عاشقان هیجان این روزها در بین جوانان کم نیستند. چه بسا افراد میانسالی را نیز دیده باشید که هنوز هم دنبال این نوع تفریحاتند. از سویی بعضی افراد هم در بین این معتادان به آدرنالین هستند که از این تفریحات برای یک یا دوبار در گردشگری شان استقبال میکنند. یکی از جذاب ترین آنها که جای خود را هم حسابی بین همه قشر ها باز کرده تفریح زیپ لاین است. بازی و شاید ورزشی هیجانی که دل عاشقان ماجراجویی را حسابی ربوده است؛ اما اینکه زیپ لاین چیست و از کجا آمده است و کجا میتوانیم سراغش برویم در صفحه گردشگری امروز پاسخ خواهیم داد. پس با مجله دلتا همراه شوید.
تفریحات هیجانی را اکستریم یا فرا ورزش مینامند. زیپ لاین هم جز این فرا ورزش هاست. شما در بسیاری از مناطق طبیعی و دست ساز انسان میتوانید این تفریح و تجهیزاتش دور و برش را ببینید. چطور باید انجامش دهید؟ به سادگی! به یک بند آویزان میشوید و سُر میخورید در حالی که در هوا معلقید. حالا شما دارید یک زیپ لاین را تجربه میکنید.
برای انجام این کار، سیم بُکسل یا طناب یا تسمه های مخصوص را بین دو نقطه وصل میکنند. باید جلیقه مخصوص بپوشید که به وسیله یک قرقره که با تسمه های مخصوص به آن متصل شده باشد. حالا باید از یک سر طناب به سر دیگر بروید. جالب است به شما بگویم میتوانید به هر صورت که خودتان راحت هستید مسافت بین دو نقطه را طی کنید؛ مثلاً بخوابید، به صورت معلق بروید. سروته باشید، بنشینید و هر جور دیگر که خودتان بخواهید و به بالا رفتن آدرنالین خونتان کمک بیشتری کند.
قبل از زیپ لاین ها، زیپ وایِر ها برای سال ها وسیله ای برای حمل و نقل در مناطق کوهستانی آلپ و هیمالیا به شمار میرفتند. در برخی مناطق دورافتاده چین مانند دره نوجیانگ این وسیله برای گذر از رودخانه استفاده میشد. به دلیل امنیت پایین و شاید خطر استفاده منسوخ شدند.
برخی معتقدند زیست شناسان زیپ لاین را رایج کردند. در پی راهی که بتوانند از گیاهان انبوه عبور کنند و از رودخانه ها بگذرند. آنها این وسیله را برای انتقال ابزار، غذا و … در دره ها و رودخانه ها مورد استفاده قرار میدادند. نیروهای استرالیایی پس از چندی ازاین تجربه برای حمل مهمات، مواد غذایی و … در جنگ های نظامی استفاده کردند.
کوهنوردان هم به شکلی امن تر و پیشرفته تر شروع به استفاده کردند. دو نقطه بلند را با طنابی مخصوص به هم متصل میکنند؛ سپس روی آن آویزان شده و از سویی به سوی دیگر سر میخورند.
در دهه 1970 استفاده تفریحی از زیپ لاین برای اولین بار مورد توجه قرار گرفت و کم کم تورهایی در این زمینه برگزار شد، به مرور گسترش پیدا کرد و به صورت یک تفریح هیجانی درآمد و در دسترس ماجراجویان قرار گرفت.
این روزها در شهر های مختلف ایران، در جایجای آن برای معتادان به آدرنالین و دیوانه وار عاشق ماجراجویی ها هم امکان استفاده از زیپ لاین فراهم شده است. شما هم میتوانید! اگر هوس کردید آدرنالین خون تان را بالا ببرید، میتوانید در شهرهای مختلف این ورزش را تجربه کنید. به مجموعه هایی که این امکان را در اختیارتان قرار میدهند بروید و لذتش را ببرید.
در استان تهران پایتخت نشینان خوش نشین میتوانند به مجموعه های توچال، برج میلاد، پارک طالقانی مراجعه کنند و روز خوبی را پر از شادی برای خود فراهم کنند.
در دیگر استان ها هم میتوانید از این هیجان بهره ببرید:
استان مازندران: زیپ لاین نمک آبرود، زیپ لاین تله کابین رامسر
اردبیل: دریاچه شورابیل
در خراسان: مجموعه چالیدره مشهد
اصفهان: مجموعه باغ جوان، کوه صفه
و در استان یزد: کمپ کویرنوردی هفت سنگ
نکته مهم: زیپ لاین برای محدوده قدی و وزنی مشخصی طراحی شده است؛ پس اگر وزنتان را پرسیدند، ناراحت نشوید و حتماً راستش را بگویید!
