باستانشناسان موفق به کشف هزاران سنگ نگاره 12 هزار ساله در جنگلهای آمازون شدهاند. این نقاشیهای سنگی مربوط به عصر یخبندان هستند و عمدتا جانوران منقرضشده را به تصویر کشیدهاند.
باستانشناسان از کشف مجموعهای سنگنگاره یا نقاشیسنگی در محوطهای به طول حدود ۱۳ کیلومتر در جنگلهای حارّهای آمازون خبر میدهند. قدمت این سنگنگارهها به عصر یخبندان باز میگردد و در آن نقوشی از حیوانات عظیمالجثهی منقرضشدهای به چشم میخورد. باستانشناسان دانشگاه اِکستر انگلستان در بیانیهای اعلام کردند که سنگنگارهها احتمالا بین ۱۱،۸۰۰ تا ۱۲،۶۰۰ سال قبل کشیده شدهاند. نگارههای کشفشده در سه پناهگاه سنگی مختلف نقاشی شدهاند که بزرگترین آنان «سِرو آتسول» نام دارد که در زبان اسپانیولی به معنای «تپهی آبی» است. سِرو آتسول ۱۲ تابلوی سنگی و هزاران سنگنگارهی جداگانه را در خود دارد. در ادامه این مطلب از مجله دلتا درباره این سنگ نگاره ۱۲ هزار ساله میخوانید.
سنگ نگاره ۱۲ هزار ساله کشفشده در منطقه سِرانیا لا لیندوسا در شمالغربی جنگلهای آمازون و در ایالت گوآویاری کشور کلمبیا قرار دارند. سنگنگارهها حاکی از آن هستند که نخستین انسانهایی که ساکن منطقه شدند، احتمالا برای مدتی با حیوانات غولپیکر عصر یخبندان همزیستی داشتهاند. در سنگنگارههای کشفشده نقوشی از حیوانات بزرگجثهای مانند تنبلهای زمینی غولپیکر، ماستودون، شتر، اسب و تَکسُمسانی با خرطوم به چشم میخورد.
سایر نقوش نیز شمایلی از انسان، اشکال هندسی، صحنههای شکار به همراه درختان و بوتهها و همچنین حیواناتی مانند گوزن، تاپیر (جانوری خوکمانند با پوزهای کوچک)، تمساح، خفاش، میمون، لاکپشت، مار و خوک را به تصویر کشیدهاند. این نقوش قرمز با استفاده از رنگهای حاصل از گِل اُخرا کشیده شدهاند تا یکی از بزرگترین مجموعه سنگنگارههای آمریکای جنوبی را تشکیل دهند. در دورانی که سنگنگارهها نقاشی میشدند، آمازون در حال سپری کردن یک دورهی گذار بود و با بالا رفتن دمای هوا این منطقه، در حال تغییر از ناحیهای با آبوهوای خشک بیابانی و گرمدشتی و جنگلهای گرمسیری به جنگلهای حارّهای بود. بسیاری از حیوانات عظیمالجثهی آمریکای جنوبی در پایان آخرین عصر یخبندان احتمالا به دلایلی همچون تغییر چشمگیر آبوهوا و همینطور شکار بیرویه توسط انسانها منقرض شدند.
به گفته باستانشناسان، هنرمندان عصر یخبندان از آتش برای لایهبرداری و مسطح کردن سنگها استفاده میکردند. درحالیکه نقاشیها در فضای باز و در معرض عناصر مختلفی قرار دارند، ولی طاقهای صخرهای نقش حفاظ را برای این نقوش داشته و بدین جهت، این سنگنگارهها نسبت به سایر نمونههای هنر سنگی کشف شده در آمازون سالمتر باقیماندهاند.
همچنین برخی از نقوش کشفشده در چنان ارتفاعات بلندی نقاشی شدهاند که تصور میشود نردبانهای خاصی برای کشیدنشان به کار گرفته شده باشد. نقوش و همچنین یافتههایی که در پناهگاههای سنگی پیدا شده سرنخهایی از رژیم غذایی این گروههای شکارچی گردآور به دست داده است. خالقان این نقوش سنگی شگفتانگیز از خرما و میوه میخوردهاند و در رود مجاور به صید ماهی پیرانیا و تمساح میپرداختند. حفاریهای انجام گرفته در پناهگاههای سنگی به خوبی نشان میدهد که در این اردوگاهها برخی از اولین انسانهای ساکن آمازون زندگی میکردند. همچنین بقایای گیاهی و استخوانی باقیمانده در این محوطه باستانی حاکی از آن است که این انسانهای عصر یخبندان مار، قورباغه، آرمادیلو و جوندگانی از جمله پاکا و برگچهخوار را نیز میخوردهاند.
