوهای راهنمایی فرودگاه مقصد سر در نمیآورید، یا این قدر خستهاید که توان گشتن و زیر پا گذاشتن فرودگاه را هم ندارید و دیگر کلافه شدهاید خوب نگران نباشید این مطلب از مجله دلتا به شما میگوید در این جور مواقع خونسرد باشید و فقط طبق این راهکارها عمل کنید.
نکته مهم: هر فرودگاهی با توجه به قوانین کشورش، مقررات خاص خود را دارد که شاید به ذهنتان خطور هم نکنند. بنابراین آنچه میخوانید بیشتر به شما در موارد کلی کمک میکند تا آسوده خاطر سفر کنید.
دانلود اپلیکیشن فرودگاه ها یکی از اولین مواردی است که در فرودگاه بسیار شما را جلو میاندازد. مثلاً خیلی قبل تر از روز پرواز آن را دانلود و روی گوشی هوشمند خود نصب کنید این نرم افزار یا همان اپلیکیشن اطلاعات بیش از 200 فرودگاه مختلف را پوشش میدهد. با آن به نقشه فرودگاه دسترسی پیدا کنید، امکانات و خدمات آن مانند محل سرویس های بهداشتی، رستوران و کافه فرودگاه، گیت های ورودی و … را از نظر بگذرانید و اگر پرواز شما تأخیر داشته باشد و یا در صورتی که کنسل شود، از طریق اطلاعی که به شما میدهد وقتتان را تنظیم کنید. جالب است به شما بگویم اطلاعاتی که در این اپلیکیشن (GateGuru) نمایش داده میشود مانند پرواز ها و به زمین نشستن هواپیما ها، اغلب اوقات سریع تر از تابلو های دیجیتال موجود در پایانه ها به روز میشود.
یکی از اولین کارهایی که در فرودگاه و سفر با هواپیما باید انجام دهید، گرفتن کارت پرواز است. وارد فرودگاه که شدید ننشینید تا صدایتان کنند. ممکن است فراموش کنید! برای همین باید به باجه های مخصوص خط هوایی تان بروید و اغلب اوقات در صف بایستید، با نشان دادن بلیت، بار خود را تحویل دهید و در نهایت کارت پرواز، یعنی کارتی که شماره صندلی و گیت خروجی شما را مشخص کرده است، تحویل بگیرید.
نکته دیگر : جالب است به شما بگویم میتوانید آنلاین هم پذیرش شوید و کارت پروازتان را دریافت کنید. در ایران برخی از خطوط هوایی و فرودگاه ها این قابلیت را در اختیار شما قرار میدهند و امکان آن را دارید تا 90 دقیقه یا 24 ساعت قبل از پرواز خود، به صورت آنلاین پذیرش شوید. خوب دیگر لازم نیست در صف بایستید و میتوانید مستقیم به سوی گیت بازرسی بروید. البته اگر همراه خود وسیله ندارید و احتیاج نیست آن ها را تحویل دهید.
این مسئله به این معنی نیست که لباس فاخر بپوشید یا گرانترین آن ها را. چطور؟ باید این را در نظر بگیرید که قرار است از بخش امنیتی عبور کنید و انتخاب لباس درست به شما کمک میکند تا سریع تر از گیت عبور کنید. مثلاً دقت کنید لباس هایتان بخش های فلزی نداشته باشد چون صدای بوق را بلند میکند و شما مجبورید همه فلزات را حتی اگر منگنه خشکشویی باشد بگردید و در بیاورید.
من و تقریباً همه کسانی که تجربه سفر با هواپیما را داشتهاند، میدانند که قیمت غذا ها و نوشیدنی های فرودگاه بسیار بیش تر از سایر مکان هاست. البته بدانید که فقط قیمت بالا نیست که معضل است بلکه به جد میتوانم به شما بگویم که اغلب اوقات کیفیتی بسیار پایین هم دارند. بنابراین بهتر است ساندویچی جمع و جور و یک بطری آب معدنی یا آبمیوه، با خود داشته باشید. این بسیار راحت تر و مقرون به صرفه تر از انتخاب رستوران و کافه در فرودگاه هااست.
رفتار مؤدبانه همیشه وقت نیاز به دیگران به کمک شما میآید. خوش برخوردی و لبخند همیشه حلال مشکلات است. در فرودگاه ممکن است هر اتفاق غیرمترقبه ای بیفتد. ناهماهنگی پیش بیاید یا آنچه پیش بینی نکردهاید رخ دهد. در این صورت کافی است صبور باشید و لبخند خود را حفظ و از مأموران فرودگاه و یا مهمانداران هواپیما درخواست کمک کنید.