دوم: مهم است اگر بیماری قلبی یا فشار خون دارید، اصلاً سراغ زیپ لاین نروید. به نفعتان است.
سوم: اپراتور از شما سؤالاتی میپرسد اما اگر در ستون فقرات خود مشکلی دارید حتماً او را در جریان بگذارید.
زیپ لاین یا هر نوع ورزش هیجانی دیگر آداب مخصوص به خودش را دارد پس بهتر است قبل از هر اقدامی، درباره آن تحقیق کنید. در بیشتر مواقع ممکن است جمع دوستان، انسان را به سویی هل بدهند که راضی نیست، و یا از عهده اش برنمیآید. پس در مورد ورزش های هیجانی رودربایستی را کنار بگذارید و به راحتی نه بگویید. درواقع جان خود را به خطر نیندازید.
غیر از طبیعت گردی و گردشگری از هر نوع، هرگاه صحبت از سفر به میان میآید. یکی از اصلی ترین و پرکاربرد ترین وسایل حمل و نقل در انواع سفرها، خصوصاً سفرهای برون مرزی، هواپیما را خواهیم شمرد. چه بسا بسیاری از مسافران فقط همین راه سفر را برای اصلی ترین راه سفر بشمارند. خوب بد هم نیست؛ اما آداب سفر با هواپیما پله اولی دارد که اساسی ترین آن هم هست. «در فرودگاه چه آدابی را رعایت کنیم؟!»
چیزهایی هست که دانستن شان ابتدا از اضطراب و استرس ما پیش از سفر و سردرگمی احتمالیمان در فرودگاه جلوگیری میکند، و دوم کمک میکند از هزینه برای موارد غیرضروری پرهیز کنیم، و سوم هم اینکه در بین دیگر مسافران حرفه ای پرواز به قولی کم نیاوریم و سه نشود که ما تازه به گروه گردشگران پیوسته ایم و خیلی چیزها را نمیدانیم!
به این فکر کنید که شما دفعه اولی است که وارد فرودگاهی در مقصد شدید و در پی امکاناتی مثل سرویس های بهداشتی، کافه و رستوران و یا محل تاکسی های آن هستید و از طرف دیگر یا زبان بلد نیستید و از تابلوهای راهنمایی فرودگاه مقصد سر در نمیآورید، یا این قدر خستهاید که توان گشتن و زیر پا گذاشتن فرودگاه را هم ندارید و دیگر کلافه شدهاید خوب نگران نباشید این مطلب از مجله دلتا به شما میگوید در این جور مواقع خونسرد باشید و فقط طبق این راهکارها عمل کنید.
نکته مهم: هر فرودگاهی با توجه به قوانین کشورش، مقررات خاص خود را دارد که شاید به ذهنتان خطور هم نکنند. بنابراین آنچه میخوانید بیشتر به شما در موارد کلی کمک میکند تا آسوده خاطر سفر کنید.
دانلود اپلیکیشن فرودگاه ها یکی از اولین مواردی است که در فرودگاه بسیار شما را جلو میاندازد. مثلاً خیلی قبل تر از روز پرواز آن را دانلود و روی گوشی هوشمند خود نصب کنید این نرم افزار یا همان اپلیکیشن اطلاعات بیش از 200 فرودگاه مختلف را پوشش میدهد. با آن به نقشه فرودگاه دسترسی پیدا کنید، امکانات و خدمات آن مانند محل سرویس های بهداشتی، رستوران و کافه فرودگاه، گیت های ورودی و … را از نظر بگذرانید و اگر پرواز شما تأخیر داشته باشد و یا در صورتی که کنسل شود، از طریق اطلاعی که به شما میدهد وقتتان را تنظیم کنید. جالب است به شما بگویم اطلاعاتی که در این اپلیکیشن (GateGuru) نمایش داده میشود مانند پرواز ها و به زمین نشستن هواپیما ها، اغلب اوقات سریع تر از تابلو های دیجیتال موجود در پایانه ها به روز میشود.
یکی از اولین کارهایی که در فرودگاه و سفر با هواپیما باید انجام دهید، گرفتن کارت پرواز است. وارد فرودگاه که شدید ننشینید تا صدایتان کنند. ممکن است فراموش کنید! برای همین باید به باجه های مخصوص خط هوایی تان بروید و اغلب اوقات در صف بایستید، با نشان دادن بلیت، بار خود را تحویل دهید و در نهایت کارت پرواز، یعنی کارتی که شماره صندلی و گیت خروجی شما را مشخص کرده است، تحویل بگیرید.