به گفته باستانشناسان، اگرچه در مرکز کشور برزیل نیز سنگنگارههایی از حیوانات عصر یخبندان وجود دارد، ولی نقوش سنگی که اخیرا کشف شدند به مراتب دارای دقت بالاتری هستند و بهصورت واضحتری جانورانی که منقرض شدند را به تصویر کشیدهاند.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه بیشتر مطلب «رصدخانه مشهور آرسیبو پس از ۵۷ سال تخریب شد» را بخوانید.
گشت و گذار مجازی در آرامگاه پنج هزار ساله مصری
ایلان ماسک دومین فرد ثروتمند جهان شد
کشف دهانه سه گانه جدید در مریخ
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید
پژوهشگران با تحلیل سیستماتیک کالبدشکافی ۳۳ قربانی ویروس کرونا به اثر کمی از مواد ویروسی در مغز انسان دست پیدا کردهاند که به نظر میرسد از طریق بینی به مغز رسیدهاند.
یافته محققان بسیار ترسناک است و این احتمال را مطرح میکند که ویروس کرونا میتواند از طریق بینی به سیستم عصبی انسان راه پیدا کند. در حالی که نتایج بدست آمده مقدماتی هستند، اما همچنان نگرانیهای زیادی ایجاد میکنند. در ادامه این مطلب از مجله دلتا درباره حمله ویروس کرونا به مغز میخوانید.
بخش فوقانی حفره بینی انسان که با نام «نازوفارنکس» شناخته میشود، یکی از اولین محلها برای قرارگیری کووید-۱۹ و تکثیر آن است و میتواند یکی از نقاط ضعف در دفاع از مغز ما نیز باشد. مغز انسان به وسیله «سلولهای نیمهتراوا» از خونرسانی سایر بخشها جدا شده که از آن با نام «سد خونی مغز» هم یاد میشود. این سلولها اکثر مواقع از مغز ما در برابر عوامل بیماریزا و همچنین سموم محافظت میکند.
تعدادی از ویروسها شامل تعدادی از ویروسهای کرونا میتوانند از این سد عبور کنند که ظاهرا کووید-۱۹ یکی از آنها محسوب میشود. در حقیقت برخی از دانشمندان باور دارند که این موضوع باعث ایجاد علائم عصبی مرتبط با کرونا مانند از دست دادن حس بویایی و چشایی، سردرد، سرگیجه و خستگی میشود.
اخیرا برخی پژوهشها موفق به کشف اثر کمی از RNA ویروس در مغز و مایع نخاعی برخی بیماران مبتلا به کووید-۱۹ شدهاند، با این حال دلیل مشخصی برای رسیدن ویروس به این بخشها وجود ندارد. تعدادی از تحقیقات اولیه نشان میدهند که پروتئینهای موجود روی سطح کووید-۱۹ باعث التهاب در سلولهای لایه درونرگی سد خونی مغز میشوند که امکان عبور ویروس از آن را فراهم میکند.
حالا پژوهشی جدید که در ژورنال «Nature Neurosicence» به چاپ رسیده، راه دیگری را نشان میدهد. محققان نه تنها موفق به کشف ذرات سالم ویروس درون سلولهای لایه درونرگی نازوفارنکس شدهاند، بلکه RNA ویروس را در قسمت فوقانی بینی یا «غشاء مخاطی» و چندین ناحیه در مغز پیدا کردهاند.
مواد ژنتیکی باقیمانده در این بخشها بسیار کم بودهاند که البته دلیل آن میتواند انجام کالبدشکافی یک ماه پس از مرگ باشد. در حالی که شاید مشاهده مسیر حرکت ویروس به داخل هریک از سلولهای مغزی غیرممکن باشد، پژوهشگران شاخک پروتئینی کرونا را در برخی از سلولهای عصبی هم پیدا کردهاند.
در صورتی که سلولهای عصبی بینی باعث حمله ویروس کرونا به مغز انسان شده باشند، احتمالا یکی از راهها برای حمله به مغز انسان محسوب میشود. دلیل چنین موضوعی وجود اثر RNA ویروس در بخشهای از مغز است که ارتباط مستقیمی با «مخاط بویایی» ندارند، بنابراین ویروس از مسیرهای دیگری هم به مغز ما میرسد.