مطمئنم بارها دیدهاید که رفتار مهربانانه شخصی چگونه در دریافت لطف و امتیازاتی همچون جابهجایی صندلی ها و گرفتن نوشیدنی و حتی گرفتن راهنمایی مختصر، به چه میزان تأثیر داشته است.
اگر جهانگرد هستید، مسافر دائم و یا ماجراجو، حتماً تا حدودی با امکانات فرودگاه های بین المللی آشنا هستید. میدانید که یکی از بهترین امکانات فرودگاه، سالن های استراحت هستند. اگر برای رسیدن به مقصد از چند پرواز استفاده میکنید و زمان های توقف میان تعویض هواپیما ها زیاد است، این سالن ها یکی از بهترین گزینه ها هستند. معمولاً صندلی های راحتی و خدماتی مانند وای فای رایگان، دستگاه های غذا و نوشیدنی با قیمتی مناسب و کتاب هایی برای مطالعه رایگان در این سالن ها ارائه میشوند.
اگر چه وای فای رایگان در فرودگاه گزینه خوبی است اما محتاط باشید و مواردی را در صورت استفاده از اینترنت فرودگاه رعایت کنید. مثلاً در فرودگاه، از ارسال و تایپ اطلاعات شخصی خود خودداری کنید. مراقب باشید، احتمال هک شدن اکانت هایتان و سوءاستفاده از اطلاعات شخصی و مهم شما بسیار بالاست.
خوب به فرودگاه مقصد رسیدهاید، از هواپیما هم پیاده شدید. حالا کاری که باید انجام دهید، این است که چمدان خود را بگیرید. اما یک لحظه به این فکر کنید که در میان این صف طولانی و چمدان های مختلف، شما ماندید و 10 چمدان یک شکل. اصلاً انگار فقط چمدان های مشابه وجود دارد.
یک کار خیلی راحت؛ چمدان خود را علامت بزنید. کافی است از چند اتیکت و برچسب رنگی روی دسته استفاده کنید، خواهید دید که چقدر در زمان شما صرفه جویی میشود و راحت تر از قبل میتوانید چمدان خود را بیابید.
از سفر کردن نترسید. باور نمیکنید؟ مطلب سفر ترسناک نیست را بخوانید. به علاوه رعایت این نکات هرچند کوچک و به نظر ساده میتواند کلی حال سفرتان را روی فرم نگه دارد. پس لطفاً آداب فرودگاه را به خاطر بسپارید.
آن قدیم ندیم ها اینطور نبود «نو که اومد به بازار کهنه بشه دل آزار». از بس هرچه که جدید میآمد یک پایش میلنگید و دل مردم بهش گرم نمیشد؛ این شد که همه مادربزرگ ها در صندوق خانه ها یک کرور وسایل عتیقه داشتند که اگر به سراغشان میرفتی و دزدکی چشم مینداختی بهشان، تازه متوجه میشدی، ای دل غافل که چه چیزها بوده و تو از آنها بی خبر بودهای. خیلی های دیگر هم هست که ما هنوزم ازشان بیخبریم. بلکه هم اسمی از آنها هم نشنیده باشیم. آخر در تهران قدیم کلی موزه و عمارت و خانه هست که خیلی ها میروند و دورش میگردند و ما حتی نمیدانیم چرا دیدن دارند. یکی از آنها همین موزه مقدم خودمان. شاید بیست بار بیشتر از جلویش رد شدهایم اما نفهمیدیم؛ ندیدیمش.
چون نمیرسیم آن پایین های تهران قدیم سر بزنیم و ببینیم این خارجی ها وقتی به شهرمان میآیند از کجا کلی عکس برای آلبوم هایشان میبرند و اینجور دست پُر میروند؛ خوب است با صفحه گردشگری مجله دلتا به گرانترین خانه زمان خود، خانه مقدم سری بزنیم. القصه…
موزه مقدم همانجایی است که صاحبش دل به آنچه جدید میرسید نسپرد و هرچه اشیاء قدیمی دیدنی بود اینجا جمع کرد و بعد هم آن تبدیل به یک کلکسیونی تقدیمی کرد به دانشگاه تهران. امروز این خانه موزه چشم نواز تبدیل به یک جاذبه گردشگری شده که به دلیل دسترسی آسان به مترو میزبان بسیاری توریست ها و همشریان علاقه مند به هنر ایرانی است. جایی که تصویر خاکستری رنگ از دود و برو بیای تهران را میتوان به نمای خوش رنگ از تهرون و تهرونی ها تبدیل کرد. درست همانجا که با اینکه در و سردر و ورودی اش بسیار زیبا و چشم نواز است اما به قدری در کار و خرید و گرفتاری هایمان غرقیم که اگر گذرمان هم به خیابان امام خمینی بیفتد و از مقابلش بگذریم، حتی متوجه این جاذبه دیدنی سر به مهر نخوهیم شد.