نکته دیگر : جالب است به شما بگویم میتوانید آنلاین هم پذیرش شوید و کارت پروازتان را دریافت کنید. در ایران برخی از خطوط هوایی و فرودگاه ها این قابلیت را در اختیار شما قرار میدهند و امکان آن را دارید تا 90 دقیقه یا 24 ساعت قبل از پرواز خود، به صورت آنلاین پذیرش شوید. خوب دیگر لازم نیست در صف بایستید و میتوانید مستقیم به سوی گیت بازرسی بروید. البته اگر همراه خود وسیله ندارید و احتیاج نیست آن ها را تحویل دهید.
این مسئله به این معنی نیست که لباس فاخر بپوشید یا گرانترین آن ها را. چطور؟ باید این را در نظر بگیرید که قرار است از بخش امنیتی عبور کنید و انتخاب لباس درست به شما کمک میکند تا سریع تر از گیت عبور کنید. مثلاً دقت کنید لباس هایتان بخش های فلزی نداشته باشد چون صدای بوق را بلند میکند و شما مجبورید همه فلزات را حتی اگر منگنه خشکشویی باشد بگردید و در بیاورید.
من و تقریباً همه کسانی که تجربه سفر با هواپیما را داشتهاند، میدانند که قیمت غذا ها و نوشیدنی های فرودگاه بسیار بیش تر از سایر مکان هاست. البته بدانید که فقط قیمت بالا نیست که معضل است بلکه به جد میتوانم به شما بگویم که اغلب اوقات کیفیتی بسیار پایین هم دارند. بنابراین بهتر است ساندویچی جمع و جور و یک بطری آب معدنی یا آبمیوه، با خود داشته باشید. این بسیار راحت تر و مقرون به صرفه تر از انتخاب رستوران و کافه در فرودگاه هااست.
رفتار مؤدبانه همیشه وقت نیاز به دیگران به کمک شما میآید. خوش برخوردی و لبخند همیشه حلال مشکلات است. در فرودگاه ممکن است هر اتفاق غیرمترقبه ای بیفتد. ناهماهنگی پیش بیاید یا آنچه پیش بینی نکردهاید رخ دهد. در این صورت کافی است صبور باشید و لبخند خود را حفظ و از مأموران فرودگاه و یا مهمانداران هواپیما درخواست کمک کنید.
مطمئنم بارها دیدهاید که رفتار مهربانانه شخصی چگونه در دریافت لطف و امتیازاتی همچون جابهجایی صندلی ها و گرفتن نوشیدنی و حتی گرفتن راهنمایی مختصر، به چه میزان تأثیر داشته است.
اگر جهانگرد هستید، مسافر دائم و یا ماجراجو، حتماً تا حدودی با امکانات فرودگاه های بین المللی آشنا هستید. میدانید که یکی از بهترین امکانات فرودگاه، سالن های استراحت هستند. اگر برای رسیدن به مقصد از چند پرواز استفاده میکنید و زمان های توقف میان تعویض هواپیما ها زیاد است، این سالن ها یکی از بهترین گزینه ها هستند. معمولاً صندلی های راحتی و خدماتی مانند وای فای رایگان، دستگاه های غذا و نوشیدنی با قیمتی مناسب و کتاب هایی برای مطالعه رایگان در این سالن ها ارائه میشوند.
اگر چه وای فای رایگان در فرودگاه گزینه خوبی است اما محتاط باشید و مواردی را در صورت استفاده از اینترنت فرودگاه رعایت کنید. مثلاً در فرودگاه، از ارسال و تایپ اطلاعات شخصی خود خودداری کنید. مراقب باشید، احتمال هک شدن اکانت هایتان و سوءاستفاده از اطلاعات شخصی و مهم شما بسیار بالاست.
خوب به فرودگاه مقصد رسیدهاید، از هواپیما هم پیاده شدید. حالا کاری که باید انجام دهید، این است که چمدان خود را بگیرید. اما یک لحظه به این فکر کنید که در میان این صف طولانی و چمدان های مختلف، شما ماندید و 10 چمدان یک شکل. اصلاً انگار فقط چمدان های مشابه وجود دارد.
یک کار خیلی راحت؛ چمدان خود را علامت بزنید. کافی است از چند اتیکت و برچسب رنگی روی دسته استفاده کنید، خواهید دید که چقدر در زمان شما صرفه جویی میشود و راحت تر از قبل میتوانید چمدان خود را بیابید.
از سفر کردن نترسید. باور نمیکنید؟ مطلب سفر ترسناک نیست را بخوانید. به علاوه رعایت این نکات هرچند کوچک و به نظر ساده میتواند کلی حال سفرتان را روی فرم نگه دارد. پس لطفاً آداب فرودگاه را به خاطر بسپارید.
