افراد خبره در زمینه شگفتیهای علم پزشکی، احتمالا داستانهای بسیاری درباره موزه افسانهای موتر در فیلادلفیا شنیدهاند. این سرزمین عجایب معروف، با شگفتیهایی از جسم و کالبد انسان، نمونههای پاتولوژیک حاصل از کنجکاویهای انسانی و ابزارهای پزشکی مفید، پر شده است. با مجله دلتا همراه باشید تا با عجیب ترین نمونه ها آشنا شوید.
پیشینه و ریشههای این موزه، در واقع، به یکی از انسانترین، مورد احترامترین و با استعدادترین جراحان تاریخ تقدیم شده است.
میتوان گفت مجموعه دکتر توماس موتر، مکانی سرگرم کننده از مریضیهای عجیب را گرد هم آورده که در حال حاضر، بیش از ۲۰۰۰۰ نمونه از ناهنجاریهای پزشکی را در خود جای داده است.
کارکنان یک دانشکده پزشکی بی نام و نشان، این شیشه را در یک گنجه پیدا کردند. شیشه، حاوی یک نمونه مطالعاتی از دوقلوهای به هم چسبیدهای است که در قرن نوزدهم، مرده به دنیا آمدند.
این دستها، که به مجموعه مربوط به قرن نوزدهم دکتر توماس دنت موتر تعلق دارد، اثرات بیماری به نام نقرس را نشان میدهد؛ بیماریی که خود دکتر موتر هم در سالهای آخر زندگی، از آن رنج میبرد.
بخشهایی از مغز انیشتین، که کار محققان سراسر دنیا با آن تمام شده بود. اما دههها پس از دور ریختن همهی تکههای مورد آزمایش آن، در سال ۱۹۵۵، یک متخصص آسیب شناسی به نام توماس هاروی، بخش مربوط به خودش را در دو شیشه جداگانه، در یک جعبه چوبی نگه داشت.
بانو صابونی، نامی است که به این زن مومیایی شده تعلق گرفته؛ کسی که جسدش در سال ۱۸۷۵ نبش قبر شد و به این خاطر جالب توجه است که یک ماده چرب به نام adipocere ، بقایای او را پوشانده بود و در واقع، او را به صابون تبدیل کرده بود که خود این عجیب ترین نمونه ها است که در موزه نگهداری میشود.
در خلال جنگ های داخلی، اندامهای قطع شده یا جسد بسیاری از سربازان دفن شد، اما جراحان توانستند به منظور انجام تحقیقات و مطالعات پزشکی به بعضی از آنها دست پیدا کنند: در اینجا بخشی از یک لگن و یک دست راست را مشاهده میکنید، که در اصل برای موزه پزشکی ارتش در واشینگتن، آماده شده بود.
پیشنهاد مطالعه: مطلب درمان سردرد با سوراخ کردن جمجمه! را بخوانید.
در ۱۲ فوریه ۱۹۹۹، خبر دستگیری قاتل آدمخوار دیوانهای در ونزوئلا مانند یک بمب ترکید. مطبوعات، به سرعت این مرد دیوانه را به عنوان اولین قاتل سریالی کشور ونزوئلا معرفی کردند. «دورانگل وارگاس گومز»، از یک آدم بیکار و تنبل تبدیل به یک هیولا شد که تا به امروز به عنوان تنها آدمخوار ونزوئلا شناخته میشود. با مجله دلتا همراه باشید.
او در یک خانواده کشاورز به دنیا آمد اما به دلیل فقر خانواده مجبور شد مدرسه را بعد از اتمام دوران ابتدایی ترک کند و از آن زمان به بعد بود که شروع به انجام سرقتهای کوچک از مزارع اطراف محل زندگیشان کرد و چندین بار به خاطر دزدیدن مرغ، گاو و چیزهای دیگر دستگیر شد و به زندان افتاد.
در سال ۱۹۹۵ جسد دو مرد پیدا شد که قاتل دست و پای این اجساد را کنده بود و ناپدید شده بودند، دوست صمیمی یکی از قربانیان شهادت داد که دوستش را آخرین بار با مردی دیده است.