در اواخر دوره قاجار، خانه ای مجلل و گران قیمت در خیابان امام خمینی امروزی بود که خاندان محمد تقی خان احتساب الملک، یکی از درباریان در انجا سکونت داشتند. بعدها خانه به پسرش دکتر محسن مقدم رسید. این خانه جایی برای زندگی او و همسر فرانسویاش، سلما شد. از انجا که دکتر مقدم استاد باستانشناسی دانشگاه تهران و کارمند کتابخانه و موزه ملی ایران بود، علاقه زیادی به آثار و اشیای ارزشمند داشت. همیشه می خواست گامی در راستای حفظ میراث فرهنگی و تاریخی ایران بردارد.
به خاطر علاقه ای که به فرهنگ و تاریخ سرزمین مادری خود داشت، با کمک همسرش که اهل کشور فرانسه بود و با مقدار سرمایه شخصی که داشت، اقدام به خرید و جمع آوری اشیای تاریخی و فرهنگی ایران از گوشه و کنار این کشور و حتی جهان کرد.
بعد از آن دکتر محسن مقدم این خانه ارزشمند که به قول پرفسور پوپ گرانترین و ارزشمندترین منزل در دهه های 30 و 40 بود، و مجموعه آثار ارزشمند،گرانبها و بی نظیرش را، وقف دانشگاه تهران کرد. که امروز با مسئولیت دانشگاه به موزه و کتابخانه مقدم تبدیل شده است.
در ضلع جنوبی ساختمان حیاط بیرونی قرار گرفته که از بخش های متفاوتی تشکیل شده است.
اینجا یک اتاق در کنا اتاق پذیرایی اصلی است که امروز در موزه مقدم به وی، فعالیتها و خدمات علمی و کاری ایشان اختصاص داده شده است. در بخش دیگر اتق هم آثار تزئینی چوبی ، وسایل آشپزخانه و صندوق خانه های قدیمی به نمایش گذاشته اند.
در موزه مقدم اینجا محلی برای نمایش بخشی از آثار تاریخی مثل مفرغینه ، مهرها، شیشه ها، سفالینه ها، اشیای فلزی و… است، اما در زمان استاد محلی برای پذیرایی از مهمانان بوده است.
این بخش در دوره مظفری و زیر زمین ساخته شده است. یعنی در زمان زندگی پدر استاد. اما دکتر مقدم دیواره های آن را با کاشی و قطعات ظروف سفالی برگرفته از آثار نفیس سدههای چهارم تا سیزدهم هجری قمری تزئین کرد اند.
دکتر مقدم به کمک یکی از شاگردانش (دکتر ابوالقاسمی) در دانشکده هنرهای زیبا و در سال 1345 ضلع غربی این ساختمان را به شکل قلعه های قرون وسطایی اروپا و به منظور نمایش بخشی از هنرهای مردمی ایران، ساخت اند. با قسمت های مختلفی چون اتاق کدخدا، حمام کوچک خانگی با کاشی کاری قاجاری با مضمون استحمام، اتاق تدخین ، اتاق صدف وزیر زمین با تزئینات صدف است.
استاد مقدم ایوان قاجار را درضلع شمالی ساختمان اربابی، بنا کرد. در این ایوان چند ستون و طاق دارد و کاشی هایی از دوران زندیه و قاجار داخل آن دیده میشود. حوضچه مرمری کوچکی متعلق به حمام فتحعلی شاه در وسط ایوان قرار دارد که آب از طریق یک جوی باریک به داخل استخری که در حاشیه شمالی حیاط بیرونی است، می ریزد.
میان حیاط اندرونی و بیرونی دیواری است که از چند عدد ستون مارپیچ و مشابه پایه ستون های کاخ چهل ستون اصفهان تشکیل شده است. پایه ستون های آن مربوط به خانه خواهر ناصرالدین شاه است که هنگام تخریب آن، استاد مقدم پایه ها را به اینجا انتقال داده و آنها را حفظ کرده اند.
دکتر مقدم آتلیه ای برای خود بنا کرد که امروز محل نگهداری کتاب های استاد و کتاب هایی در زمینه تاریخ و باستان شناسی و هنر است.