پیشنهاد مطالعه: برای مطالعه بیشتر مطلب «نابودی کرونا در ۳۰ ثانیه از روی سطوح با پلاسمای سرد» را بخوانید.
اسپری بینی که از ابتلا به ویروس کرونا جلوگیری میکند
کشف ژن پنهان درون ژن دیگر در ویروس کرونا
از هر پنج بیمار کووید ۱۹، یک نفر دچار مشکلات روانی میشود
هشدار محققان درباره دقیق نبودن تست سریع کرونا
تشخیص زودتر ایدز با نانوذرات الماس کوانتومی
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید
تحقیقات جدید نشان میدهند که محبوبیت حیوانات خانگی همچون سگها، گربهها و خوکهای مینیاتوری، مورد تازهای نیست.
اغلب تصور میشود که حیوانات خانگی از تأثیرات فرهنگ دنیای غرب هستند؛ اما به نظر میرسد نگهداری از حیوانات ریشه در جوامع گذشته داشته باشد.حدود نیمی از خانوادهها در انگلستان یک نوع حیوان خانگی دارند؛ تقریبا ۱۰ میلیون خانواده انگلیسی دارای سگ هستند و نیمی دیگر در خانه گربه نگه میدارند. حیوانات خانگی هزینه و زمان میبرند؛ اما بحران مالی سال ۲۰۰۸، تقریبا هیچ تأثیری بر هزینههای حیوانات خانگی نداشت و این موضوع نشان میدهد که نگهداری حیوانات خانگی یک سرگرمی لوکس و هزینهی اضافه محسوب نمیشود و این حیوانات به بخش جداییناپذیری از خانواده تبدیل شدهاند.
با این حال برخی افراد شدیدا به حیوانات خانگی علاقمندند و بسیاری هم علاقه چندانی به آنها ندارند. به نظر میرسد تمایل ما انسانها برای همزیستی با حیوانات به دهها هزار سال پیش بازمیگردد و نقش مهمی در تکامل ما ایفا کرده است. در ادامه این مطلب از مجله دلتا درباره پاسخ ژنتیک برای این سؤال میخوانید که: چرا برخی به حیوانات علاقه دارند و برخی خیر؟
در سالهای اخیر، توجه زیادی به مزایای سلامتی نگهداری از سگ (یا احتمالا گربه) شده است که میتواند سلامت صاحب خود را به روشهای مختلفی از جمله کاهش خطر بیماریهای قلبی، مقابله با تنهایی و کاهش افسردگی و علائم افسردگی و زوال عقل در پی داشته باشد.
اما در این مورد، دو مسئله وجود دارد. ابتدا، اینکه تحقیقات مشابهی نشان میدهند که حیوانات خانگی هیچ تأثیری یا حداقل هیچ تأثیر منفی روی سلامتی فرد ندارند. دوم اینکه صاحبان حیوانات خانگی، نسبت به افرادی که از حیوانات نگهداری نمیکنند، عمر طولانیتری ندارند. اما با این وجود و حتی اگر این ادعاها درست باشند، بازهم این مزایای سلامتی تنها در مورد شهروندان امروزی میتواند صدق کند؛ نه در مورد اجداد شکارچی کوچنشین ما. بنابراین نمیتوان این را دلیل نگهداری انسانها از حیوانات تلقی کرد.
تمایل به نگهداری از حیوانات در خانههای ما بهحدی گسترده شده است که میتوان به آن بهعنوان یک ویژگی عمومی ماهیت انسانی توجه کرد. اما در همهی جوامع، نگهداری از حیوانات مرسوم نبوده است. حتی در جوامع غربی هم افراد زیادی هستند که حس خاصی به حیوانات (خانگی و حیوانات اهلی) ندارند.
عادت نگهداری از حیوانات اغلب در خانوادهها اتفاق میافتد؛ در واقع این فرزندان هستند که به تقلید از والدینشان از حیوانات نگهداری میکنند. اما تحقیقات جدید نشان میدهند که در این مورد یک ژن مرتبط به حیواندوستی وجود دارد. اما با این وجود، برخی افراد علاقهی کمتری به حیوانات دارند. بنابراین ژنهای مرتبط به حیوانات میتواند منحصر به انسانها باشد؛ اما این ژنها عمومی نیستند. در واقع گفته میشود که در گذشته برخی جوامع و افراد دارای چنین رابطهی غریزی با حیوانات بودهاند.