در اینکه جاذبههای دیدنی مسکو مختلف است هیچ شکی نیست. و بر هر گردشگری واجب که آنها را ببیند. اما سوال: فکرش را بکنید یک غول چراغ جادو روسی پیدا میکنید و به شما میگوید فقط بلد است برای 24 ساعت شما را به مسکو ببرد تا همه جایش را ببینید! چه غولِ بی فکری! مگه داریم؟! من اگر بودم بی درنگ میپذیرفتم! اما شما چه میکنید؟ من پیشنهاد میکنم قبل از هر تصمیمی این مطلب از صفحه گردشگری مان را بخوانید تا بدانید چطور از همه وقتتان استفاده کنید. مجله دلتا به شما خواهد گفت چگونه این کار را بکنید.
خوب رسیدیم. اینجا مسکو قلب تپنده روسیه است. خوش آمدید. اصلاً هم نگران نباشید! چون با برنامه ریزی پیشِ رو، شما میتوانید بسیاری از جاذبههای شهر و نقاط محبوب بومی را در همین ۲۴ ساعت تماشا کنید. همچنین اینکه اگر با همین فرمان جلو بروید قسمت اعظم مسیر را پیاده طی خواهید کرد. در این صورت هم خیلی نگران حمل و نقل عمومی و تاکسی نیستید، هم کلی عکس های دیدنی برای آلبوم خاطراتتان ثبت میکنید. خوب بزن بریم مسکو گردی!
فکر کنید غول چراغ جادویتان شما را صبح اول وقت در مسکو رها کرده است! خوب چه غمی دارید؟ بهتر. روز خود را با یک صبحانه عالی در کافه ای آغاز کنید که روح مدرن مسکو را منعکس کرده و با پنجرههای بزرگ و دلباز و غذاهای واقعاً خوشمزهاش، یکی از بهترین نقاط برای آغاز روز است. اینجا «کافه کانورسیشن» (Conversation Café) در «بولشوی نیکیتسکا» (Bolshaya Nikitskaya) است که سالادهای تازه با گیاهان فصل، تخممرغ و قهوههای عالی به شما ارائه میکند. متوسط قیمتی اینجا کمی گران است، اما برای این روز جادویی و استثنایی لازم نیست نگرانش باشید. لذتش را ببرید.
خوب بعد از صبحانهای که نوش جان کردید به سمت «دریاچه پاتریارشی» (Patriarshie) بروید. در کوچهها و گذرگاههای این منطقه جذاب و پر از کافههای عالی و مردم زیبا خود را غرق کنید. روی یکی از نیمکتها در کنار مردم محلی دمی بنشینید و قوهای دریاچه را تماشا کنید. به نظرم در تابستان یکی از تفریحهای لذتبخش همین است. اگر در ماههای زمستانی در مسکو بودید هم میتوانید اسکیتهایتان را بیاورید و روی دریاچه یخزده بازی کنید.
جالب است به شما بگویم شبها در منطقه پاتریارشی جشنی برپا بوده و مردم مشغول تفریح و شادی هستند. بسیاری از کلوبها و کافهها گران و لوکس هستند. پس بد نیست از همان چراغ جادو بخواهید با بهترین لباسهایتان شما را به اینجا بیاورد.
آها! یک جاذبه دیدنی رایگان! به سراغ «خانه ریابوشینسکی» (Ryabushinsky Mansion) که به «موزه گورکی» (Gorky’s Museum) هم شناخته میشود بروید. این خانه تاریخی، به سال ۱۹۰۶ تعلق داشته و نمونهای شگفت انگیز از معماری آرنوو به حساب میآید. و از همه بهتر همان رایگان بودن آن است. زمانی که وارد موزه شدید از شما میخواهند که کفشهایتان را داخل کیسهای بگذارید و دفترشان را با نام و کشورتان امضا کنید. بعد از این شما میتوانید آزادانه در دو طبقه اینجا گردش کنید و از دیدن لوسترهایی شبیه به لاکپشت، پلکان مارپیچ و حتی یک نیایشگاه مخفی لذت ببرید. برای گردش در این موزه توجه داشته باشید که در روزهای دوشنبه، سه شنبه و آخرین پنجشنبه هر ماه تعطیل است.