در ابتدای ساخت این بنا، حمام و انباری وجود داشت که امروز به عنوان گنجینه موزه از آن استفاده میشود.
دو رشته پلکان مارپیچ از حیاط به ایوان راه دارد. با کاشی های هفت رنگ صفوی و آینه کاری زندیه و قاجار. همچنین کاشی کاری های معرق و خشتی دوره قاجار و پهلوی اول. این ایوان هنوز به شکل اولیه خود می باشد.
جایی که امروز محل نمایش آثاری از دوران قاجار و پهلوی است . قبلاً هم اتاقی زیبا و دیدنی بوده که با آثار با ارزش دوران زندیه و قاجاریه تزئین شده است. در این اتاق شومینه ای مربوط به کاخ “فیروزه خانم” سوگلی ناصرالدین شاه به همراه طاقچه گچبری زندیه از اصفهان دیده می شود.
دکتر محسن مقدم و خانم سُلما کویومجیان همسر ایشان در این قسمت زندگی می کردند. امروز تعدای قلمدان، کارت های بازی، پاپیه ماشه و نقاشی هایی از دکتر مقدم به نمایش گذاشته شده است.
چطور برویم؟
نشانی : تهران، خیابان امام خمینی، بین خیابان شیخ هادی و خیابان ولیعصر، پلاک ۲۴۹
در اینکه جاذبههای دیدنی مسکو مختلف است هیچ شکی نیست. و بر هر گردشگری واجب که آنها را ببیند. اما سوال: فکرش را بکنید یک غول چراغ جادو روسی پیدا میکنید و به شما میگوید فقط بلد است برای 24 ساعت شما را به مسکو ببرد تا همه جایش را ببینید! چه غولِ بی فکری! مگه داریم؟! من اگر بودم بی درنگ میپذیرفتم! اما شما چه میکنید؟ من پیشنهاد میکنم قبل از هر تصمیمی این مطلب از صفحه گردشگری مان را بخوانید تا بدانید چطور از همه وقتتان استفاده کنید. مجله دلتا به شما خواهد گفت چگونه این کار را بکنید.
خوب رسیدیم. اینجا مسکو قلب تپنده روسیه است. خوش آمدید. اصلاً هم نگران نباشید! چون با برنامه ریزی پیشِ رو، شما میتوانید بسیاری از جاذبههای شهر و نقاط محبوب بومی را در همین ۲۴ ساعت تماشا کنید. همچنین اینکه اگر با همین فرمان جلو بروید قسمت اعظم مسیر را پیاده طی خواهید کرد. در این صورت هم خیلی نگران حمل و نقل عمومی و تاکسی نیستید، هم کلی عکس های دیدنی برای آلبوم خاطراتتان ثبت میکنید. خوب بزن بریم مسکو گردی!
فکر کنید غول چراغ جادویتان شما را صبح اول وقت در مسکو رها کرده است! خوب چه غمی دارید؟ بهتر. روز خود را با یک صبحانه عالی در کافه ای آغاز کنید که روح مدرن مسکو را منعکس کرده و با پنجرههای بزرگ و دلباز و غذاهای واقعاً خوشمزهاش، یکی از بهترین نقاط برای آغاز روز است. اینجا «کافه کانورسیشن» (Conversation Café) در «بولشوی نیکیتسکا» (Bolshaya Nikitskaya) است که سالادهای تازه با گیاهان فصل، تخممرغ و قهوههای عالی به شما ارائه میکند. متوسط قیمتی اینجا کمی گران است، اما برای این روز جادویی و استثنایی لازم نیست نگرانش باشید. لذتش را ببرید.
خوب بعد از صبحانهای که نوش جان کردید به سمت «دریاچه پاتریارشی» (Patriarshie) بروید. در کوچهها و گذرگاههای این منطقه جذاب و پر از کافههای عالی و مردم زیبا خود را غرق کنید. روی یکی از نیمکتها در کنار مردم محلی دمی بنشینید و قوهای دریاچه را تماشا کنید. به نظرم در تابستان یکی از تفریحهای لذتبخش همین است. اگر در ماههای زمستانی در مسکو بودید هم میتوانید اسکیتهایتان را بیاورید و روی دریاچه یخزده بازی کنید.
جالب است به شما بگویم شبها در منطقه پاتریارشی جشنی برپا بوده و مردم مشغول تفریح و شادی هستند. بسیاری از کلوبها و کافهها گران و لوکس هستند. پس بد نیست از همان چراغ جادو بخواهید با بهترین لباسهایتان شما را به اینجا بیاورد.