در نهایت کارآگاه «گوئرروآنتونیو لوپز» بعد از شناسایی چهره مرد توسط دوست مقتول، مظنون اصلی این ماجرا را بازداشت کرد. مجرم کسی نبود جز دورانگل که بعد از دستگیری اعتراف کرد با دست و پاهای ناپدیدشده مقتولان برای خودش غذایی درست کرده و آن را خورده است.
روانشناسان تشخیص دادند دورانگل به اختلالات روانی مبتلاست و به همین دلیل بعد از دستگیری، او در تیمارستان بستری شد.
بعد از گذشت دو سال از بستری شدن دورانگل در تیمارستان، او دوباره مورد ارزیابی روانی قرار گرفت و روانشناسان تایید کردند که او مشکلی ندارد و سلامتی روانیاش را به دست آورده و دیگر تهدیدی برای جامعه محسوب نمیشود، اما واقعیت چیز دیگری بود، به هر حال دورانگل در سال ۱۹۹۷ از تیمارستان روانی بیرون آمد و آزادانه وارد جامعه شد.
اولین کاری که این قاتل روانی بعد از آزادشدن انجام داد این بود که به سراغ کسی که او را دو سال پیش شناسایی و دستگیر کرده بود رفت و به فجیعترین شکل این کارآگاه زیرک را کشت و او را خورد.
دورانگل سپس به شهری دیگر نقل مکان کرد و در آن جا مثل یک ولگرد زندگی تازهای را شروع کرده و جنایات جدیدی را آغاز کرد.
به گفته پلیس، دورانگل کلبهای کوچک در یک مزرعه اجاره کرده بود که از آنجا تنها برای مخفی کردن اجساد قربانیانش استفاده میکرد و خودش بیشتر ترجیح میداد که درون تونل تاریک و باریکی که در زیر پل درست کرده بود زندگی کند.
او طعمه را از قبل شناسایی میکرد و زیر نظر میگرفت تا از سلامتی جسمی آنها مطمئن شود. سپس در یک فرصت مناسب به وسیله یک لوله آلومینیومی باریک و توخالی، تیرهای کوچکی که آغشته به مواد بیهوش کننده بودند را با فوت کردن درون لوله فلزی به سمت قربانیان خود پرتاب میکرد تا آنها را بیهوش کند سپس آنها را تکه تکه کرده و درون دیگ بزرگی میانداخت و همراه با گیاهان عجیب و غریب غذایی تهیه میکرد و استخوانها و همچنین لوازم قربانیان را درون کلبهاش نگهداری میکرد.
دورانگل هیچ پولی برای خرید یخچال نداشت تا بتواند گوشت قربانیان خود را در آن ذخیره کند بنابراین هر هفته فقط دو نفر را میکشت تا از گوشت آنها غذا تهیه کند.
البته خود دورانگل نیز عقیده داشت که گوشت تازه بسیار مفیدتر و سالمتر از گوشت یخ زده است پس چرا باید حالا که میتوانست گوشت تازه بخورد پولی بابت خرید یخچال برای فریزکردن گوشت قربانیانش خرج کند.
این قاتل آدمخوار اکنون در بخش انفرادی یک زندان تحت درمان است.
پیشنهاد مطالعه: مطلب مرگ در این فستیوال حتمی است! را مطالعه کنید.
برنامههای هک و جاسوسی میتواند بسیار خطرناک باشد. دانستن علائم هک شدن یا نصب برنامههای جاسوسی در تلفن شما میتواند بسیار مفید باشد. تلفنها و رایانههای ما دو وسیله ارتباطی اصلی هستند که هر روز از آنها استفاده میکنیم؛ بنابراین اگر هک تلفن همراه برای شما اتفاق بیفتد، دسترسی به اطلاعاتی مانند آدرسهای ایمیل و شماره تلفنها (از لیست مخاطبین شما)، تصاویر، فیلمها، اسناد و پیامهای متنی میتواند خطرات زیادی را ایجاد کند. اما نصب جاسوس افزار یا برنامههای هک چه علائمی دارد؟ برای پاسخ به این سوال با مجله دلتا همراه باشید.