خوب ظهر آمد و دوباره وقت آن رسیده که به خوشمزه گردی برسید. فکر کنم امتحان کردن غذاهای گرجی پیشنهاد بدی نباشد. از عمارت ریابوشینسکی ۱۰ دقیقهای را در امتداد «بلوار توِرسکوی» (Tverskoy) پیاده بروید. اگر تابستان باشد از تماشای فضای سبز خیابان و اگر زمستان باشد از چراغانیهای کریسمس لذت خواهید برد. تا میتوانید عکس بگیرید. خوب به رستوران گرجی محبوب یعنی «خاچاپوری» (Khachapuri) رسیدید. در اینجا غذاهای خوشمزه و لذیذی از این کشور را با رویکردی جدید به مشتریان ارائه میکنند. در خاچاپوری مسکو فرشهای سنتی روی دیوار یا ظروف سفالی را نمیبینید. غذاهای این رستوران برای کسانی که به گوشت علاقه دارند مناسب است. میتوانید این غذاها را با سوپهای غلیظ و عالی همراه کنید. مطمئنم طعمش را فراموش نمیکنید.
اگر جای شما بودم و به وقت جادو در مسکو، بعد از ظهر را با پرسه زدن در حوالی مرکز شهر با جاذبههایی چون میدان سرخ سپری میکردم. اینجا یکی از افسانهایترین نقاط شهر به شمار میرود. با تاریخ، زیبایی و عظمتش بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهد وَ چندین مکان دیدنی مشهور را در خود جای داده است. این میدان با یکی از دیوارهای کرملین، کلیسای جامع سنت باسیل، مقبره لنین و «موزه دولتی تاریخ» و دیپارتمنت استور «گوم» (GUM) احاطه شده است. تماشای اینجا در تابستان و زمستان یا شب و روز به یک اندازه دلانگیز خواهد بود. در ماههای سرد پیست پاتیناژ و بازار کریسمس در این حوالی برپا میشود. پس خیلی فرق هم نمیکند که چه فصلی در مسکو رها شدهاید.
بزرگترین اسباببازی فروشی اروپا، یعنی «دنیای بچه ها» (Children’s World) در «خیابان نیکولسکایا» (Nikolskaya) است. اگر هنوز هم انرژی داشتید بروید و سری به آنجا بزنید. این فروشگاه بزرگ با فضای زیبا، پر نور، ساعتی عظیم و تصاویر شخصیتهای کارتنی برای کودکان بسیار جذاب است. از بالای بام این ساختمان، مناظری زیبا از مرکز شهر مسکو را تماشا کنید. در نزدیکی ورودی بام هم «موزه اسباب بازیهای شوروی» وجود دارد که برای مقایسه بازیهای کودکان روسی گذشته و امروز جای جالبی است. خوب دیگر باید گرسنه باشید.
بله! قبل از اینکه غول چراغ سراغتان بیاید بهتر است به «اودسا ماما» (Odessa Mama) بروید، برای شام. فکر کنم ترکیبی از غذاهای روسی-اوکراینی بد نباشد. مالکان این رستوران فضایی راحت و خودمانی ترتیب دادهاند و در منو میتوانید غذاهایی عالی برگرفته از شهر ساحلی اودسا را ببینید. ترکیب آنها از غذای دریایی و غذاهای خانگی اینجا را تبدیل به گزینهای عالی برای صرف شام کرده است. اینجا معمولاً خیلی شلوغ و پر سر و صدا میشود و شما را برای شبی پرشور آماده میکند. خوب دیگر وقت بازگشتن است. امیدوارم بارها و بارها این سفرهای جادویی را تجربه کنید و لذتش را ببرید. شاد باشید.
بیشک کولوسئوم (Colosseum) در شهر رم که تاریخ بنای آن به قرن اول میلادی میرسد از لحاظ معماری نقطهی عطفی در تاریخ امپراطوری روم در کشور ایتالیا محسوب میشود. جایی که بیشتر مردم از تمام نقاط رم یا همه ایتالیا و یا حتی کل جهان میآمدند تا شاهد نبرد دو گلادیاتور پرقدرت با یکدیگر یا با حیوانات درنده و یا برده ها با یکدیگر در این آمفی تئاتر باشند. با مجله دلتا همراه شوید تا ببینید این قتلگاه چگونه به یک منطقه گردشگری تبدیل شده است.
زمان ساخت آمفیتئاتر کولوسئوم به دورهی امپراطوری وسپاسیان (Vespasian) باز میگردد که در زمان «تیتوس» ۸۰ سال بعد از میلاد بنای آن نهاده شد و در نهایت توسط برادرش «دومیتیان» به پایان رسید. وحشتناکترین مکان دوره قرون وسطی. در جشنوارهی گشایش این آمفیتئاتر عظیم که ۱۰۰ روز به طول انجامید، بیش از ۵۰۰۰ حیوان وحشی کشته شدند. یکی از آمارهای کشتهشدگان کلوسئوم مربوط به فستیوالی است که در سال ۲۴۰ بعد از میلاد برگزار شد. برای این جشن تعداد کشتهشدگان به این شرح آمده است: ۲۰۰۰ گلادیاتور ، ۷۰ قلاده شیر، ۴۰ اسب وحشی، ۳۰ فیل، ۳۰ قلاده یوزپلنگ، ۲۰ الاغ وحشی، ۱۹ زرافه، ۱۰ گوزن شمالی، ۱۰ کفتار، ۱۰ ببر، ۱ اسب آبی و ۱ کرگدن!
