این اواخر مطالبی منتشر کردیم که برای علاقمندان به سفرهای زمستانی عالی بود. مثل “میدان سرخ مسکو” که نوشتیم در زمستان به یک پیست طبیعی یخ زده برای ورزشی مثل پاتیناژ تبدیل میشود. امروز میخواهیم به طور خاص برای آن دسته از افراد مقاصدی از گردشگری ایران را منتشر کنیم که در فصل زمستان به دلیل سرمای هوا کمتر سفر میروند. حتماً میدانید ایران کشوری چهار فصل است و در زمستان هم میتوان برای سفر عازم بسیاری مکان های دیدنی آن شد و لذت یک سفر دلچسب را حسابی چشید. پس با مجله دلتا همراه باشید.
زمستان که میآید تا حدودی از میزان سفرها کم میشود، چرا که برخی افراد یا تحمل سرما را ندارند یا اصلاً سفر در زمستان را به دلایل خودشان دوست ندارند. مجله گردشگری دلتا میخواهد به شما بگوید مناطقی هم در ایران هست که در فصل زمستان برای سفر جان میدهند و آب و هوای مطلوبی دارند، و یا حداقل خنک هستند و سرد نیستند. معمولاً هم شهرهای گردشگری ایران که در جنوب کشور هستند مقاصد مناسب تری برای این افراد است. خوب حالا ببینیم در زمستان به کجای ایران سفر کنیم؟
از
دی ماه تا تقرباً اواسط فروردین ماه بهترین فصل سفر به این جزیره است.
هوای کیش به طور متوسط در زمستان به ۱۸ تا ۲۵ درجه سانتی گراد میرسد.
هرچند کیش دارای تفریحات بی نظیر آبی است اما شما در زمستان ایران هم به
دلیل گرمی هوای این جزیره میتوانید به این ورزش های هیجان انگیز بپردازید.
و حتی میتوانید در دریایش آب تنی کنید.
قشم هم مثل جزیره کیش در زمستان مأوای سرما گریزان است. اتفاقاً بهترین فصل سفر به قشم، همین فصل زمستان است. میتوانید جاذبه های گردشگری اش را بدون آزار دیدن از خورشید بگردید و حسابی لذت ببرید. تنگه چاهکو، دره ستارگان، جنگل حرا و دره تندیس ها را با خیال راحت ببینید و عکاسی کنید. آنچه سفر زمستانتان به قشم را منحصر به فرد میکند خوردن یکی از خوش بوترین و خوشمزه ترین میوه های قشم گوآوا است. میوهای که از آذر تا اسفند در بندرعباس به فروش میرسد.
جزیره هنگام در ۵۴ کیلومتری جزیره قشم قرار گرفته، بکر و تقریباً دست نخورده است و زیبایی های بی نظیری دارد که میتواند دلیل خوبی برای سفر شما به آنجا باشد. گذشته از این جزیره هنگام دولفین های بسیار باهوشی دارد که تماشا کردن آن ها هنگامی که اطراف قایق شما جست و خیز میکنند بسیار لذت بخش است. آب و هوایش گرم وَ گشت و گذار در بازار هایش دل انگیز است. چرا که شما از گرما شُر شر عرق نمیریزید.
هرمز جزیره سرخ جنوب کشور، به خاک قرمز رنگش حسابی معروف شده است. جاذبه های بی نظیری دارد و بهترین فصل سفرش هم همین زمستان است. خاکش را برای سوغات میفروشند. میتوانید در یک هوای معتدل در جزیره هرمز به دیدن جاذبه هایی مثل دره مجسمهها، جزیره بکر مفنق، دره رنگین کمان و تنگه هرمز بروید و رفت و آمد کشتی ها را که به صورت نقطههایی بسیار کوچک درآمدهاند از بالای پرتگاه آنجا به تماشا بنشینید.
چابهار
شهر چهار فصل است، درست آمده اید. جایی که هر فصلش دیدنیست. زمستان دمای
هوا در حدود ۲۵ درجه است. و سرما گریزان می توانند به راحتی در این نقطه بی
نظیر از گردشگری ایران ، به خوبی خاطرات خوشی را ثبت کنند. کوه های
مینیاتوری و مریخی اش معروف است. ساحل آن در شب برق میزند و شلوغی های
اسکله ماهیگیری و بازارهای ساحلیاش بسیار سرگرم کننده هستند.