ژنهای بسیار مشابهی برخی انسانها را به نگهداری اولین سگها و گربهها واداشته است. این ژن، احتمالا در بین کشاورزان اولیه گسترش یافته است؛ گروههایی که حس همدلی با حیوانات داشتند و رفتارهای حیوانی را بهخوبی درک میکردند چرا که نمیتوانستند تنها به شکار حیوانات برای تغذیه خود متکی باشند. اما چرا همه انسانها چنین احساسی ندارند؟
پیشنهاد مطالعه: برای مطالعه بیشتر مطلب «ماهی لانگ فیش بدون آب زنده میمانند» را بخوانید.
ساخت خنک کننده بینیاز از برق با الهام از کوهان شتر
طوطی دراکولا پرندهای زیبا و وحشتناک
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید
محققان میگویند میو کردن گربهها یک نوع روش برقراری ارتباط است و هر نوع صدایی که تولید میکنند، معنی خاصی میدهد.
ممکن است هر روز گربه شما وارد دفترتان شود، با عصبانیت به شما نگاه کند و یک «میووووی» ناامیدانه بر زبان آورد؛ امکان دارد شما به گربه بیمحلی کنید؛ اما درخواست آن روشن است؛ گربه میگوید: «شما هنوز به من غذا ندادهاید!» گربههای خانگی در شیوهی استفاده از صدای خود برای برقراری ارتباط با انسانها بینظیر هستند؛ ولی آنها بهندرت برای یکدیگر میو میکنند. سؤال اینجا است که چه چیزی باعث میشود گربه ارتباط بیشتری با انسان و صاحبش برقرار کند؟ در ادامه این مطلب از مجله دلتا درباره اینکه چرا گربه ها میو می کنند می خوانید.
بر اساس مقالهای که در لایو ساینس منتشر شده است، کارشناسان عقیده دارند پاسخ این سؤال به اهلیسازی گربهها ارتباط دارد. جان بردشاو و شارلوت کامرون-بومونت در کتاب «گربه خانگی، زیستشناسی رفتار آنها» مینویسند ۱۰ هزار سال قبل از اینکه گربهها با انسانها زندگی کنند و اهلی شوند، تنها بودند و ازآنجاکه اجداد گربهها بهندرت با دیگر اعضا و گونههای خود ارتباط داشتند، نیازی به استفاده از صدای خود برای برقراری ارتباط نداشتند. در عوض گربههای وحشی ازطریق حس بویایی یا مالیدن خود به اشیائی مانند درخت، با سایر گربهها در ارتباط بودند؛ به این ترتیب گربهها برای ارسال پیام خود مجبور به روبهرو شدن با سایر گربهسانان نبودند.
به گفته جان رایت، روانشناس دانشگاه مرسر جورجیا که در مورد رفتار حیوانات مطالعه میکند، هنوز هم تا حد زیادی نحوهی ارتباط گربهها با یکدیگر اینگونه است. او به مجلهی لایوساینس میگوید چرا باید از صدا استفاده کرد، درحالیکه استفاده از سایر حواس بسیار کارآمدتر است؟
اما انسانها تقریبا به اندازهی گربهسانان حس بویایی خوبی ندارد. بنابراین گربهها به روشی با انسانها ارتباط برقرار میکنند که بتوانند منظور خود را برسانند: با میو کردن! بسیاری از گربهها حتی برای بیان نیازها و احساسات مختلف و پاسخهای متفاوت، رپرتوار یا فهرستی از میو ایجاد میکنند. بهعنوان مثال، ممکن است گربهها در سلام و احوالپرسی سهلانگاری کنند؛ اما هنگام درخواست دوستانه برای بیرون رفتن یا غذا خواستن با صدای بلند میو کنند.
میو کردن برای انسان تا حدی یک رفتار آموزشی است؛ چرا که همهی بچه گربهها اگر بخواهند هنگام آسیبدیدگی، سرماخوردگی یا اتفاقی دیگر توجه مادرشان را جلب کنند، روی مادر خود مینشینند و خود را به او میچسپانند. گربههای خانگی این رفتار را در بزرگسالی نشان میدهند؛ اما گربههای وحشی (گربههای اهلی بدون صاحب) در سن بیشتری این کار را انجام میدهند.
مطالعه که در ژورنال Behavioral Processes منتشر شد، نشان میدهد گربههای وحشی نسبت به گربههای اهلی دارای صاحب، بسیار غرغروتر هستند و صدایشان خش دارد. وقتی گربه ها میو می کنند تفاوتی نمیکند در مقابل چه کسی یا چیزی باشد؛ انسان، عروسک یا سگ. گربههای خانگی خیلی بیشتر و تنها برای انسان میو میکنند و این نشان میدهد که آنها میو کردن را بهعنوان یک زبان خاص برای صاحبانشان توسعه میدهند. به عبارت دیگر، گربه شما به شما میو میکند؛ زیرا متوجه شده است که انجام این کار توجه شما را جلب میکند. بهخصوص در اوایل شروع ارتباط.