شاید کولوسئوم خاطره خوبی از خود بین مردم به جای نگذاشته باشد، اما امروز به عنوان یک جاذبه بی نظیر گردشگری در رم شناخته میشود. همچنین بارها و بارها در بیشتر فیلم های تاریخی من جمله فیلم مشهور گلادیاتور این مکان را دیده اید. اما فکرش را بکنید که شما میتوانید با سفر به این منطقه و رفتن به این آمفی تئاتر با شکوه از تمام زیر و بم این مکان دیدن کنید. همچنین زمانی را تصور کنید که دو گلادیاتور در طبقه زیرین ایستاده اند تا پس از باز شدن درِ آهنین، با کشتن یکدیگر شادی را برای تماشاگران به ارمغان بیاورند.
حتمالاً نام کولوسئوم از مجسمهی عظیم و باشکوه کلسئوس نرویوس (Colossus Neronis) که در نزدیکی استادیوم قرار داشته نشأت گرفته، اما غیر از آن با نام آمفیتئاتر فلاوین یا فلاویوس نیز مشهور بوده است. در آن زمان کولوسئوم، مهمترین قسمت از مسیر مسافران در مابین سنت پیترز (St. Peter’s) تا لاتران (Lateran) قرار گرفته و یک منطقه حومه شهری در این بخش ایجاد کرده بود. کولوسئوم برای جنگهای گلادیاتورها، شکار حیوانات، بازآفرینی جنگهای معروف و درامهایی بر پایهی اسطورههای قدیمی استفاده میشد و مایهی نشاط تماشاچیها، امپراطور و اشرفیان میشده است. از نکات قابل توجه این آمفیتئاتر باستانی این است که تمام افراد رومی میتوانستند بهصورت رایگان برای تماشای برنامهها به اینجا بیایند، همچنین در زمان برنامه به تماشاچیها غذا و خوراکی داده میشد.
بر اساس نوشتههای تئودورت، یک اسقف و تاریخنگارِ کلیسا، جنگ بین دو گلادیاتور در سال ۴۰۷ توسط امپراطوری مسیحی به نام هونوریوس (Honorius) غیر قانونی و جنگ با حیوانات وحشی نیز در سال ۵۲۳ غدغن اعلام شد و این پهنه دیگر مورد استفاده قرار نگرفت. او جنگهای خونین گلادیاتورها را به خاطر یک راهب به نام تلماخوس (Telmachus) غدغن کرد که تنها شهید کولوسئوم است که شواهدی در مورد کشته شدن وی در این مکان وجود دارد.
این آمفیتئاتر بارها توسط آتش و زلزله تخریب شده است و به طور مداوم تا پایان قرن پنجم ترمیم میشد؛ اما برای مدت کوتاهی در سال ۵۲۳ پس از بسته شدن تعمیر نشد. در سال ۵۲۶ بربرین توتیلا (barbarian Totila) و ارتش وی به منظور دستیابی به مقادیر با ارزشی از برنز، بخشهایی از این مکان را تخریب کردند. پس از آن نیز رومیها از سنگهای آن برای ساخت خانههایشان استفاده نمودند. در این برهه زمانی کولوسئوم برای محل دفن نیز استفاده میشده است. مقبرههایی در سه منطقه اطراف آمفیتئاتر یافت شده است: در بخش پی ساختمان در جوانب شمالی و شرقی در زمینهای خارجی در نزدیکی در خروجی امروزی.
در قرن سیزدهم کلوسئوم توسط خاندان فرانگیپانی (Frangipani) اشغال و حومه اطراف آن به یک منطقه سرسبز تبدیل شد. پس از آن کولوسئوم بازسازی شد و کاوشهای باستانی در آن به راه افتاد که این کار تا به امروز نیز ادامه دارد.