یکی دیگر از مقاصد زمستانی مسافران میتواند چشمه آبگرم گنو در ۳۵ کیلومتری بندرعباس باشد. میگویند یک نوع ماهی با نام آوینیوس گینویس در آب های آن، زندگی میکنند که در هیچ جای دیگر جهان پیدا نمیشود! خلاصه در این چشمه آبگرم با آب های گوگردی دو استخر جدا برای خانم ها و آقایان در نظر گرفته شده، تا بتوانند از خواص آب این چشمه آبگرم استفاده کنند.
سازه
های آبی شوشتر مجموعه ای به هم پیوسته از پل ها، بندها و آسیابها،
آبشارها و کانال ها و تونل های عظیم هدایت آب است. بسیار دیدنی و اعجاب
انگیز است. برای مسافرت در زمستان انتخاب مناسبی است. این سازه در دوران
هخامنشیان تا ساسانیان برای استفاده بیشتر از آب بنا شده و استفاده میشده
است. از این محوطه به عنوان بزرگ ترین مجموعه صنعتی قبل از انقلاب صنعتی
نام برده می شود و در سفرنامه مادام ژان دیولافوآ ، باستان شناس فرانسوی،
هم آمده است.
هرچند نمیشود مشهد بروی و ساعت ها را در حرم مطهر ثامن الحجج (ع) نگذرانی. اما برخی ها پس از زیارت برای گشت و گذار، خرید و جاذبه های دیدنی این شهر هم اقدام میکنند. پس خوب است این سفر را به زمستان موکول کنند و سری هم به آبشار آبگرم مشهد بزنند. این آبشار تنها آبشار آب گرم ایران است و اگر زمستان را در کنارش باشید بسیار دلچسب خواهد بود. در حدود ۵ کیلومتری جاده مشهد به کلات نادری و در نزدیکی روستای «آبگرم» قرار گرفته و دمای آن به حدود ۴۰ درجه هم میرسد.
همانطور
که بار ها گفتیم کویر نوردی در زمستان حال و هوای دیگری دارد. سفر های
کویری بسیار لذت بخش هستند. مقصدی که به شما پیشنهاد میدهیم در روستای
نایبند، یکی از مقاصد گردشگری ایران در زمستان است. در فاصله ۲۲۵ کیلومتری
طبس و در کنار جاده ای به سمت راور قرار گرفته و یکی از زیبا ترین روستا
های ایران است. نخلستان هایی بی بدیل دارد و در فاصله کمی از کویر لوت قرار
گرفته است.
نگویید راجع به کوه های آلپ نشنیده اید که باورمان نمیشود. اما باور میکنیم اگر بگویید نمیدانستید آلپ ایران کجاست. آلپ ایران همان شمشک خودمان است. شهری با کلبههای چوبی و پنهان شده زیر تلی از برف، با پیست اسکی برف کوب شده و معروف که در دامنه کوههای اطراف تهران قرار دارد. نمیشود زمستان برسد و نامی از پیست اسکی شمشک را نشنوید. گذشته از آنکه رستورانگردی ها و اسکی و تماشای کوه های پر از برف آن برایتان جذاب خوهد بود، چه کار دیگری را می توان در این شهر انجام داد؟ با مجله دلتا بمانید تا راجع به آن صحبت کنیم.
تفریحات برفی که آغاز میشود مقاصد گردشگری زمستانه هم پر تردد تر از قبل شده وَ با شکوه بی نظیری تمام تفریحاتی را که در چنته دارند همراه زیبایی های بی وقفه شان پیش کش گردشگران و مسافران داخلی و خارجی میکنند. یکی از شهر های عالی برای سفر گردشگران در زمستان، و به طور خاص برای تهرانی ها شهر شمشک است.
وقتی در پیچ و خم جاده عدهای را میبینید که چوب های اسکی شان را روی باربند سواری هایشان بسته ند و در جاده میرانند، پی خواهید برد که یک پیست اسکی بینالمللی سر راهتان است. اما وقتی به مقصد میرسید می بینید که شمشک دو پیست اسکی دارد نه یکی، هتلی بی نظیر با سبک خانه های اروپای شمالی هم داشته و فرصتی بینظیر برای برف بازی است. ویلاهایی با معماری متفاوت و شله های چوبی با منظره های چشم نواز هم سوژه خوبی برای عکاسی تان است.