یکی از معایب پیشرفت تکنولوژی ساخته شدن بدافزارهای جاسوسی است. یکی از علائم بارز هک تلفن همراه شما این است که باتری گوشی شما بسیار سریعتر از حد لزوم تخلیه میشود. درواقع با توجه به این که جاسوس افزار تلفنی همیشه فعال است، بنابراین از انرژی زیادی استفاده میکند و باتری شما در این فرآیند تخلیه میشود.
در کنار سرعت بالای خالی شدن شارژ تلفن همراه شما، گاهی تلفن شما بیش از حد داغ میشود که این موضوع احتمالی مصرف سریعتر دادههای اینترنت از حد معمول است.
شاید پیامی برای حضور در یک مهمانی ناشناس دریافت کنید، شاید یک لینک از شما تقاضای پول میکند، شاید افرادی ناشناس تقاضای اطلاعات شخصی شما را دارند و بسیاری از موارد مشابه که میتوانند خطرناک باشند.
درست است که این روزها در بسیاری از کافهها و مراکز عمومی ایستگاههای شارژ وجود دارد، اما گاهی هکرها با کمک درگاههای USB اطلاعات کاربران را سرقت میکنند. بنابراین باید بسیار مراقب باشید که در اماکن ناشناس و با USB دیگران گوشی خود را شارژ نکنید.
ممکن است شما تماسها و متنهایی دریافت کنید که ناشناس هستند و از آن خطرناکتر، ممکن است شمارههایی به دفترچه تلفن شما اضافه شوند که نمیشناسید، این موضوع میتواند نشانهای بسیار خطرناک باشد. شاید یک بدافزار جاسوسی روی گوشی شما نصب شده باشد که میتواند شما را در معرض خطر قرار دهد.
پیشنهاد مطالعه: مطلب درمان سردرد با سوراخ کردن جمجمه! را بخوانید.
غذای مضر سلامتی که همه ما روزانه خوسته و ناخواسته از آنها استفاده میکنیم با مجله دلتا همراه باشید تا با غذای مضر آشنا شوید که خوردن آن ۳۶ دقیقه از طول عمر انسان را کم میکند.
نتایج نشان داد جایگزینی ۱۰ درصد از کالری دریافتی روزانه از گوشت گاو و گوشتهای فرآوری شده با ترکیبی از میوهها، سبزیجات، آجیل، حبوبات و غذاهای دریایی میتواند میزان کربن رژیم غذایی را تا یک سوم کاهش دهد و به افراد این امکان را میدهد تا ۴۸ دقیقه در روز به عمرشان بیفزایند.
سرپرست تیم تحقیق، در این باره میگوید: «بهطورکلی، توصیههای غذایی فاقد جهت خاص و قابل اجرا برای ایجاد انگیزه در افراد برای تغییر رفتار است و بهندرت توصیههای رژیم غذایی به اثرات محیطی میپردازد.»
محققان این مطالعه غذاها را بر اساس عملکردهای تغذیهای و محیطیشان، مانند چراغ راهنمایی، در سه منطقه رنگی سبز، زرد و قرمز طبقهبندی کردند.
منطقه سبز نشاندهنده غذاهایی است که توصیه میشود در رژیم غذایی افزوده شود و حاوی غذاهایی است که هم از نظر تغذیه مفید هستند و هم تاثیرات زیستمحیطی پایینی دارند. غذاهای این منطقه عمدتا شامل آجیل، میوهها، سبزیجات مزرعهای، حبوبات، غلات کامل و برخی از غذاهای دریایی هستند.
منطقه قرمز شامل غذاهایی است که تاثیرات تغذیهای یا زیستمحیطی قابل توجهی دارند و باید در رژیم غذایی افراد کاهش یافته یا از مصرف آنها اجتناب شود. تاثیرات تغذیهای در درجه اول ناشی از گوشتهای فرآوری شده و آب و هوا و سایر تاثیرات زیستمحیطی ناشی از گوشت گاو، گوسفند و گوشتهای فرآوری شده بوده است.
«اولیویه ژولیت»، عضو تیم تحقیق میگوید: «ضرورت تغییرات رژیم غذایی برای بهبود سلامت انسان و محیط زیست مشخص است. یافتههای ما نشان میدهد که جایگزینیهای کوچک هدفمند، راهکار امکانپذیری برای دستیابی به مزایای قابل توجه بهداشتی و زیستمحیطی بدون نیاز به تغییر قابل توجه در رژیم غذایی است.»