مسافرانی که در قرنهای ۱۸ و ۱۹ به این مکان آمدهاند بهشدت تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند. از میان این افراد میتوان به چارلز دیکنز (Charles Dickens) اشاره کرد. او در سال ۱۸۴۶ مینویسد:
نمای کلوسئوم کاملاً با تراورتن ساخته شده و بعضی از طاقهای آن با مجسمه پر شدهاند. ۸۰ ورودی در آن وجود دارد که ۲ تا از آنها مخصوص امپراطور و هیئت همراه آن است. درون آن با آجر، توفا و مرمر ساخته شده است که مقدار کمی از این مرمرها امروزه باقی مانده است. بخش مرکزی که به آن میدان میگویند توسط چوب و کانواس برای ضد آب شدن پوشیده شده و بر روی اینها یک لایه از ماسه برای جذب خون کشیده شده است. کف این میدان منتهی به مکانی میشود که یک گلادیاتور و حیوانی برای نبرد منتظر بودهاند.
این آمفیتئاتر توسط دیواری ۵ متری پوشیده شده که برای محافظت از تماشاچیان در مقابله حملهی حیوانات وحشی بوده است. در بالای دیوار لژ سلطنتی قرار دارد که محل نشستن امپراطور و مهمانان ویژه او بوده است. در نزدیکی محل نشیمن امپراطور صلیبی برای یادبود مسیحیانی که گمان میرود در اینجا به شهادت رسیدهاند نصب شده است. در بالای این بخش، صندلی تماشاچیان قرار دارد که به سه ردیف تقسیم شده است: پایین ترین بخش برای شوالیهها، بخش میانی برای شهروندان متمول و بخش بالایی برای عامه مردم. به طور کلی کولوسئوم میتواند ۴۵۰۰۰ نفر گنجایش داشته باشد. مجسمه غولپیکر نرو بین کلوسئوم و معدن کناری آن که مربوط به ونوس و روم است مشاهده میشود.
کلیسای نوتردام در طول عمر خود، تاجگذاری پادشاهان و یک امپراتور، انقلاب ها و جنگهای مختلفی را به خود دیده و چندین بار بازسازی شده است تا توانسته از ویرانی نجات پیدا کند.
اکثر ما هنگامی که صحبت از پاریس به میان می آید فقط نماد این شهر یعنی برج ایفل را به یاد می آوریم. اما در گردشگری امروز، ما به شما می گوییم که جاهای دیدنی پاریس کجاست که اگر گردشگری حرفه ای هستید و یا مسافری که ممکن است گذرتان به این شهر، پایتخت فرانسه بیفتد، غیر از برج ایفل و موزه لوور و کلیسای نوتردام کجای شهر را نباید از دست بدهید. با مجله دلتا همراه باشید.
بی شک معروفترین جاذبهی پاریس، برج ایفل است. آن را در سال 1889 میلادی و به مناسبت میزبانی «نمایشگاه جهانی» تأسیس کردند. برج ایفل با 324 متر ارتفاع، بلندترین ساختمان در پایتخت محسوب میشود و معماری آن را «گوستاو ایفل» (Gustave Eiffel) برعهده داشته است. سالانه حدود 6.9 میلیون نفر از این برج بازدید می کنند.همچنین میتوانید دهها عکس مختلف از فراز این برج و چشم انداز های جذاب آن بگیرید و همراهتان بیاورید.
ناپلئون در سال 1806 میلادی و به افتخار پیروزی جنگجویانش در «نبرد استرلیتز» طاق پیروزی را بنا کرد که با نامهای دیگری همچون «طاق نصرت» و «دروازهی پیروزی» نیز شناخته میشود. این بنا، بزرگترین دروازهی پیروزی در جهان به شمار میرود و 30 سال طول کشید تا ساخت آن به طور کامل به پایان برسد. این طاق، مقبرهی سرباز گمنام و شعلهای جاویدان را نیز در برمیگیرد که این شعله از سال 1923 تا کنون، هر روز رأس ساعت 6:30 بعد از ظهر روشن میشود تا به نوعی یاد کسانی را زنده نگه دارد که در نبردهای مختلف برای کشورشان جنگیدند و در این راه جان باختند.
در خیابان شانزه لیزه، این باغ شگفت انگیز قرار دارد. دستور ساخت این باغ را ملکه «کاترین مدیچی» در سال 1564 میلادی صادر کرده بود و در دوران انقلاب فرانسه روی مردم باز شد. باغ تویلری، یکی از زیباترین باغ های پاریس به شمار میرود و از قرن 19 به بعد به یکی از پارک های پرطرفدار برای پیادهروی و استراحت تبدیل شده است. یکی از جاهای دیدنی پاریس که حتماً باید سری به آن بزنید.