شهر بیدار زمستان نامی است که صفحه گردشگری مان برای شمشک در نظر گرفته است. راستش انگار وقتی همه شهر ها به خواب زمستانی فرو میروند و خلوت تر از خلوت میشوند، شمشک همیشه در این فصل بیدار است. لذت بردن از ورزش، تفریح، عکاسی، طعم نوشیدنی های گرم در فصل زمستان و غذا های ایرانی و فرنگی در تلی از برف نو رسیده، همه و همه را می توانید در این شهر زیبا ببینید. اما! چه چیز بی نظیر دیگر؟
جواب سر راست سوال شمشک کجاست : یکی از شهرهای بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات استان تهران است. شامل شمشک بالا ، شمشک پایین ، دربندسر، مزارع و روستاهای سفیدستان، درود و جیرود است. جاذبه های دیگری هم دارد که در سفرتان خوب است به آن ها هم سر بزنید. مانند قله دال نشین، چشمه آفتاب ندیده و صخره بزرگ بندبن. که میتواند خاطره یک سفر عالی در زمستان را برایتان بر جای بگذارد.
مرحوم «بابا جانعلی ساوه شمشکی» در خاطراتش درباره چگونگی به وجود آمدن اسکی در این شهر می نویسد: «مهندس آلمانی، رئیس موتورخانه معدن زغال سنگ، در روزهای تعطیل چوب های بلند به پا میبست و روی برف سُر میخورد. گاهی از روی یک گودال عمیق میپرید. من و چند نفر از بچه های شمشک علاقه مند شدیم. تختهها را با بوم غلتان به صورت چوب های او درست کردیم و مشغول شدیم. پس از مدتی بعضی از بچه ها چنان ماهر شدند که آن ها هم از روی گودال میپریدند.» به این صورت اولین پیست اسکی در تپه های تلو و بعد از آن شمشک ساخته شد.
رفته رفته امکاناتی مانند دستگاه بالابر، تله اسکی چکشی، تله سیژ و تله کابین، ورزش اسکی را در شمشک رونق داد و شهر شمشک با داشتن پیست بینالمللی اسکی شمشک و پیست اسکی دربند سر به یکی از مهمترین مقصد های سفرهای زمستانی تبدیل شده است.
شمشک بعد از دیزین، بزرگ ترین پیست اسکی ایران را دارد در شمال شرق تهران با فاصله کمی از شهر شمشک قرار گرفته است. دو دستگاه تله سیژ، دو دستگاه تله اسکی بشقابی، دو دستگاه تله اسکی چکشی و نورافکن زرد رنگ امکانات این پیست اسکی است. ۲ هتل و ۴ رستوران هم آنجا هست. اما همه این ها به تنهایی باعث منحصر به فرد شدن این پیست نمیشود. بلکه امکان اسکی کردن در شب است که آنجا را بسیار بینظیر و منحصر به فرد کرده است.
شمشک یک نورپردازی عالی با نورافکن های زرد رنگ دارد و برای علاقه مندانی که فرصت رساندن خود به این پیست را در روز ندارند یک هیجان بی نظیر را به همراه آورده است. فکرش را بکنید که خود را به ارتفاعی که نور روشن میکند رسانده اید و از آنجا با صدای دل انگیز سر خوردن چوب هایتان روی برف، خش خش کنان به پایین کوه میتازید.
پیست اسکی دربند سر ۳۰۵۰ متر ارتفاع دارد. در سال ۱۳۶۱افتتاح شد و سه تله سیژ، دو تله اسکی چکشی، یک دستگاه تله اسکی بشقابی، تله کابین و دو رستوران هم دارد. دو نکته منحصر به فرد دارد یک اینکه دارای دستگاهِ برف ساز است و دوم اینکه آنجا یک رستوران چوبی در یک و نیم طبقه بنا شده با معماری متفاوت و تمام آن از چوب نراد فنلاندی ساخته شده است. مساحت آن ۴۰۰ مترمربع است و دکوراسیون داخلی دیدنی ای دارد.