آها! یک جاذبه دیدنی رایگان! به سراغ «خانه ریابوشینسکی» (Ryabushinsky Mansion) که به «موزه گورکی» (Gorky’s Museum) هم شناخته میشود بروید. این خانه تاریخی، به سال ۱۹۰۶ تعلق داشته و نمونهای شگفت انگیز از معماری آرنوو به حساب میآید. و از همه بهتر همان رایگان بودن آن است. زمانی که وارد موزه شدید از شما میخواهند که کفشهایتان را داخل کیسهای بگذارید و دفترشان را با نام و کشورتان امضا کنید. بعد از این شما میتوانید آزادانه در دو طبقه اینجا گردش کنید و از دیدن لوسترهایی شبیه به لاکپشت، پلکان مارپیچ و حتی یک نیایشگاه مخفی لذت ببرید. برای گردش در این موزه توجه داشته باشید که در روزهای دوشنبه، سه شنبه و آخرین پنجشنبه هر ماه تعطیل است.
خوب ظهر آمد و دوباره وقت آن رسیده که به خوشمزه گردی برسید. فکر کنم امتحان کردن غذاهای گرجی پیشنهاد بدی نباشد. از عمارت ریابوشینسکی ۱۰ دقیقهای را در امتداد «بلوار توِرسکوی» (Tverskoy) پیاده بروید. اگر تابستان باشد از تماشای فضای سبز خیابان و اگر زمستان باشد از چراغانیهای کریسمس لذت خواهید برد. تا میتوانید عکس بگیرید. خوب به رستوران گرجی محبوب یعنی «خاچاپوری» (Khachapuri) رسیدید. در اینجا غذاهای خوشمزه و لذیذی از این کشور را با رویکردی جدید به مشتریان ارائه میکنند. در خاچاپوری مسکو فرشهای سنتی روی دیوار یا ظروف سفالی را نمیبینید. غذاهای این رستوران برای کسانی که به گوشت علاقه دارند مناسب است. میتوانید این غذاها را با سوپهای غلیظ و عالی همراه کنید. مطمئنم طعمش را فراموش نمیکنید.
اگر جای شما بودم و به وقت جادو در مسکو، بعد از ظهر را با پرسه زدن در حوالی مرکز شهر با جاذبههایی چون میدان سرخ سپری میکردم. اینجا یکی از افسانهایترین نقاط شهر به شمار میرود. با تاریخ، زیبایی و عظمتش بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهد وَ چندین مکان دیدنی مشهور را در خود جای داده است. این میدان با یکی از دیوارهای کرملین، کلیسای جامع سنت باسیل، مقبره لنین و «موزه دولتی تاریخ» و دیپارتمنت استور «گوم» (GUM) احاطه شده است. تماشای اینجا در تابستان و زمستان یا شب و روز به یک اندازه دلانگیز خواهد بود. در ماههای سرد پیست پاتیناژ و بازار کریسمس در این حوالی برپا میشود. پس خیلی فرق هم نمیکند که چه فصلی در مسکو رها شدهاید.
بزرگترین اسباببازی فروشی اروپا، یعنی «دنیای بچه ها» (Children’s World) در «خیابان نیکولسکایا» (Nikolskaya) است. اگر هنوز هم انرژی داشتید بروید و سری به آنجا بزنید. این فروشگاه بزرگ با فضای زیبا، پر نور، ساعتی عظیم و تصاویر شخصیتهای کارتنی برای کودکان بسیار جذاب است. از بالای بام این ساختمان، مناظری زیبا از مرکز شهر مسکو را تماشا کنید. در نزدیکی ورودی بام هم «موزه اسباب بازیهای شوروی» وجود دارد که برای مقایسه بازیهای کودکان روسی گذشته و امروز جای جالبی است. خوب دیگر باید گرسنه باشید.
بله! قبل از اینکه غول چراغ سراغتان بیاید بهتر است به «اودسا ماما» (Odessa Mama) بروید، برای شام. فکر کنم ترکیبی از غذاهای روسی-اوکراینی بد نباشد. مالکان این رستوران فضایی راحت و خودمانی ترتیب دادهاند و در منو میتوانید غذاهایی عالی برگرفته از شهر ساحلی اودسا را ببینید. ترکیب آنها از غذای دریایی و غذاهای خانگی اینجا را تبدیل به گزینهای عالی برای صرف شام کرده است. اینجا معمولاً خیلی شلوغ و پر سر و صدا میشود و شما را برای شبی پرشور آماده میکند. خوب دیگر وقت بازگشتن است. امیدوارم بارها و بارها این سفرهای جادویی را تجربه کنید و لذتش را ببرید. شاد باشید.