پیشنهاد مطالعه: مطلب المپیک شترها در ترکیه! را بخوانید.
برخی جشنوارههای سالانه مربوط به مراسم مذهبی یا رویدادهای فرهنگی هستند، درحالیکه برخی دیگر صرفا برای خوشگذرانی و ایجاد تنوع در روال عادی زندگی پدید آمدهاند. با مجله دلتا همراه باشید تا با فستیوال مرگ در مکزیک آشنا شوید.
در زمانهای گذشته، مردهها نزدیک به خانه خانواده خود دفن میشدند و تاکید زیادی بر حفظ روابط با اجداد متوفی وجود داشت چون اعتقاد بر این بود که مردگان همچنان در یک سیاره دیگر زندگی میکنند.
با ورود اسپانیاییها، اعمالی که برای اعتقادات خود انجام میدادند با اعتقادات مردم محلی ادغام شد و بهتدریج به شکلی که امروز مشاهده میکنیم درآمده است.
آنها اعتقاد داشتند که روحشان در سال یک بار به جهان برمیگردد تا از خانوادهشان بازدید کنند. مردم مکزیک میگویند که ارواح نوزادان و کودکانی که جان خود را از دست دادهاند و در مکزیک به فرشتگان کوچک معروف هستند، اواخر نیمه شب ۳۱ اکتبر برمیگردند و یک روز تمام را با خانوادههای خود سپری میکنند و سپس مجددا این دنیا را ترک مینمایند. بزرگسالان نیز روز بعد از کودکان به این دنیا سر میزنند.
مردم، ارواح را با هدیههایی نظیر غذاها و اشیا مورد علاقه در زمان حیاتشان استقبال میکنند که این هدیهها در محراب خانهها قرار داده میشوند. اهالی مکزیک بعد از آنکه احساس کنند ارواح رفتهاند، غذاها را برمیدارند و با خانواده و همسایگان خود آنها را تقسیم میکنند. در این فستیوال موارد دیگری نیز در محراب گذاشته میشوند: جمجمه قندی که معمولا اسم مرده روی آن نوشته شده است، نان مخصوصی است که مختص این جشن درست میشود.
روز مرگ از اعتقادات فرهنگی در مورد مرگ نشئت میگیرد که به مرور با اعتقادات دیگر مخلوط شدهاند. لباسهایی که در این فستیوال استفاده میشوند بسیار شبیه دیگر فستیوالهای معروف هستند اما باید این مورد را در نظر داشت که این فستیوال به معنای آن است که خانواده از ارواح خود با شادی استقبال میکنند. این فستیوال روز به روز در حال تغییر است و فرهنگها و لباسهای بیشتری در حال ادغام شدن است.
مردم مکزیک خانههایشان را تزئین میکنند، که به روح مردگان خود خوشامد بگویند. آنها اعتقاد دارند که ارواح عطر و بوی غذاهای هدیه شده را مصرف میکنند.
در عهد باستانی، مردهها در کنار خانوادههای خود دفن میشدند و نیازی نبود که برای هر کدام قبر مجزایی به همراه تزئینات و محراب مخصوص آماده شود. اما حالا که افراد در محلهایی دور از خانه دفن میشوند، قبر بهطور اختصاصی تزئین میشود زیرا مردم اعتقاد دارند که روح ابتدا به آنجا بازمیگردد.
در بعضی از روستاها، اهالی آنجا از قبر تا خانه برگ گل میگذارند تا وقتی روح بازمیگردد بتواند راه خانه را پیدا کند. رسم دیگری نیز وجود دارد، به این ترتیب که خانواده تمام شب را در قبرستان میگذرانند و در آنجا جشنی با موسیقی و غذاهای محلی برپا میکنند.
به دلیل اهمیت این فستیوال که فرهنگ مکزیک را نشان میدهد و همچنین جنبه منحصربهفرد جشن که از طریق نسلها به امروز منتقل شده است، در سال ۲۰۰۸ این جشن بومی مکزیک مختص مردگان توسط یونسکو بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی بشریت ثبت شد.
پیشنهاد مطالعه: مطلب گوشی هوشمند به چه علت داغ میشود؟ را بخوانید.