یکی
از بهترین و مجهزترین مدرسه های اسکی هم در پیست اسکی دربند سر دایر شده
است. برای رسیدن به این پیست اسکی باید به ۶۰ کیلومتری شمال شرقی تهران در
روستای دربندسر بروید.
بسته به اینکه شما کجا هستید رسیدن به شمشک راه های متفاوتی را جلوی پایتان میگذارد.
مطالب بیشتر در مجله گردشگری دلتا...
نگویید راجع به کوه های آلپ نشنیده اید که باورمان نمیشود. اما باور میکنیم اگر بگویید نمیدانستید آلپ ایران کجاست. آلپ ایران همان شمشک خودمان است. شهری با کلبههای چوبی و پنهان شده زیر تلی از برف، با پیست اسکی برف کوب شده و معروف که در دامنه کوههای اطراف تهران قرار دارد. نمیشود زمستان برسد و نامی از پیست اسکی شمشک را نشنوید. گذشته از آنکه رستورانگردی ها و اسکی و تماشای کوه های پر از برف آن برایتان جذاب خوهد بود، چه کار دیگری را می توان در این شهر انجام داد؟ با مجله دلتا بمانید تا راجع به آن صحبت کنیم.
تفریحات برفی که آغاز میشود مقاصد گردشگری زمستانه هم پر تردد تر از قبل شده وَ با شکوه بی نظیری تمام تفریحاتی را که در چنته دارند همراه زیبایی های بی وقفه شان پیش کش گردشگران و مسافران داخلی و خارجی میکنند. یکی از شهر های عالی برای سفر گردشگران در زمستان، و به طور خاص برای تهرانی ها شهر شمشک است.
وقتی در پیچ و خم جاده عدهای را میبینید که چوب های اسکی شان را روی باربند سواری هایشان بسته ند و در جاده میرانند، پی خواهید برد که یک پیست اسکی بینالمللی سر راهتان است. اما وقتی به مقصد میرسید می بینید که شمشک دو پیست اسکی دارد نه یکی، هتلی بی نظیر با سبک خانه های اروپای شمالی هم داشته و فرصتی بینظیر برای برف بازی است. ویلاهایی با معماری متفاوت و شله های چوبی با منظره های چشم نواز هم سوژه خوبی برای عکاسی تان است.
شهر بیدار زمستان نامی است که صفحه گردشگری مان برای شمشک در نظر گرفته است. راستش انگار وقتی همه شهر ها به خواب زمستانی فرو میروند و خلوت تر از خلوت میشوند، شمشک همیشه در این فصل بیدار است. لذت بردن از ورزش، تفریح، عکاسی، طعم نوشیدنی های گرم در فصل زمستان و غذا های ایرانی و فرنگی در تلی از برف نو رسیده، همه و همه را می توانید در این شهر زیبا ببینید. اما! چه چیز بی نظیر دیگر؟
جواب سر راست سوال شمشک کجاست : یکی از شهرهای بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات استان تهران است. شامل شمشک بالا ، شمشک پایین ، دربندسر، مزارع و روستاهای سفیدستان، درود و جیرود است. جاذبه های دیگری هم دارد که در سفرتان خوب است به آن ها هم سر بزنید. مانند قله دال نشین، چشمه آفتاب ندیده و صخره بزرگ بندبن. که میتواند خاطره یک سفر عالی در زمستان را برایتان بر جای بگذارد.
مرحوم «بابا جانعلی ساوه شمشکی» در خاطراتش درباره چگونگی به وجود آمدن اسکی در این شهر می نویسد: «مهندس آلمانی، رئیس موتورخانه معدن زغال سنگ، در روزهای تعطیل چوب های بلند به پا میبست و روی برف سُر میخورد. گاهی از روی یک گودال عمیق میپرید. من و چند نفر از بچه های شمشک علاقه مند شدیم. تختهها را با بوم غلتان به صورت چوب های او درست کردیم و مشغول شدیم. پس از مدتی بعضی از بچه ها چنان ماهر شدند که آن ها هم از روی گودال میپریدند.» به این صورت اولین پیست اسکی در تپه های تلو و بعد از آن شمشک ساخته شد.