در بخش شرقی باغ تویلری، از یکی دیگر از طاقهای ناپلئون به نام «طاق پیروزی کاروسل» عبور میکنید و بعد از آن به موزه لوور خواهید رسید. سالانه بیش از 7.4 میلیون نفر از سراسر دنیا به این مکان میآیند تا علاوه بر بازدید از معماری بینظیر ساختمان آن، از 38،000 اثر مختلف آن نیز دیدن کنند. همین موضوع، لوور را به پربازدیدترین موزه در جهان تبدیل کرده است.
کاخ گارنیه، ساختمان اپرای بزرگ و باشکوهی است که تأسیس آن به سال 1861 میلادی برمیگردد. این بنا، یکی از مجللترین ساختمانها در پاریس محسوب میشود و تیمی 14 نفره از نقاشان و موزاییککارها و 73 مجسمهساز، فقط برای تمرکز روی دکور نمای جنوبی آن به کار گرفته شده بودند. این بنا در طول تاریخ، الهامبخش آثار هنری بزرگی همچون رمان و فیلم «شبح اپرا» بوده است.
کلیسای نوتردام، یکی از بهترین نمونههای معماری گوتیک و یکی از ارزنده ترین جاهای دیدنی پاریس در فرانسه به حساب میآید و قدمتی 854 ساله دارد. این کلیسا در طول این مدت طولانی، تاجگذاری پادشاهان و یک امپراتور، انقلابها و جنگهای مختلفی را به خود دیده و چندین بار بازسازی شده است تا توانسته از ویرانی نجات پیدا کند.
پانتئون پاریس، برجستهترین بنای واقع در «محلهی لاتین (لَتان)» به حساب میآید و ابتدا قرار بود آن را به کلیسا تبدیل و وقف «سنت ژنِویِو» کنند. ساخت این بنا در سال 1790 میلادی به پایان رسید؛ اما با مرگ یکی از سیاستمداران مورد احترام مردم یعنی «اونوره گابریل ریکوتی، کنت دو میرابو»، تصمیم گرفتند تا کاربری این مکان را به آرامگاه تغییر دهند تا محل دفن کسانی باشد که جانشان را در طول تاریخ برای کشور فدا کرده بودند.
کلیسای سنت شاپل، یکی دیگر از شاهکارهای معماری گوتیک به حساب میآید و در «ایل دولاسیته» واقع شده است. قدمت این کلیسای سلطنتی به سال 1238 میلادی بر میگردد و پادشاه لویی نهم دستور ساخت آن را داده بود تا از آثار با ارزش مقدسی نگهداری کنند که از امپراتوران قسطنطنیه خریداری کرده بود. امروزه بیشتر گردشگران به دلیل پنجرههای رنگی تماشایی این کلیسا از آن بازدید میکنند که متعلق به قرن 13 میلادی است.
در قرن 17 میلادی، ملکه «ماری مدیچی» در باغ لوکزامبورگ و کاخ داخل آن زندگی میکرد و دستور داده بود تا آنها را طوری طراحی کنند که به کاخ پیتی و باغ های بوبولی در فلورانس شباهت داشته باشند تا او را به یاد سرزمین مادریاش، یعنی ایتالیا بیندازند. این باغ بیشتر با چمن های سرسبز، باغچههای گلکاری شده، «فوارهی مدیچی» و مسیر پیادهرویاش شناخته میشود که درختان، دور تا دورش را احاطه کردهاند.
موزه انولید در سال 1671 میلادی و به دستور لویی چهاردهم تأسیس شد تا جانبازان جنگی معلول یا بیبضاعت را در خود جای بدهد. این بنا را بیشتر با گنبد بزرگ و طلایی رنگش میشناسند و 15 حیاط را شامل میشود که به هم متصل هستند. این مکان علاوه بر مقبره ناپلئون، یک کلیسا و موزهی نظامی را نیز در برمیگیرد.
«میدان وژ» (Place des Vosges)، قدیمیترین میدان شهر پاریس است و بیشتر با درختان منظم هرس شده و آجرهای قرمز رنگ ساختمان هایی شناخته میشود که این درختان را احاطه کردهاند. این میدان، بین سال 1605 تا 1612 میلادی و به دستور پادشاه هانری چهارم تأسیس شد و اینگونه بود که محلهی «لو مره» (Le Marais) مورد توجه ثروتمندان و طبقهی اشراف قرار گرفت. میدان وژ، محل مناسبی برای آفتاب گرفتن و تماشای مردم و حدس زدن داستان ویژهی زندگی هر کدام به شمار میرود!
«کانال سنت مارتین» (Canal Saint-Martin)، بین سال 1802 تا 1825 کنده شده و حدود 4.6 کیلومتر طول دارد. امروزه این مکان، به مقصدی پرطرفدار برای پیک نیک تبدیل شده و مردم برای مدتی هرچند کوتاه در کنار آب مینشینند و خستگی در میکنند.