اگر کنجکاو باشید که گربه شما چه حرفی برای گفتن دارد، ممکن است برای ارتباط ترغیب شود. اگر انسانها با کلمات و توجه به جیرجیر و میو کردن گربههایشان واکنش نشان دهند، میتوانند گفت و شنود ایجاد کنند؛ تقریباْ مانند یک مکالمه.
پیشنهاد مطالعه: برای مطالعه بیشتر مطلب «حیوانات هم گریه می کنند» را بخوانید.
طوطی دراکولا پرندهای زیبا و وحشتناک
ماهی لانگ فیش بدون آب زنده میمانند
چرا بعضی از گیاهان گوشت خوار شدند؟
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید
اوایل آذرماه کارکنان اداره حیات وحش «یوتا» خبر از کشف سازه فلزی عجیبی دادند که شبیه مونولیت ادیسه فضایی بود. چند روز بعد این سازه مرموز ناپدید شد. به فاصله کوتاهی مونولیت فلزی دیگری در رومانی کشف شد. اکنون همزمان با پیدا شدن سر و کله مونولیت سوم در کالیفرنیا مونولیت رومانی هم غیب شده است.
مونولیت سوم در کالیفرنیا کشف شده و شباهت بسیار زیادی به مونولیتهای یوتا و رومانی دارد و فلزی یکپارچه و سه وجهی است. تنها تفاوت مونولیت کالیفرنیا با شی اسرارآمیز یوتا در این است که سازه ۹۰ کیلوگرمی صحرای یوتا محکم به زمین متصل بود، اما مونولیت سوم که در قسمت بالای تپههای «آتاسکادرو» کالیفرنیا پیدا شده، با چنان استحکامی به زمین متصل نیست و با فشار میتواند از محل اسقرار خود حرکت داده شود. در ادامه این مطلب از مجله دلتا درباره این سازه عجیب بخوانید.
هنوز مشخص نیست مونولیتهای فلزی چگونه و در چه زمانی به صحرای یوتا، رومانی و اکنون کالیفرنیا آمدهاند. سازه فلزی رومانی چهار روز بعد از کشف، ناپدید شده است. همین اتفاق برای سازه فلزی یوتا هم رخ داد و به فاصله کوتاهی ناپدید شد. باید ببینیم آیا مونولیت سوم در کالیفرنیا نیز به سرنوشت دو مونولیت قبلی دچار میشود یا خیر.
بررسیهای انجام شده روی دادههای گوگل ارث نشان میدهد که مونولیت یوتا در مردادماه ۹۴ و آبان ماه ۹۵ در آن منطقه وجود داشته است. تصاویر ماهوارهای در مورد وضعیت سازههای فلزی اسرارآمیز رومانی و کالیفرنیا در دسترس نیستند.
رویترز در توییتر با انتشار توییتی اعلام کرد که ۴ روز بعد از کشف مونولیت رومانی، این سازه فلزی ناپدید شده است. شاهدان عینی در محل داستان عجیبی از ناپدید شدن این شی اسرارآمیز مطرح میکنند. آنها ادعا میکنند که هنگام شب، نور درخشانی در آسمان و بر فراز تپهها دیده شد.
دیدن شدن این نور و مفقود شدن سازه فلزی در همان شب اتفاق عجیبی است؛ اما هنوز نمیتوان با قطعیت درمورد علت ناپدید شدن این سازه فلزی صحبت کرد.
برخی معتقد هستند که مونولیت اسرار آمیز یوتا توسط موجودات فضایی به صحرای یوتا آورده شده است؛ اما برخی دیگر آن را به آثار هنری مجسمه ساز معروفی به نام «جان مک کراکن» که در سال ۲۰۱۱ درگذشت، نسبت میدهند.
پیشنهاد مطالعه: برای مطالعه بیشتر مطلب «ستون اسرارآمیز صحرای یوتا ناپدید شد» را بخوانید.
ستون اسرارآمیز صحرای یوتا ناپدید شد
مواد غذایی مفید برای تغذیه بیماران کلیوی
۷ نکته و حقیقت جالب در مورد سیاره مریخ
مصرف فلفل تند عمر انسان را طولانیتر میکند
با مجله دانستنی دلتا همراه باشید