رفته رفته امکاناتی مانند دستگاه بالابر، تله اسکی چکشی، تله سیژ و تله کابین، ورزش اسکی را در شمشک رونق داد و شهر شمشک با داشتن پیست بینالمللی اسکی شمشک و پیست اسکی دربند سر به یکی از مهمترین مقصد های سفرهای زمستانی تبدیل شده است.
شمشک بعد از دیزین، بزرگ ترین پیست اسکی ایران را دارد در شمال شرق تهران با فاصله کمی از شهر شمشک قرار گرفته است. دو دستگاه تله سیژ، دو دستگاه تله اسکی بشقابی، دو دستگاه تله اسکی چکشی و نورافکن زرد رنگ امکانات این پیست اسکی است. ۲ هتل و ۴ رستوران هم آنجا هست. اما همه این ها به تنهایی باعث منحصر به فرد شدن این پیست نمیشود. بلکه امکان اسکی کردن در شب است که آنجا را بسیار بینظیر و منحصر به فرد کرده است.
شمشک یک نورپردازی عالی با نورافکن های زرد رنگ دارد و برای علاقه مندانی که فرصت رساندن خود به این پیست را در روز ندارند یک هیجان بی نظیر را به همراه آورده است. فکرش را بکنید که خود را به ارتفاعی که نور روشن میکند رسانده اید و از آنجا با صدای دل انگیز سر خوردن چوب هایتان روی برف، خش خش کنان به پایین کوه میتازید.
پیست اسکی دربند سر ۳۰۵۰ متر ارتفاع دارد. در سال ۱۳۶۱افتتاح شد و سه تله سیژ، دو تله اسکی چکشی، یک دستگاه تله اسکی بشقابی، تله کابین و دو رستوران هم دارد. دو نکته منحصر به فرد دارد یک اینکه دارای دستگاهِ برف ساز است و دوم اینکه آنجا یک رستوران چوبی در یک و نیم طبقه بنا شده با معماری متفاوت و تمام آن از چوب نراد فنلاندی ساخته شده است. مساحت آن ۴۰۰ مترمربع است و دکوراسیون داخلی دیدنی ای دارد.
یکی
از بهترین و مجهزترین مدرسه های اسکی هم در پیست اسکی دربند سر دایر شده
است. برای رسیدن به این پیست اسکی باید به ۶۰ کیلومتری شمال شرقی تهران در
روستای دربندسر بروید.
بسته به اینکه شما کجا هستید رسیدن به شمشک راه های متفاوتی را جلوی پایتان میگذارد.
مطالب بیشتر در مجله گردشگری دلتا...
پایتخت ایران مان همیشه دیدنی های بسیاری داشته و مورد توجه گردشگران بیشماری بوده و هست. مکان ها و مقاصد گردشگری عالی که میتوانند ساعات خوش و خاطره انگیزی را برایمان به همراه داشته باشند. گاهی برخی از این مناطق که اتفاقاً طبیعی هم هستند، میتوانند در تنهایی ها، شادی ها، غم ها، و هر حس دیگری، آرامشی برایمان بیاورند که در هیچ جای دیگری نمی توانیم بیابیم. مثل بام های تهران . بله بام ها.
شاید ندانید برای آنکه همه تهران زیر پای تان باشد، روشنی های شهر را ببینید و در این فصل، هوای سرد صورتتان را نوازش دهد؛ در حالی که گرمای یک لیوان قوه و یا چای دستانتان را گرم میکند، میتوانید به چندین نقطه از تهران زیبا بروید و بر بامی از اینهمه تشبیهات دل انگیز بایستید. پس با مجله دلتا بمانید تا ببینید که مجله گردشگری چند نمونه از این بخش های تهران را دارد تا به شما معرفی کند.
بام تهران در واقع یکی از جذاب ترین نقاط شهر تهران است. جایی که میتوانید بر فراز همه شهر قرار بگیرید و فرشی نورانی را زیر پای خود بنگرید. آرامشی ژرف داشته باشید و با یک حس قدرت، کلی حال دلتان را خوب کنید. در برخی از این بام ها تفریحاتی هست مانند بام توچال، در برخی خوراکی های خوشمزه و در برخی سکوتی محض. ما را همراه باشید، اینجا تعدادی از زیبا ترین بام های تهران قرار گرفته اند که شاید تا به حال از آن ها بی خبر بوده اید.
کاپ
مقام اول بام ها را در پایتخت، بام توچال تهران ربوده است. سال هاست که
بام تهران را همان توچال میشناسند. با آن پیاده روی لذت بخش و دیدنی های
بسیار وَ حس و حال خوب رسیدن به اوج. گاهی تفریح کردن. گاهی اتوبوس های
برقی را سوار شدن و به ارتفاعات رسیدن. آنجا امکانات بسیاری برای خوشمزه
گردی هم هست. مثل سفارش دادن یک کاسه آش داغ در سرمای شب های زمستان و
نشستن بر کوهی از زیبایی و نوش جان کردن. وه چه عالی که این ساعات خوش را
با یار همیشگی هم گذراند.
از سویی بام تهران یا همان توچال یک مجموعه بی نظیر است. با ورزش ها و سرگرمی هایی که حسابی سر ذوق بیاوردتان. باجی جامپینگ، سورتمه، پینت بال، زیپ لاین و بسیاری بازی ها و ورزش های هیجان انگیز را در خود جای داده است.
به
علاوه که الان که در فصل زمستان هستیم و پیست اسکی توچال پر تردد است
بیشتر ورزشکاران و کوه نوردان هم از همین جا راهی مقصد خود می شوند.
همینطور که می توانید سری هم به تله کابین اینجا بزنید. و مطلب تله کابین توچال را هم قبل از رفتن مطالعه بفرمایید.
شاید نام این بام را خیلی نشنیده باشید ولی بارها به همان جا رفته اید. یا شاید هم میدانستید کجاست اما هنوز فرصت رفتن را نیافته باشید. خوب برای رسیدن به آنجا باید به خیابان بوستان سوم برسید. خواهید دید که بسیاری سواری ها آنجا ایستاده اند و سرنشینان و دیگر افراد از تماشای شهر لذت میبرند. جایی برای نشستن هم هست. محله ولنجک تهران اتفاقاً میتواند جای خوبی هم برای کسانی باشد که فقط راهی بام ها میشوند تا از سکوت و هوای تازه آن بهره ببرند. خوب اینجا کاملاً برای شماست. یکی از بام های تهران که اتفاقاً در کوچه پس کوچه ها هم واقع شده و یک نقطه دنج و بی سرو صداست.
ساخت
و ساز های بسیاری در منطقه بوکان تهران، انجام شده و مدت هاست که دستخوش
تغییرات است. برج ها و آپارتمان های بلند قامت منطقه بوکان شاید کمی
محبوبینت این بام را کاسته باشد. اما هنوز هم زیبایی های مخصوص به خودش را
دارد. راستش آرامش عجیبی آنجا حاکم است و جزء لاینفک این بام شده است. تمام
چراغ های زیبای شهر به اندازه یک نقطه خواهند شد اگر به آن جا سر بزنید.
در این صورت خودتان خواهید دید که زیبا بودن این بام، حرفی کاملاً بی غلو
است.
حتماً نام بام محک هم برایتان آشناست و هم قبلاً بار ها به آنجا سر زدهاید. جایی پر تردد برای تهرانی ها. شلوغ و پر رفت و آمد. در انتهای بلوار اوشان قرار دارد و باید بیمارستان محک را رد کنید تا به آنجا برسید. غروب آفتابش دیدنی است و شب های سرد زمستانی اش بی نظیر. بهتر است اگر بام توچال مد نظرتان نبود و به بام های دیگر هم دور بودید و دسترسی نداشتید حتماً سری به بام محک بزنید. ایستگاه ها و صندلی هایی برای نشستن و نظاره کردن شهر در این مکان قرار داده شده و امکانات خوبی هم برای ماندن یکی دو ساعت را داراست.
نمیدانم
تا به حال برایتان پیش آمده به منطقه جماران نیاوران رفته باشید یا نه. در
این منطقه ارتفاعاتی وجود دارند که آنجا را به یکی از بام های جذاب و
نسبتاً خلوت شهر تبدیل کرده است. اگر بام نیاوران را به عنوان یکی از مقاصد
بام های تهران خود قرار دادید خواهید دید که کمی با گذشته فرق کرده است.
آن دنج بودن خود را از دست داده و خیلی ها دیگر برای ایستادن بر اوج تهران
سراغ آن میآیند. با این حال شاید بتوانید در این شب ها زمانی خلوت و آرام
را در این بام پیدا کنید. مثلاً بعد از ساعت ۱۲ شب حتماً برایتان عالی
خواهد بود. فقط لباس گرم همراه خود ببرید.
چه چیز جالبی، آرژانتین هم بام دارد. یکی دیگر از بام های تهران که هنوز زیبا و دنج است. در خیابان الوند قرار گرفته و وقتی به آن میرسید گویا در قلب شهر قرار گرفته اید. کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که آنجا را بلد باشد. تقریباً گمنام است اما منظره بی نظیری از شهر تهران را در برابر دیدگانتان قرار خواهد داد و خاطره خوشی را در ذهنتان.
در
اتوبان یادگار امام و بلوار شهید ذبیحی هم میتوانید بر یکی دیگر از بام
های تهران بایستید. بام بوعلی خلوت و کمتر شناخته شده در شهر تهران. این
بام هم چندی است که تغییرات زیادی کرده و اخیراً دستخوش ساخت و ساز های
بسیاری شده است. اما اگر تصمیم دارید به آنجا بروید باید بگویم هنوز هم
میتوانید بخشی از زیبایی های تهران را آنجا ببینید. ساعاتی آرام و خلوت با
آرامشی دلپذیر که حال دلتان را خوب خواهد کرد.
در منطقه توانیر یکی دیگر از بام های تهران قرار گرفته که منظره ای جدید تر از این شهر را برایتان به نمایش میگذارد. بام تونل رسالت که باز هم حسی از وجود شما در قلب شهر را برایتان تداعی میکند. بسیار منحصر به فرد است و برای آنکه به آن برسید میتوانید به پارک نظامی گنجوی بروید. اگر به این بام سر بزنید خواهید دید که نسبت به سایر بام ها مناظری از شلوغی های شهر را برایتان به نمایش خواهد گذاشت. شاید دیدن یک زندگی ماشینی برایتان در شب بسیار جذاب باشد. تقریباً به همین علت هم هست که این بام یکی از شلوغ ترین در بین دیگر بام های تهران است
صدها سال میشود، شب یلدا در ایران و سایر کشور هایی که رسم آن را میدانند جشن گرفته میشود. همان که شب چله هم هست؛ که طولانی ترین شب سال و آخرین شب پاییز است. که تاریک ترین شب سال است و همه تا سپیده دم بیدار میمانند تا زایش الهه خورشید را ببینند؛ و در نهایت همان که اندوه غیبت خورشید و تاریکیاش را با روشن کردن آتش کم میکنند.
میخواهیم در مجله گردشگری مجله مان ببینیم اصلاً چرا این شب را جشن میگرفتند و میگیریم. چرا اجداد ما این شب را تا صبح به جشن و پایکوبی گرد آتش میگذراندند تا اهریمن و تباهی نیاید؟ جلوه هایی از سنت های ایران باستان را در شب نشینی اعضای خانواده و اقوام به نمایش میگذاشتند و فال میگرفتند و شاهنامه میخواندند و خوراکی های متنوع میخوردند. با مجله دلتا بمانید.
یکی از کهن ترین جشن های ایرانیان، مراسم «شب یَلدا» یا « شب چله » است. مصادف با انقلاب زمستانی است. یلدا به زمانی بین غروب آفتاب از ۳۰ آذرماه، تا طلوع آفتاب در اول ماه دی گفته میشود. «چلّه» مخفف «چهله» و نشانه یک دوره زمانی معین است. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه (خرم روز) تا دهم بهمن که جشن «سده» است به طول میانجامد و آن را چله بزرگ مینامند، سرمای زیادی هم دارد تا چله کوچک فرا برسد که از دهم از بهمن تا پایان آن است و سرما کم کم کاسته میشود.
روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) میخواندند. تعطیل عمومی بود. در این روز پادشاه لباس ساده میپوشید تا با مردمش یکسان باشد. کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت. جنگ کردن و خونریزی ممنوع بود؛ نمیخواستند مرتکب بدی شوند که آیین مهر، ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد.
افسانه ها میگویند آن روزها ننه سرمایی بود که در آسمان ها زندگی میکرد. گیس هایش مثل برف سپید بود. زمستان را همراه دو پسرش میآورد. چرا که او آنقدر پیر بود که نمیتوانست خودش به تنهایی برف های آن سال را جابجا کند. پسر بزرگش چله بزرگ است که چهل روز بر زمین حکم رانی میکند و پسر کوچکش چله کوچیک، که او قدری مهربان تر است و زود تر هم بساطش را جمع میکند تا برود.
یلدا به معنای «زایش» و «تولد» است. تاریکی هم نماینده اهریمن بود و چون در طولانی ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر طول میکشید، برایشان نحس بود، پس آتش میافروختند تا تاریکی بگریزد. برای پذیرایی میوه های فصل میوه های خشک را استفاده میکردند. شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو میگذراندن تا خوابشان نرود. تا زایش خورشید فرابرسد و نور بر تاریکی پیروز شود. از آنجا که آن ماه، ماه تولد خورشید بود آن را دی به معنی دادار و آفریننده نامیدند. درواقع نامی برای بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی.
اول
از همه سفره ای برای پذیرایی از الهه خورشید باید پهن میشد. این سفره
«میَزد» (Myazd) نام داشت و میوه های تر و خشک و آجیل که به اصطلاح
زرتشتیان، «لُرک» (Lork) نام داشت را در آن قرار میداند. سفره شب چله
جنبه دینی داشته و مقدس بود و برکتش را از روشنایی ایزد مهر میطلبیدند.
کنار این سفره به شکرگزاری نعمت های آن سال میپرداختند و نعمت و فراوانی
سال نو را با محتویات نمادین سفره یلدا آرزو میکردند.
هندوانه گل مجلس و مهمترین میوه سفره یلداست. یادآور گرمای تابستان و حرارت خورشید است. برخی قدیمی تر ها هم بر این باور بودند که اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید، در سراسر زمستان، نه تنها سرما نخواهید خورد بلکه هیچ بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد.
انار در سفره شب یلدا، نشانه تولد و زایش است. دانه های انار معنی ازدیاد نسل و باروری میدهد و خوردن آن در شب یلدا بسیار خوش یمن بوده است.
آجیل
شب چله هم مانند آجیل چهارشنبه سوری خوراکی های مخصوص به خود را دارد. مثل
پسته، بادام، فندق و گردو که در بعضی مناطق از میوههای خشک نیز برای این
آجیل استفاده میکنند. در آن زمان بیشتر به دلیل آنکه همه سرگرم شکستن آجیل
و خوردن آن شوند و خوابشان نرود حتماً در سفره یلدا قرار داده میشد.
معمولاً
غذاهایی مثل انار پلو، سبزی پلو با ماهی و زرشک پلو و … در این شب پخته
میشود. چند روز مانده به شب یلدا معمولاً در همه شهر های ایران همه در
تدارک برگزاری این جشن هستند و سور و سات آن را مهیا میکنند. خیابان ها
شلوغ تر از قبل میشود و مردم زیادی را در میوه فروشی ها و آجیل فروشی ها
خواهید دید.
در
بعضی از شهرها هم آداب و رسومی خاصی برای گذراندن شب یلدا وجود دارد، در
برخی کشور های همسایه مان مانند افغانستان، پاکستان و تاجیکستان که در
مطلبی دیگر به آن ها خواهیم پرداخت.
شاهنامه
خوانی و گرفتن فال حافظ یکی از رسم های شب یلداست. هرچند امروزه گرفتن هر
نوع فالی در این شب مرسوم شده است اما اصل قضیه گرفتن فال حافظ بوده است.
البته باید توجه داشت که اگر میگوییم برپایی جشن شب یلدا یک سنت دیرینه و
چند هزار ساله است، پس این رسم به تازگی و چند سده است که به یلدا اضافه
شده است. به این ترتیب که بزرگ خاندان به شکلی اتفاقی کتاب حضرت حافظ را
میگشاید و متن شعری که میآید برای خانواده میخواند.
شاهنامه
خوانی هم از آنجا آمد که شعر های حماسی خوانده شود و نیروی شر از اینهمه
رشادت پهلوانان ایرانی بترسند تا نیروی روشنی زودتر چهره بنماید. سنت قصه
گویی پدرها و مادربزرگ ها هم برای بیدار نگه داشتن افراد در شب چله تا
سپیده دم بود و هرچه طولانی تر هم بهتر.